جمشید عنبرستانی – یک فرد صادق و درستکار و با وجدان شاید بتواند در حیطه دادگستری و قضاوت یک قاضی عادل و موفقی بشود اما چنین فردی در دنیای سیاست هرگز سیاستمدار موفقی نخواهد شد. اساسا جهان سیاست آلوده به انواع زشتیها و پلیدیها و دروغ و ریا و فریبکاری و حتا تهدید و جنایت است. افرادی که به شکل حرفهای در امور سیاسی کار و فعالیت میکنند در بسیاری مواقع برای پیشبرد اهداف حزبی، تشکیلاتی و فردی خود در جهت کسب قدرت و جلب حمایت افکار عمومی به دروغ و ریا و فریبکاری متوسل میشوند.
در کشور آمریکا که مهد آزادی و دموکراسی است دونالد ترامپ رییس جمهور پیشین آمریکا که کارنامه قابل قبولی در انجام وعدههای انتخاباتی و سیاستهایش در داخل و خارج کشور داشته است در پایان دور دوم انتخابات ریاست جمهوری خود مدعی شد که در روند شمارش آرا تقلب گستردهای صورت گرفته که این ادعا به وجود فساد سیاسی و قضایی در کشور قدرتمندی مانند آمریکا اشاره میکند. حزب دموکرات آمریکا برای تخریب ترامپ به هر دروغ و شانتاژ و پروندهسازیهای متعدد اقدام نمود تا او را که شانس بسیار زیادی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری در ماه نوامبر ۲۰۲۴ دارد از صحنه رقابت حذف کند. در حکومت غیردموکراتیک و دیکتاتوری ملایان در ایران نمایشهای انتخاباتی با وعدههای فریبنده اما دروغین کاندیداها به مردم آغاز میشود و تلاش نهایی کاندیداها در کشاندن مردم به پای صندوق رای است تا برای نظام در نزد رهبران و سیاستمداران دولتهای خارجی و افکار عمومی بینالمللی مشروعیت کسب کنند. افرادی که در انتخابات نمایشی و فرمایشی رژیم ملایان شرکت کرده و رای خود را در ظاهر به صنوق رای میاندازند اما در حقیقت انداختن رای خود در سطل زباله است زیرا حاکمیت خودش تصمیم میگیرد چه کسی رییس جمهور شود و یا چه افرادی به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کنند.
شاه فقید ایران به قواعد بازی شطرنج سیاسی جهانی که قدرتهای بزرگ و کارتلها صحنهگردان و بازیگران آن بوده و هستند آشنایی داشت و همواره سعی میکرد میان کشور ایران با کشورهای دیگر خاصه با کشورهای قدرتمند جهان چه شرقی و چه غربی روابط خوب و دوستانه برقرار باشد و این امر نشاندهنده هوشیاری و زیرکی شاه در امور سیاسی و روابط بینالملل بود.
کشور پهناور ایران یکی از بزرگترین و ثروتمندترین کشورهای حوزه خلیج فارس و منطقه خاورمیانه با پتانسیلهای گوناگون و کمنظیر است. شاه فقید با عشقی که به کشور و ملت خود داشت و با در نظر گرفتن پیشرفتهای شگفتآور کشور در صنعت و اقتصاد و علوم و در عرصه نظامی، جایگاه ایران در آینده نه چندان دور را در کنار چند کشور قدرتمند جهان آرزو میکرد و تمام سعی و تلاش او و دولتمردان برای رساندن کشور به آن منزلت و جایگاه والا بود. روند شتابان پیشرفتهای کشور در عرصههای مهم و قدرت نظامی ایران به عنوان پنجمین ارتش قدرتمند جهان تاثیر زیادی در تصمیم شاه که با خواسته آمریکا و متحدین اروپایی در رابطه با قراردادهای جدید نفتی و پایین نگاه داشتن قیمت نفت که در تضاد با منافع ملی ایران بود مخالفت کرد داشت. اما شاه با انجام این کار به قمار سیاسی بزرگی دست زد با علم به اینکه میدانست غرب و آمریکا در مقابل این عمل و موضعگیری او بیکار نخواهند نشست و دست به اقداماتی خواهند زد.
در سال پنجاه و هفت آمریکا و شرکایش تصمیم به حذف شاه از قدرت گرفتند و با زمینهسازی و ایجاد آشوب و بلوا و شورش در کشور و با علم کردن یک آخوند الدنگ و متحجر به عنوان رهبر انقلاب موفق شدند در کمال خیانت و نامردی به دوست و متحد خود نظام پادشاهی ایران را به فروپاشی بکشانند.
