باقر محب علی – نگارنده و احتمالا بسیاری از هموطنان پاسخ دقیق این پرسش را که در عنوان این نوشتهی کوتاه آمده است، نمیدانند. اما همگی به خوبی میدانیم چه چیز حال ما را اینقدر بد کرده است: بله، جمهوری اسلامی.
اثبات اینکه یک پادشاهی در آینده کشور حال مردم و کشور را خیلی روبراه میکند تقریبا محال است اما با برهان خُلف میتوان اثبات کرد که تقریبا بقیه گزینهها حال مردم را خوب نمیکند و شاید بعد از مدتی مایه حسرت نیز بشود!
جمهوری ریاستی
تصور کنید پس از جمهوری اسلامی، انتخابها به سمت این گزینه برود. دادن اختیار ارتش و سایر نهادها به دست شخصی که رهبر حزب است و وابستگی سیاسی به برنامههای حزبش را دارد! جمهوریخواهان هوادار این الگو استدلالشان در چرخش قدرت برای حفظ دموکراسی و عدم بازگشت استبداد است. اینکه صحبتی قشنگ باشد دلیلی بر صحت آن نیست. ماجرای بایدن و جناب ترامپ و داستانهای پیرامون رئیس جمهورهای آمریکا خود گویای نادرستی استدلال این گروه است. رییس جمهوری که در کاغذ رییس جمهور همه است ولی ۲۲ درصد پایگاه اجتماعی دارد، نمیتواند «جلیقه زردها» و بازنشستگان را قانع کند که خیابانها را تخلیه کنند.
جمهوری نیمهریاستی
تصور کنید پس از جمهوری اسلامی، انتخاب مردم یک جمهوری متکی بر پارلمان باشد. طرفداران این فرم حکومتی از جامعه متکثر ایران میگویند و اینکه تکثر در پارلمان باعث رونق دموکراسی است! این دوستان نیز احتمالا نمیدانند که در کشورهای پیشرو از این دست حد نصابی (معمولا ۵ درصد آرا) وجود دارد که اجازه نمیدهد احزاب خرد و کم رأی یک کرسی در پارلمان به دست آورند. درست است که شکستن قدرت پدیده خوبی است اما خرد کردنش مانند تکههای شیشه، ثبات سیاسی را به شدت در هم میکوبد. ایتالیا و اسراییل و انتخابات زودهنگام و دیرهنگام و بعضا هر فصل گواه ادعای نگارنده است. اما احتمالا حال مردم معمولا در ترکیب مناسبی از دموکراسی و ثبات بهتر میشود.
جمهوری فدرال
فدرال قومی و قبیلهای و فرقهای مورد نظر هواداران اینگونه جمهوریها، هدف و مقصد را سومالی، عراق و لبنان قرار داده است. نهایت موفقیت در جمهوریهای فدرال قبیلهای لبنانیزه شدن است که بعید میدانم حال مردماش از حال مردم ما بهتر باشد.
شیرازه کلام این نکته است که احتمال اینکه حال مردم در یک پادشاهی مشروطه دموکرات با توجه به پیشینهی نسبتا مناسب پادشاهی پهلوی، علاقه مفرط تعداد زیادی از مردم ما به پادشاهان فقید پهلوی و شاهزادهای دنیادیده و آشنا با غرب خوب شود زیادتر است.
*باقر محب علی روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی ساکن نروژ