بهرام فرخی – انتخابات ریاست جمهوری اسلامی در ایران، همواره با جنجالها و حواشی فراوانی همراه بوده است. این رأیگیریها که بر اساس قانون هر چهار سال یکبار برگزار میشوند، نه تنها نمادی از دموکراسی و مشارکت مردمی نیستند، بلکه بیشتر به یک نمایشنامه شباهت دارند. در این مقاله، به بررسی ابعاد مختلف انتخابات مهندسیشده در ایران میپردازم و نشان میدهم که چگونه این انتخاباتها بجای تقویت مردمسالاری، در خدمت تقویت قدرت حاکمان هستند.
نظارت استصوابی: ابزاری برای حذف رقبا
یکی از مهمترین ابزارهای مهندسی انتخابات در ایران، «نظارت استصوابی» شورای نگهبان است. این نهاد، که اعضای آن توسط رهبر جمهوری اسلامی منصوب میشوند، وظیفه دارد صلاحیت نامزدهای انتخابات را تأیید یا رد کند. اما در عمل، این وظیفه به ابزاری برای حذف رقبا و کاندیداهای ناخواسته تبدیل شده است. شورای نگهبان بطور معمول با دلایل واهی و گاهی حتی بدون ارائه دلیل، صلاحیت بسیاری از نامزدهای مستقل و منتقد را رد میکند. به این ترتیب، تنها کسانی که مورد تأیید نظام حاکم هستند، اجازه حضور در عرصه انتخابات نمایشی را پیدا میکنند.
انتخاب بین بد و بدتر
انتخابات مهندسیشده در ایران به گونهای طراحی شده که مردم مجبور به انتخاب بین گزینههای محدود و از پیش تعیینشده باشند. حتی در مواردی که چندین نامزد تأیید صلاحیت میشوند، تفاوتهای بنیادی میان آنها وجود ندارد و همه به نوعی وفاداری خود را به نظام ولایت فقیه اعلام کردهاند. در این شرایط، رقابتهای انتخاباتی بیشتر به یک نمایش سیاسی شباهت دارند تا یک روند دموکراتیک واقعی. مردم عملاً بین بد و بدتر یا بین دو نامزدی که سیاستهای مشابهی دارند، و با نام اصلاحطلب و اصولگرا مشخص میشوند، حق «انتخاب» دارند.
تقلب و دستکاری در نتایج انتخابات
علاوه بر نظارت استصوابی و حذف نامزدهای مستقل، تقلب و دستکاری در نتایج انتخابات نیز یکی دیگر از ابزارهای مهندسی انتخابات در ایران است. نمونه بارز این امر، انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ است که با اعتراضات گسترده و سرکوب شدید همراه شد. در آن انتخابات، با وجود مشارکت بالای مردم و حمایت گسترده از نامزدهای اصلاحطلب، نتیجه به نفع نامزد اصولگرا اعلام شد و موجی از اعتراضات و تظاهرات در سراسر کشور به راه افتاد. این حوادث نشان داد که در ایران، حتی اگر مردم به پای صندوقهای رأی بیایند و به کاندیدای مورد نظر خود رأی بدهند، باز هم نمیتوانند به نتایج واقعی انتخابات اعتماد کنند.
رسانههای تحت کنترل، ابزاری برای تبلیغات یکسویه
رسانهها، به ویژه رسانههای دولتی و بهخصوص صداوسیمای رژیم که تحت کنترل هستند، نقش مهمی در مهندسی انتخابات ایفا میکنند. این رسانهها با پوشش یکسویه و جانبدارانه از یک نامزد خاص، عملاً تبلیغات گستردهای به نفع او انجام میدهند و فرصت برابر برای سایر نامزدها فراهم نمیکنند. علاوه بر این، رسانههای مستقل و منتقد با محدودیتها و فشارهای فراوانی مواجه هستند و نمیتوانند بطور آزادانه اخبار و اطلاعات مربوط به انتخابات را پوشش دهند، و در نتیجه کشور را به صورت زندان بزرگ روزنامهنگاران تبدیل کرده است. به این ترتیب، مردم از دسترسی به اطلاعات دقیق و بیطرفانه محروم میشوند و نمیتوانند انتخاب آگاهانهای حتا بین نامزدهای مورد قبول و تأییدشدهی نظام داشته باشند.
شکست توهم اصلاحات و لازمه براندازی رژیم
انتخابات در ایران، به ویژه انتخابات ریاست جمهوری اسلامی، بجای آنکه نمادی از دموکراسی و مشارکت مردمی باشد، به یک نمایش مهندسیشده برای تبلیغات در رسانههای غرب تبدیل شده تا بتوانند از فشارهای بینالمللی بر رژیم تا حدوی بکاهند.
نظارت استصوابی، حذف رقبا، تقلب در نتایج و تبلیغات یکسویه، همگی ابزارهایی هستند که حاکمان برای حفظ قدرت خود به کار میگیرند. در چنین شرایطی، اصلاحات در داخل رژیم به کلی با شکست مواجه شده و توهم آن فریادهای «اصلاحطلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» بیانگر خواست اکثریت مردم ایران برای تغییر و تعویض رژیم است.
فقط با سقوط این رژیم نکبت و قرون وسطایی میتوان به تحقق واقعی مردمسالاری و احترام به اراده مردم دست یافت.
*بهرام فرخی دانشآموخته علوم سیاسی و روابط بینالملل از دانشگاه رم و ساکن ایتالیا است.