سیمرغ – از همان آغاز انقلاب ۵۷ جمهوری اسلامی ایران در تقابل با غرب قرار گرفت؛ شعاری که تا امروز نیز پابرجا مانده است. اما آیا واقعاً غرب دشمن اصلی رژیم ایران است یا متحدی پنهان در تاریکی؟ این پرسشی است که ذهن بسیاری از تحلیلگران سیاسی را به خود مشغول کرده است. در این مقاله، به بررسی شواهد تاریخی و معاصر از روابط پیچیده ایران با غرب میپردازم و تلاش میکنم تا به پاسخی روشن و مستدل برای این پرسش دست یابم.
بخش اول: شواهد تاریخی از حمایت غرب از جمهوری اسلامی
با وجود شعار “نه شرقی، نه غربی” جمهوری اسلامی، شواهد متعددی از نقشآفرینی غرب در انقلاب ۵۷ وجود دارد به گونهای که این مطلب در خاطرات شاه و علم و سایر درباریان به وضوح مشخص است.
خبرگزاریهای غربی، به ویژه بیبیسی فارسی، در پوشش اخبار انقلاب و تهییج افکار عمومی نقش کلیدی داشتند و فرانسه با دادن تریبون به خمینی و تسهیل بازگشت او به ایران، بطور مستقیم در روند انقلاب دخالت کرد.
در حالی که خلخالی مشغول اعدامهای فلهای بود و بسیاری از ارتشیان وطنپرست یا در زندانها کشته و یا شکنجه میشدند، غرب بطور پنهانی به حمایت از این رژیم ادامه میداد و طبق اسناد منتشرشده، آمریکا در سالهای اولیه انقلاب میلیاردها دلار کمک مالی به ایران ارائه کرد و جالب توجه این است که اولین کشوری که در جهان رژیم شبهداعش جمهوری اسلامی را به رسمیت شناخت، ایالات متحده آمریکا بود، و پس از آن انگلیس و فرانسه نیز این کار را به سرعت انجام دادند، این در حالیست که اتحاد شوروی در آن زمان با یک هفته تاخیر و در اثر فشار تبلیغاتی غرب، جمهوری اسلامی را به رسمیت شناخت.
بخش دوم: شواهد معاصر درباره حمایت غرب از جمهوری اسلامی
حال چنانچه این مطالب را به تاریخ بسپاریم و به دنیای امروز باز گردیم نیز باز رد پای غرب را در تمامی جنایات جمهوری اسلامی مشاهده میکنیم.
طبق خبر منتشرشده در «یورونیوز» به تاریخ ۰۳/۰۷/۲۰۲۳ پهپادهای شاهد ۱۳۱ جمهوری اسلامی از ریزپردازندهها و نیمههادیهایی ساخته شده که توسط ۱۸ شرکت مستقر در ایالات متحده، آلمان و ژاپن ساخته شده است! و طبق خبر منتشر شده در «ایران اینترنشنال» به شماره ۲۰۲۳۰۸۰۷۴۲۶۳ شرکت بوش آلمانی سازنده دوربینهای مداربسته امنیتی جمهوری اسلامی است که در سرکوب معترضان به کار رفته است!
در همین راستا میتوان به خبر منتشر شده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۱ در خبرگزاری «voa» (صدای آمریکا) اشاره کرد که طی تحقیقی که توسط تیم ناظران «فرانس ۲۴» انجام شده، گلولههای ساچمهای شرکت فرانسوی- ایتالیایی برای سرکوب اعتراضات استفاده شده و باعث نابینایی صدها معترض جوان در ایران شده است!
حتی اگر از گلولههای گاز اشکآور ساخت اروپا تا پابندهای الکترونیک زندانیان سیاسی ساخت انگلیس و غیره بگذریم، ما چگونه میتوانیم چشمان خود را از حمایت بدون قید و شرط اوباما از جمهوری اسلامی ببندیم؟
روسیه در تمامی تحریمهای بینالمللی علیه جمهوری اسلامی بدون کم و کاست شرکت کرد، اما آنکه میلیاردها دلار پول نقد با هواپیما به جمهوری اسلامی پیشکش کرد، اوباما بود و نه روسیه. آمریکا و غرب بوند که در غالب برجام مجوز خرید و فروش اسلحه و غنیسازی و غیره را برای رژیم ایران تسهیل کردند و نکته جالب ماجرا اینجاست که طبق گفته محمد جواد ظریف، روسیه مخالف برجام بود و پس از جنگ اوکراین نیز روسیه از آن به عنوان کارتی به سود خود استفاده کرد و نگذاشت به جایی برسد.
در دوران ریاست جمهوری ترامپ، پوتین همراه و همسو با مثلث ترامپ، نتانیاهو و بن سلمان، در اتحادی فراگیر علیه رژیم ایران شرکت کرد و تمامی تحریمهای وضع شده علیه جمهوری اسلامی را به اجرا گذاشت و همچنین با چراغ سبز او بود که اسرائیل بدون درگیر شدن در پدافند هوایی روسیه، تمامی مواضع وابستگان حکومت ایران را در سوریه هدف قرار داد.
اگر از گذشتهها بگذریم و به وقایع سیاسی امروزه نیز نظر بیافکنیم، باز هم رد پای بایدن و اروپا را در بقای جمهوری اسلامی به وضوح خواهیم دید. در حالی که نفسهای جمهوری اسلامی به شماره افتاده و مردم ایران آماده قیامی گسترده بودند، بایدن با اسم رمز برجام میلیاردها دلار پول به بانکهای آیتاللههای رژیم ایران سرازیر کرد و جمهوری اسلامی را از سقوط حتمی نجات داد و برای نجات نیروهای نیابتی رژیم، در همان ماههای اول ریاست جمهوری در کاخ سفید، حوثیهای یمن را از لیست تروریستی خارج کرد.
امروز آنکه برای حماس اشک میریزد، نه روسیه و نه کشورهای عربی، بلکه غرب است که خود را به آب و آتش میزند تا حماس را از نابودی نجات دهد.
دغدغه غرب مردم غزه نیست، چرا که آنان همانگونه که به مردم عراق و افغانستان و اوکراین و غیره پناه دادند تا نبرد به پایان برسد، میتوانستند کشورهای غربی و عربی را وادار کنند تا به مردم غزه تا زمان پایان حماس، پناه داده و پس از آن، آنها را به سرزمین خود بازگردانند، اما غرب به همراه حماس، از این مردم سپر انسانی ساخته و نگران از دست رفتن نیروهای نیابتی خود هستند.
این سازمان ملل و اتحادیه اروپا بود که در خلال انقلاب مهسا، با آغوش باز از ابراهیم رئیسی استقبال کرده و با او عکس یادگاری گرفتند و امروزه نیز برای این جنایتکار بزرگ، در شورای امنیت میایستند و ادای احترام میکنند.
اگر حزبالله لبنان و حماس و حوثیهای یمن و غیره را نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی بنامیم، میبایست جمهوری اسلامی را هم نیروی نیابتی غرب بنامیم که با شعار «مرگ بر آمریکا» در جهت منافع آمریکا و غرب گام بر میدارد و با پولی که توسط غرب تامین میشود، نیروهای نیابتی خود را تغذیه میکند.
آری به بیراهه نرویم، متحد استراتژیک جمهوری اسلامی، آمریکا و اروپا هستند و نه روسیه!