دکتر رضا سعیدی فیروزآبادی – این بررسی با همکاری با «گروه پژوهشگران برای آزادی ایران» تهیه شده است.
با اینکه در چند دهه گذشته تلاشهای زیادی برای ایجاد هوبت و فرهنگی جعلی در ایران صورت گرفته است، اما
مردم ایران ارتباط خود را با میراث فرهنگی و تاریخی خود حفظ کرده و افتخار میکنند که با رهبرانی همچون کوروش بزرگ شناخته شوند. به دلیل این هویت، بیشتر ایرانیان هویت فرهنگی خاصی دارند که شامل سنتهای مهماننوازی، سخاوت، دوستی و روابط اجتماعی است که از طریق زبان، سنن، خویشتنگرایی بهم پیوند خورده است.
در دورانی که این هویتها سرکوب شدهاند، این شخصیت ملی به شکلهای مثبت و طبیعی خودش را دوباره نشان میدهد. فرهنگ ایرانی و دستاوردهای آن همچنان تأثیر عمیقی بر زندگی ایرانیها دارد . مایکل آکسورتی در کتابش «ایران: امپراتوری ذهن» مینویسد: «برخلاف سایر ملتها که تمدنهایی در گذشته داشتهاند، ایرانیان هرگز تمدن گذشته خود را فراموش نکردهاند و آن را در هویت ناخودآگاه خود زنده نگه داشته و همچنان از آن انرژی معنوی میگیرند.» با وجود ۱۴۰۰ سال از حمله تازیان و تأثیرات آن، میهندوستان، رهبران فرهنگی، نویسندگان و سایر تأثیرگذاران تلاش کردهاند تا جوهر فرهنگی ایران را حفظ کنند.
مردم ایران در ۴۵ سال گذشته حکومت اسلامی را تجربه کردهاند. این تجربه بیشتر مردم ایران را متقاعد کرده است که جدایی دین از سیاست برای پیشرفت ضروری است. این حرکت شگرف به عنوان یک نوزایش از میراث ایرانی با جامعه مدرن ادغام شده و با اعتقاد به اصول جامعه مدرن و رعایت اعلامیه جهانی حقوق بشر، هماهنگ گشته است.
مردم به دستاوردهای شخصیتهایی مانند کوروش بزرگ و شخصیتهای تاریخی دیگر افتخار میکنند. همچنین نسل جوان ایران با انگیزههای بیشتری به دستاوردهای عصر تجدد در چند قرن اخیر توجه دارد.
ایرانیان اغلب از آنچه احساس میکنند نقاط برجسته تمدن هستند الهام گرفته و آن را تحسین میکنند . پدران بنیانگذار ایالات متحده (مانند توماس جفرسون) به عنوان مثال، از یونان باستان، روم، و دوران کوروش بزرگ به عنوان بخشی از «عصر طلایی» یاد کردهاند. به همین دلیل جفرسون و سایر میهنپرستان اولیه آمریکا واضح و با آگاهی، از ارثیه این دوران طلایی برای بنیانگذاری کشورشان استفاده کردند. همچنین جفرسون و پدران بنیانگذار تحت تأثیر عصر روشنگری که سعی در فراتر رفتن از باورهای خرافی و عقبماندگی با تأکید بر اندیشه منطقی و روشهای علمی داشتند. این افکار با عادت آنها به احترام به نقاط برجستهای از تمدن و زندگی انسان ادغام شد. همچنین به نظر میرسد مردم ایران نیز قصد دارند به همین شیوه عمل کنند. آنها بطور فزاینده به دوران طلایی کشور خود نگاه میکنند و از آن الهام میگیرند. علاوه بر این، آنها به دنبال روشهای مدرن، منطقی، و علمی برای عمل و اندیشیدن هستند.
نسل جوان در تلاش است تا با حفظ ارزشهای ایرانی از دستاوردهای تجدد در چند قرن اخیر نظیر مردمسالاری، آزادیهای مدنی و حکومت قانون نیز برخوردار شود. بسیاری از نظرسنجیها نشان میدهند که مردم ایران خواستار تغییرات اساسی در شیوه حکمرانی در راستای این اهداف هستند. بطور مثال هرچند ایرانیان در نوع حکومت اختلاف دارند، ولی اکثریت آنان خواستار حکومتی بر مبنای دموکراسی، حقوق بشر و جدایی دین از سیاستاند. توجه روزافزون جوانان به میراث فرهنگی ایران نظیر آموزههای کوروش و فردوسی از دیگر نشانههای تلاش آنان در استفاده از بنمایههای فرهنگ کهن ایرانی در ایجاد ایران نوین است. توجه روزافزون آنان به کوروش، نشاندهنده تمایل آنان به آموزههایی نظیر آزادیهای مدنی و مداراست. از طرف دیگر آموزههای حکیم طوس نظیر خردورزی، راستی، داد و تلاش برای آبادانی برای نسل جوان ایران بسیار جذابیت دارد.
هر دو اندیشه خردورزانه و خردستیزانه در فرهنگ ایران ریشه دارند. به ویژه پس از حمله مغول اندیشه خردستیزانه بسیار رشد کرده است. در دوران صفویه این اندیشه بسیار گسترش یافت. جدال مشروطهخواهان و مشروعهطلبان از نمادهای تعارض این دو اندیشه در دوران جدید است. اندیشه خردستیزانه برتری خود را در انقلاب ۵۷ نشان داد و تلاش شد که با استفاده از آموزهها و تجربیات غیرایرانی، آینده ساخته شود.
امروز نشانههای زیادی شاهد آن است که مجددا خردورزی به ویژه در نسل جوان رو به گسترش است که نوید یک نوزایش فکری و راهی نو را میدهد. بیتردید پدیده جهانی شدن و گسترش فناوری در این راه به ایرانیان کمک خواهد کرد تا با تلفیقی از بنمایه فرهنگی کهن و دستاوردهای عصر تجدد، ایرانیان قدم در راهی نویی بگذارند.
*دکتر رضا سعیدی فیروزآبادی پزشک متخصص پیوند اعضا و عضو کنونی هیئت هماهنگی پروژه ققنوس ایران است.