مماشات و حمایتهای پنهانی و گاهی آشکار دولتهای غربی و آمریکا از حکومت دزد و جنایتکار ملایان حاکم بر ایران در این چند دهه دلیل دیگری از بی پدر و مادر بودن سیاست و خیانت و جنایت و زشتیها و پلیدیهایی است که در سیاست و خاصه در نزد سیاستمداران و رهبران کشورهای قدرتمند جهان وجود دارد.
یک علت اساسی برای اینکه اپوزیسیون جمهوری اسلامی در خارج کشور طی این چهل و پنج سال موفقیتی در مقابله با حکومت ملایان نداشته و همواره میان گروههای مختلف آن نفاق و دشمنی و جدایی و پراکندگی وجود داشته این است که رهبران تشکیلات سیاسی و اپوزیسیون سیاستمدار نیستند و قواعد بازیهای سیاسی را نمیدانند و تنها ادای سیاستمدار بودن را در میآورند. شاهزاده رضا پهلوی که مانند پدر فقیدش فردی مهربان و آرام و مسالمتجو است و خواهان مبارزه مدنی و خشونتپرهیز برای گذار از جمهوری اسلامی است، راه سختی در پیشبرد اهداف سیاسی خود در پیش رو دارد.
جمهوری اسلامی تا زمانی که شاهزاده رضا پهلوی با همین روش و نگرش مبارزاتی و تلاش در مسیر مبارزه با حکومت ملایان پیش میرود مشکلی با ایشان و طرفدارانش ندارد، چنانکه شخص شاهزاده را که محبوبیت زیادی نزد بخش زیادی از مردم ایران دارد بزرگترین تهدید برای نظام ملایان قلمداد میکند زیرا اگر وی روش و نگرش مبارزاتی خود را تغییر دهد و ارتباط نزدیکتری با مردم و رهبران میدانی در داخل کشور برقرار کند و انگشت تهدید خود را به سوی حاکمان اشغالگر ایران بگیرد آن هنگام شاهد دگرگونیهای زیادی در مبارزات مردم آزادیخواه داخل کشور و موضعگیریهای حکومت ملایان در تقابل با شاهزاده رضا پهلوی و همراهانش از طیفهای مختلف سیاسی خواهیم بود.
آخوند یعنی سیاست و سیاست یعنی آخوند. این موجودات پلید دست تمام سیاستمداران بزرگ جهان را از پشت بستهاند. از رودستی که ملایان به آمریکا و شرکایش در ابتدای به قدرت رسانده شدن توسط این دولتها به آنان زدند نشان دادند که سیاستبازان حرفهای هستند و کلاه گشادی سر غرب گذاشتهاند. جمهوری اسلامی بازیگر قهاری در صحنه سیاست است و اپوزیسیون و تشکیلات سیاسی برای شکست این دشمن هفت خط و هزار چهره و بیرحم باید تغییرات اساسی در سیاستهای مبارزاتی خود ایجاد کنند وگرنه شانس کمی برای غلبه بر این دشمن ضد ایران و ایرانی خواهند داشت.
سیاست کنونی آمریکا و غرب پیوند دادن اصلاحطلبان حکومت با بخشی از اپوزیسیون خارج کشور است که برای مردم شناخته شده هستند و مبارزه مدنی و خشونتپرهیز را روش مبارزاتی خود قرار دادهاند تا از این طریق و با کمک بخش بزرگی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انتقال قدرت و گذار از حکمرانی آخوندهای اقتدارگرای حاکم به شکل مسالمتآمیزی صورت پذیرد.
اما آیا اپوزیسیون مورد نظر آمریکا به این سیاست جواب مثبت خواهد داد؟ آیا مردم آزادیخواه ایران خاصه جوانان که در شعارهایشان نشان دادهاند که از اصلاحطلب و اصولگرا عبور کردهاند و خواهان برقراری یک حکومت ملی و ایرانی و دموکراتیک در کشور هستند پیوند احتمالی بخشی ازاپوزیسیون با اصلاحطلبان حکومتی را که تضمینکننده حفظ شدن بدنه نظام اسلامی و سپاه و بسیج است خواهند پذیرفت و یا راه خود را که نابودی کلیت نظام ضد ایرانی حاکم بر کشور است پیش خواهند برد؟