روزنامه «اعتماد» به نقل از معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی نوشت: «سال گذشته از ۹۴۲ فقره جسد مجهولالهویه اعلام شده ۸۳ جسد تابعیت افغانی، یک جسد تابعیت بنگلادشی، یک جسد نیز تابعیت پاکستانی و بقیه ایرانی بودند. ۶۴ درصد این اجساد مردان و ۳۶ درصد از آنها زنان بودند. حدود ۴۰ درصد از اجساد مجهولالهویه زیر ۴۵ سال داشتند.»
علی ضیایی رییس گروه بررسی صحنه جرم سازمان پزشکی قانونی نیز گفته است «سالانه حدود ۶۰ الی ۷۰ هزار جسد به پزشکی قانونی ارجاع داده میشود که از این اجساد تقریبا ۵ درصدشان در بدو ارجاع، مجهولالهویه هستند.»
روزنامه «اعتماد» در گزارشی که روز شنبه ۱۹ خرداد منتشر کرد به نقل از معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بدون اشاره به آمار اجساد مجهولالهویه در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ نوشت: «آمار اجساد مجهولالهویه در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ نیز مانند سال ۱۴۰۲ در هر سال حدود ۱۰۰۰ جسد بود، اما بالاترین آمار اجساد مجهولالهویه با بیش از ۱۰۰۰ جسد مربوط به دوران کرونا، یعنی سال ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ میشد که آمار این اجساد در هر سال به بیش از ۱۳۰۰ جسد رسیده بود. همچنین طی سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۹، ۵۰ درصد اجساد مجهولالهویه متعلق به شهرستانهای مختلف بود؛ پروندههای اجساد در شهرستانهای مختلف ثبت شده بود، ولی هویتشان در تهران شناسایی میشد.»
مرتضی نثاری با بیان اینکه عدم شناسایی اجساد دلایل مختلفی دارد توضیح داد: «تقریبا ۳۰ الی ۳۵ درصد کل اجساد مجهولالهویه در سامانه ثبت احوال فاقد هرگونه نشان و آثاری بودند. ۱۵ درصد اجساد مجهولالهویه از سوی خانواده، مفقودیشان اعلام نمیشود. ۱۰ درصد این اجساد نیز فاقد هرگونه بستگانی بودند. ۴۰ درصد اجساد مجهولالهویه نیز خانوادهها به خاطر فقر یا اختلافات خانوادگی از گرفتن جسد خودداری میکنند.»
اجسادی که به عنوان مجهولالهویه به پزشکی قانونی منتقل میشوند به هیچ عنوان قابل شناسایی نیستند. این اجساد، بیشتر بر اثر تصادف، سوختگی، مثله شدن، فاسد شدن و… ناشناس میمانند یا هویت مشکوک دارند؛ هویتهای مختلف اما در بیشتر مواقع اعلام میشود که بعضی افراد گم شدهاند. مفقودان کسانی هستند که با اختیار خودشان، جبر روزگار یا به واسطه بیماری گم میشوند و اگر همین افراد بر اثر حادثه یا سانحهای بمیرند، جزو اجساد مجهولالهویه به شمار میآیند.
رییس گروه بررسی صحنه جرم سازمان پزشکی قانونی نیز با اشاره به اینکه بسیاری از اجساد مجهولالهویه جزو افراد مفقودی نیستند و اینطور نیست که حتما مثله یا سوخته یا تصادف کرده باشند توضیح داد: «برخی از این اجساد، معتادان متجاهری هستند که کنار خیابان یا در حاشیه بزرگراهها و مکانهایی از این دست میمیرند یا افراد بیخانمانی هستند که خانوادههای آنها چه در زنده بودن و چه مرگشان پیگیرشان نیستند. حتی در این مواقع خانوادهها مفقودی این افراد را اعلام هم نمیکنند.»
به گفتهعلی ضیایی، اگر یکی از همین افراد بیخانمان یا معتادان متجاهر فوت کند هویت او مشخص نمیشود و مجهولالهویه باقی میماند، چون اثر انگشت او قبل از فوتش در هیچ سیستمی ثبت نشده است. مگر اینکه خانواده فرد پیگیر او شوند و مشخصاتش را به آگاهی بدهند. بعضی مواقع نیز چون اثر انگشت جسد مجهولالهویه قبلا در سازمان ثبت احوال ثبت شده، کارشناسان مربوطه المانهای اثر انگشت را با هم تطبیق میدهند و هویت جسد شناسایی میشود. با این حال سالانه حدود ۶۰ الی ۷۰ هزار جسد به پزشکی قانونی ارجاع داده میشود که از این اجساد تقریبا ۵ درصدشان در بدو ارجاع مجهولالهویه هستند.»
معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران نیز به یک تبعه هلندی اشاره کرد که سالها پیش بدون هیچ کارت شناسایی در تهران زندگی میکرد تا اینکه داخل آپارتمانش فوت کرد و کسی هم از فوت او خبردار نشد، اما مدتی بعد همسایهها ماجرای بوی تعفن داخل آپارتمان را به پلیس گزارش دادند، چون این فرد کارت شناسایی نداشت ابتدا جزو اجساد مجهولالهویه قرار گرفت، اما بعد با بررسی کارآگاهان مشخص شد او تبعه هلند بوده است.
مرتضی نثاری با بیان اینکه بخشی از اجساد مجهولالهویه شامل اتباع خارجی هستند که بدون هیچ هویتی داخل ایران زندگی میکنند گفت: «حدود ۹۵ درصد از پروندههای فقدانی تعیین تکلیف میشود و فقط ۵ درصد بلاتکلیف میماند و جزو اجساد مجهولالهویه هستند.»
در همین ارتباط مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران در تیرماه ۱۴۰۲ به خبرگزاری ایلنا گفته بود: «بر اساس توافقی که با مراجع قضایی صورت گرفته حداکثر تا یک ماه این اجساد را نگهداری میکنیم، اگر در طول یک ماه بستگان آنها از طریق مراجع قضایی به ما معرفی شوند، فرآیند تشخیص هویت براساس اطلاعاتی که از جسد گرفته میشود بر روی این افراد صورت میگیرد و چنانچه فرد شناسایی شد با دستور مقام قضایی به خانواده متوفی تحویل داده میشود و در صورت عدم شناسایی نیز بعد از یکماه با مکاتبه با مرجع قضایی، با در نظر گرفتن شرایط خاصی مجوز دفن این اجساد در بهشت زهرا اخذ میشود.»
نیمی از معلولانی که نگهداری میشوند نیز مجهولالهویه هستند. مدیرعامل موسسه خیریه یاوران معلولین نارمک در گفتگویی که ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ با خبرگزاری ایلنا داشت توضیح داده بود: «همه افراد مجهولالهویهای که در این مرکز نگهداری میشوند از طریق بهزیستی به ما معرفی میشوند. البته فرد دارای معلولیتی که جلوی در رها شود هم داشتهایم، اما ما مجاز نیستیم که این فرد را به داخل مرکز بیاوریم و باید ابتدا با نیروی انتظامی تماس گرفته و این فرد با دستور قضایی و ستاد پذیرش بهزیستی به عنوان فرد مجهول الهویه به یک مرکز نگهداری معرفی میشود.»
پیشترمعاون توانبخشی اداره کل بهزیستی استان تهران در آبان سال گذشته از حضور حدود ۵ هزار نفر سالمند مجهولالهویه در خانه سالمندان تهران خبر داده بود که به صورت شبانهروزی در این مرکز زندگی میکنند.
از سوی دیگر در سال گذشته یک مقام مسئول در سازمان بهزیستی نیز از افزایش آمار افراد مجهولالهویه یا رها شده در خیابان خبرداده بود.
فاطمه عباسی افراد مجهولالهویه یا رها شده را بیشتر سالمندان یا بیماران روانی معرفی کرده بود که «برخی خانوادهها که دیگر توان نگهداری این افراد را ندارند، آنها را در خیابان رها میکنند.»
وی با اشاره به اینکه تعداد بیماران روانی در بین افراد مجهول الهویه زیادتر شده تاکید کرده بود که این افراد اغلب از دهکهای پایین جامعه هستند و چون حمایتی از این افراد نمیشود و امکان بستری در بیمارستانهای روانی وجود ندارد توسط خانواده رها میشوند.
روزنامه «هممیهن» نیز در ۲۲ اردیبهشت ماه به نقل از نرگس آزادی فعال حوزه افراد اوتیستیک نیز از تکرار مداوم گم شدن افراد دارای معلولیت و افراد مبتلا به اوتیسم خبرداد و نوشت: «بعضی از این افراد قدرت کلامی ندارند و نمیتوانند درباره وضعیتشان حرف بزنند. شاید حتی حین گم شدن با افراد بدی هم مواجه نشوند، اما چون نمیتوانند درباره خودشان حرف بزنند، دچار سردرگمی میشوند. از سالها قبل برنامههایی برای طراحی یک چیپ که یا بهصورت دستبند باشد یا هر وسیله دیگری که مثلاً پشت گردن این افراد یا در کفششان نصب شود، مطرح شده بود. به این وسیله میشد لوکیشن افراد دارای معلولیت را پیدا کرد.»