چرا شاهزاده رضا پهلوی افراطیون را مانعی بر سر اتحاد اپوزیسیون می‌داند؟

پنج شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۳ برابر با ۳۰ مه ۲۰۲۴


کاوه اردلان – شاهزاده در ۲۲ اردیبهشت امسال در نشست «ایران آینده، چالش‌ها و راهکارها» با حضور تعدادی از فعالان سیاسی در لندن به نقش افراطیون راست و چپ در ایجاد تفرقه و جلوگیری از اتحاد میان نیروهای مخالف جمهوری اسلامی اشاره کرد و گفت: «در جایی که می‌دانیم اختلاف نظر و سلیقه وجود دارد، مردم تصمیم نهایی را می‌گیرند. این مردم هستند که درباره آینده ایران تصمیم خواهند گرفت.»

وی با اشاره به اختلاف نظرها میان گروه‌های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، بر اهمیت رعایت «قواعد بازی» و اصول حداقلی تأکید کرد و افزود: «حقوق بشر از همه مهم‌تر است.» او نظام سکولار و اهمیت تمامیت ارضی کشور را از دیگر اصول حداقلی برای تجمیع نیروهای سکولار دموکرات ایرانی دانست.

کاوه اردلان

شاهزاده رضا پهلوی معتقد است که افراطیون راست و چپ اجازه نمی‌دهند اتحاد در میان نیروهای مخالف حکومت فعلی ایران به وجود بیاید. به اعتقاد او، برای موفقیت در دستیابی به تغییرات اساسی و مثبت در ایران، نیاز به یک جبهه متحد و همبسته از تمامی‌ نیروهای مخالف وجود دارد. افراطیون با ایجاد تفرقه و ترویج خشونت و عدم تسامح، مانع از تحقق این هدف می‌شوند. بنابراین یکی از مهم‌ترین چالش‌های پیش روی مخالفان جمهوری اسلامی، مقابله با تندروی و افراطیگری و تلاش برای ایجاد اتحاد و همکاری میان تمامی‌ گروه‌های مخالف است.

دلایل تاثیر منفی راست و چپ افراطی بر انقلاب ملی

۱-ایجاد تفرقه و اختلافات ایدئولوژیک: راست افراطی با تاکید بر ملی‌گرایی افراطی و نژادپرستی، به تفرقه و اختلاف در میان نیروهای ملی و میانه‌رو دامن می‌زند. چپ افراطی با تاکید بر مبارزه طبقاتی و نفی هرگونه همکاری با نیروهای میانه‌رو، به ایجاد شکاف‌های عمیق در صفوف مخالفان کمک می‌کند.

۲-عدم تسامح و گفتگوی سازنده: افراطیون معمولاً قادر به تسامح و برقراری گفتگوی سازنده با دیگر نیروهای مخالف نیستند، زیرا دیدگاه‌های آنان به شدت تندروانه و بسته است. این امر مانع از ایجاد یک جبهه واحد و متحد می‌شود.

۳-استفاده از روش‌های خشونت‌آمیز: با توسل به خشونت و روش‌های انقلابی، افراطیون موجب ترس و نگرانی در میان مردم عادی و نیروهای میانه‌رو می‌شوند که این خود باعث کاهش مشارکت عمومی‌ در جنبش‌های مخالف می‌شود.

۴-بی‌اعتمادی و بی‌ثباتی: با رفتارهای تندروانه و غیردموکراتیک، اعتماد عمومی‌ را نسبت به توانایی‌های مدیریتی خود از دست می‌دهند و این امر باعث تضعیف کلی جنبش‌های مخالف می‌شود.

۵-عدم پذیرش راه‌حل‌های میانه‌رو: به دلیل اعتقادات سختگیرانه خود، راه‌حل‌های میانه‌رو و مسالمت‌آمیز را نمی‌پذیرند و این خود باعث می‌شود که نیروهای مخالف نتوانند به یک توافق جمعی برای حرکت به سمت آینده‌ای بهتر دست یابند.

نیل ژوزف اسملسر جامعه‌شناس مشهور در کتاب خود “Value added Process and logic” برای وقوع انقلاب در یک جامعه، شش شرط ضروری را مطرح کرده است:

۱-ساختار اجتماعی و قابلیت انقلاب: وجود تبعیض‌های مختلف مانند تبعیض نژادی، جنسیتی، دینی، ملی و اختلافات شدید طبقاتی که بستر اجتماعی مناسبی برای انقلاب فراهم می‌کند.

۲-فشار ساختاری ناشی از نظام اجتماعی: شرایطی مانند فقر گسترده، تورم غیرقابل کنترل، بیکاری فراگیر، بی‌عدالتی در توزیع ثروت عمومی‌ و فساد حکومتی که موجب افزایش نارضایتی عمومی‌ می‌شود.

