درباره «اندیشه‌های لیبرال پیرامون آزادی؛ چند متن دوران‌ساز»

جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ مه ۲۰۲۴


علی سجادی – «تساهل یعنی احترام گذاشتن، پذیرش و ارج نهادن به فرهنگ‌های متنوع پیرامونی، شکل‌های مختلف آزادی بیان و شیوه‌های متنوع انسان بودن.» این تعریفی است که بیست و هشتمین اجلاس عمومی‌یونسکو در سال ۱۹۹۵ میلادی از معنی واژه‌ی تساهل به دست داده است.

واژه‌ی تساهل– و واژه‌های مترادف با آن، چون تسامح و بردباری و مدارا در فارسی- از پُراستفاده ترین واژه‌ها در فرهنگ سیاسی– اجتماعی کشورهایی است که مردم‌شان از دموکراسی و حکومت‌های منتخب خود برخوردارند و «شهروند» به حساب می‌آیند.

اما این قبیل واژه‌ها در فرهنگ سیاسی ایران تا انقلاب مشروطه جایی نداشته و بعد از آنهم به ندرت در گفتمان سیاسی مورد استفاده قرار گرفته یا ترویج شده است. تعداد مقالات و پژوهش‌هایی که از قبل از انقلاب اسلامی تا اکنون در زبان فارسی درباره‌ی این موضوع انجام و منتشر شده  بسیار اندک است. و کمتر از آن، عدم رواج این مفاهیم در مقابله‌های سیاسی و حزبی و ایدئولوژیک در ایران است. از جمله شاید به همین دلیل باشد که انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران از همان آغاز از هرگونه اعتدالی کناره گرفت و در چنبره‌ی قدرت مطلقه‌ای افتاد که حتی در دوران پیش از انقلاب مشروطه نیز سابقه نداشت.

جوانان دوران انقلاب اسلامی به خوبی به یاد می‌آورند که کلماتی چون «تسامح» و «تساهل» و «لیبرال» و «میانه‌رو» از سوی شخصیت‌ها و گروه‌هایی که خود را «پیروز» انقلاب می‌دانستند به عنوان ناسزا و فحش به کار می‌رفت و همگی خواهان «عمل انقلابی» و «اعدام مخالفان» خود به سریع‌ترین وجه ممکن بودند.

با مهجور بودن این مفاهیم، بی‌صبری مدعیان حکومت در به انحصار درآوردن قدرت آن از همان روزهای اول عیان شد و شخصیت‌ها و گروه‌های انقلابی  دست به تصفیه مخالفان خود زدند، و تازه بعد از حذف خودشان از قدرت بود که به یاد تساهل و بردباری اجتماعی و سیاسی می‌افتادند.

اما اینک، بعد از متجاوز از یک قرن مبارزه با استبداد و به ویژه متجاوز از چهار دهه تجربه‌ی استبداد هولناک دینی، شاید بتوان ادعا کرد که تا حدودی زمینه‌های ذهنی تساهل و تسامح در میان اقشار مختلف مردم ایران فراهم شده است.  تقویت زمینه‌های ذهنی و عملی مدارا در دهه‌های اخیر عمدتاً ناشی از حضور حکومت استبداد دینی در ایران بوده است. همان استبداد دینی که با پشتیبانی گروه‌های مختلف سیاسی از چپ تا راست و بر اساس منویات آیت‌الله خمینی رهبر انقلاب شکل گرفته‌ بود که:

«ولی فقیه تنها آن نیست که صاحب اختیار بلامعارض در تصرف در اموال و نفوس مردم و خودمختار در تصرف در احکام و شرایع الهی می‌باشد، بلکه‌ی اراده‌ی او حتی در توحید و شرک ذات باریتعالی نیز موثر است و اگر بخواهد می‌تواند حکم تعطیل توحید را صادر نماید و یگانگی پروردگار را در ذات و یا در پرستش محکوم به تعطیل اعلام دارد  (مقاله‌ی «انتخاب خبرگان و ولایت فقیه»، روزنامه‌ی رسالت، چاپ تهران، ۱۹ تیرماه ۱۳۶۸)

در تـأیید این نظریه، آقای راستی کاشانی نیز در مصاحبه با روزنامه‌ی «رسالت» در تاریخ ۲۸ دی‌ماه ۱۳۶۸از آیت‌الله خمینی نقل کرد که:

«در سال ۵۸ حضرت امام ]خمینی[ در پاسخ سؤال برادران سازمان سابق مجاهدین انقلاب اسلامی درباره‌ی حدود و اختیارات ولی فقیه فرموده بودند که: «حدود آن همان حدود اختیارات خداوند تبارک و تعالی است.»

اسلام حاکم کنونی بر ایران، بر اساس نظریه‌ی ولایت مطلقه‌ی فقیه، که به گفته‌ی آیت الله منتظری بر اساس نظریه‌ی وجودی پولیت‌بورو [دفتر سیاسی] حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی وضع شده بود، با تأثیر از نظریه‌های مارکسیستی مسلط بر آن، صراحتاً از ناسازگاری «اسلام» با تولرانس یا تساهل و تسامح سخن می‌گوید و به وجود آمدن اندیشه تسامح و تساهل را ناشی از انگیزه‌های اقتصادی و سیاسی نظام سرمایه‌داری می‌داند، با این استدلال البته معیوب که هیچکس به اندازه‌ی نظام سرمایه‌داری از این تفکر سود نبرده است!