۳-باور تعمیم‌یافته و اراده جمعی برای حل مشکل: شناخت مشکل و داشتن اراده جمعی برای حل آن، به عنوان مثال، اصرار حکومت بر هزینه‌های گزاف برای پروژه‌های غیرضروری و سرکوب شهروندان.

۴-جرقه شتاب‌دهنده که آتش انقلاب را روشن می‌کند: وقوع یک حادثه خاص که نماد نارضایتی عمومی‌ می‌شود، مانند خودسوزی جوان دستفروش در تونس یا قتل حکومتی مهسا امینی در ایران.

۵-سازماندهی مردم برای اقدام و عمل: هماهنگی و سازماندهی مردم برای اقداماتی مانند اعتصابات گسترده، اعتراضات جمعی و نافرمانی مدنی.

۶-شکست کنترل اجتماعی توسط حکومت: زمانی که حکومت در کنترل اوضاع ناتوان می‌شود، چهار حالت ممکن است رخ دهد: اقدام برای اصلاحات، سرکوب شدید، کودتا توسط نیروهای داخلی، و در نهایت پیروزی انقلاب.

برای موفقیت یک انقلاب ملی در ایران، ضروری است که تمامی‌ نیروهای سیاسی که به اصول دموکراسی، سکولاریسم، تمامیت ارضی و حق مردم برای تعیین نوع نظام سیاسی از طریق انتخابات آزاد پایبند هستند، با هم همکاری کنند. این نیروها باید دست‌شان به خون مردم آلوده نباشد و سابقه خیانت به ملت ایران نداشته باشند. از سوی دیگر، باید از دیدگاه‌های تندروانه و افراطی دوری کنند. وحدت و تسامح در برابر دیدگاه‌های مختلف، کلید موفقیت در ایجاد یک جامعه پایدار و دموکراتیک است.

راست و چپ افراطی با دیدگاه‌های تندروانه و عدم تسامح خود می‌توانند مانع از دستیابی به این اهداف شوند و جامعه را به سوی ناآرامی‌ و بی‌ثباتی سوق دهند. شاهزاده رضا پهلوی معتقد است که برای موفقیت در دستیابی به تغییرات اساسی در ایران، نیاز به یک جبهه متحد و همبسته از تمامی‌ نیروهای مخالف وجود دارد. افراطیون با ایجاد تفرقه و ترویج خشونت و عدم تسامح، مانع از تحقق این هدف می‌شوند. بنابراین یکی از مهم‌ترین چالش‌های پیش روی مخالفان جمهوری اسلامی، مقابله با تندروی و افراطیگری و تلاش برای ایجاد اتحاد و همکاری میان تمامی‌ گروه‌های مخالف است.

این نوع همبستگی می‌تواند به این صورت عملی شود:

۱-پذیرش اصول حداقلی مشترک: نیروهای مخالف باید بر سر اصول حداقلی مانند تمامیت ارضی، دموکراسی، سکولاریسم و حق مردم برای تعیین نوع نظام سیاسی به توافق برسند.

۲-اجتناب از افراط‌گرایی: نیروهای مخالف باید از همکاری با افراطیون راست و چپ که به تفرقه و خشونت دامن می‌زنند، خودداری کنند.

۳-ترویج گفتگوی سازنده: ایجاد فضای گفتگو و تسامح بین گروه‌های مختلف برای رسیدن به یک توافق جمعی اهمیت دارد.

۴-تمرکز بر حقوق بشر: تأکید بر حقوق بشر به عنوان یک اصل اساسی که همه گروه‌ها باید به آن پایبند باشند.

۵-سازماندهی مؤثر: نیروهای مخالف باید به‌صورت سازماندهی شده و هماهنگ عمل کنند تا بتوانند اقداماتی مانند اعتصابات، اعتراضات و نافرمانی‌های مدنی را بطور مؤثر پیش ببرند.

۶-پرهیز از خشونت: استفاده از روش‌های مسالمت‌آمیز و اجتناب از خشونت برای جلب حمایت عمومی‌ و افزایش مشارکت مردم.

با رعایت این اصول، نیروهای مخالف جمهوری اسلامی می‌توانند یک جبهه متحد و قدرتمند ایجاد کنند که قادر به دستیابی به تغییرات اساسی و مثبت در ایران باشد.

*کاوه اردلان دانش‌آموخته و کارشناس رشته‌های شهرسازی و اقتصاد و ساکن کالیفرنیا است.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۶ / معدل امتیاز: ۴٫۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=350425