حکومت سهمگینی که در سال ۱۳۵۷ با حمایت شمار بزرگی از روشنفکران و درس خوانده‌های چپگرا بر مردم ایران تحمیل شد، به صراحت می‌گفت که روحانیان صاحب جان و مال مردم‌اند و همه باید بی چون و چرا از آنان پیروی کنند و هر کس کمترین نظر متفاوتی داشته باشد، جان و مالش مباح است، چرا؟ چون اراده‌ی ولی فقیه «در توحید و شرک ذات باریتعالی نیز موثر است و اگر بخواهد می‌تواند حکم تعطیل توحید را صادر نماید و یگانگی پروردگار را در ذات و یا در پرستش محکوم به تعطیل اعلام دارد.» به عبارت دیگر ولی فقیه و حاکم دینی می‌تواند تصمیم بگیرد که مثلاً از روز دهم فلان ماه، به مدت دو سال بجای «خدای احد و واحد»، دو یا سه خدا پرستیده شود، یا اصلاً در یک دوره‌ی خاص، اصل خداپرستی بخشی از دین حاکم نباشد! تصور نمی‌کنم حتی در قرون وسطای اروپا که کلیسا حاکمیت مطلق داشت، به منظور اعمال حق حاکمیت،  چنین برداشتی از رابطه میان روحانیان کلیسا و پاپ با خداوند برقرار شده بوده باشد.

حکومت دینی حاکم بر ایران به هزار زبان و از سوی بسیاری از روحانیان و عوامل‌شان بارها اعلام کرده است که هیچگونه تساهلی را نمی‌پذیرد و هیچگونه تسامحی درباره دگراندیشان– از هر گروه و مذهبی، از بهائیان گرفته تا مسیحیان و یهودیان که از ادیان «رسمی» و «قانونی» به شمار می‌رون – روا نمی‌دارد. در عمل هم این نارواداری را اثبات کرده است.

به نظرم هسته‌ی اصلی «چند متن دوران‌ساز»ی که توسط خانم شیریندخت دقیقیان به فارسی ترجمه و شرح شده، بررسی همین موضوع تساهل و تسامح باشد. «اندیشه‌های لیبرال پیرامون آزادی؛ چند متن دوران‌ساز» یکی از مهمترین مجموعه‌هایی است که در چهل سال اخیر به فارسی منتشر شده؛ خاصه اینکه دارای ارزش افزوده‌ای است که در چاپ‌های پراکنده این مقالات به زبان فارسی وجود نداشته.

برخی تشابهات اساسی نیز میان جوامعی که انتشار نخست مقالات در آنها صورت گرفته با جامعه امروز ایران وجود دارد که مهمترین آن تفتیش عقاید مذهبی به عنوان یک روش و سیاست رسمی‌ از سوی حاکمان است و خواننده این مقالات در ضمن مطالعه خیلی زود متوجه می‌شود که  چرا جامعه‌ای که مدارا در آن جایی ندارد، دیر یا زود به بن بست می‌رسد. و دیگر اینکه چرا مدارا و تساهل دینی و سیاسی یگانه راه برون‌رفت از چنین بن‌بستی است.

یکی از مزایای این کتاب آن است که مترجم، علاوه بر توضیحات لازم درباره‌ی برخی از واژه‌های رایج و تبار آنها، با احاطه‌ای که بر متن کتاب مقدس دارند، مسائل مطرح شده در این مقالات را در چارچوب تاریخی و اجتماعی و به ویژه دینی آنها قرار داده‌اند. با توجه به اینکه این مقالات در دوره و جوامعی کاملاً متفاوت با جامعه ایران قرن بیستم و بیست یکم مطرح شده، توجه به این زمینه‌های اجتماعی و تاریخی و دینی برای خواننده‌ی امروزی کاملاً ضروریست و بعلاوه می‌تواند راهگشای تحقیقات جدیدی برای یافتن و طرح مسائلی چون تسامح و مدارا در متون اسلامی قرار بگیرد و روایات «سمحه و سهله» در اسلام  محک زده شود.

همین مزیت است که به خواننده اجازه می‌دهد روند گسترش «تساهل دینی» به «تساهل سیاسی» را در جوامع مورد بحث مقالات دریابد، و به این درک برسد که مدارا و تساهل در هر جامعه‌ای یک رابطه‌ی دوجانبه‌ی ضروریست و یک ارزش زیربنایی اجتماعی تلقی می‌شود.

به نظرم خواندن و تأمل بر مقالات «چند متن دوران‌ساز» و بحث درباره‌ی آنها، برای همه علاقمندان به آینده ایران و مردم آن ضروری است.

برای دریافت کتاب می‌توانید با این ایمیل تماس بگیرید: [email protected]

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۲ / معدل امتیاز: ۴٫۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=349474