جمشید عنبرستانی – یکی از مهمترین عوامل اصلی رشد بنیادگرایی اسلامی و پیدایش و گسترش شبکههای بزرگ و کوچک تروریستی اسلامی در خاورمیانه که نه تنها امنیت ملتها و کشورهای منطقه، بلکه صلح و امنیت جهانی را به خطر انداخته است، سیاستهای راهبردی اشتباه و عملکردها و نگرشهای سادهلوحانه رهبران و سیاستمداران آمریکایی و اروپایی در برخورد با این پدیدههای خطرناک و خطرآفرین در کشورهای اسلامی است.
اکثر گروهها و شبکههای چریکی و تروریستی که در یک قرن اخیر در نقاط گوناگون جهان شکل گرفتند عمدتا چپگرا و مارکسیست بودند و برخی سازمانهای تروریستی اسلامی مانند «فتح» و «جنبش امل» که در خاورمیانه و علیه کشور اسراییل عملیات تروریستی انجام میدادند نیز همکاری نزدیکی با شبکههای چریکی و تروریستی در اروپا و خاورمیانه داشته و نقش مهمی در آموزش نظامی نفرات و مأموران آنها داشتهاند. شبکههای چریکی و تروریستی چه مارکسیستی و چه اسلامی تا دوران قبل از فروپاشی شوروی تحت حمایت کامل این کشور قرار داشتند و تغذیه مالی، تسلیحاتی و لجستیکی میشدند. اما با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی کارآیی و فعالیت اغلب این شبکهها و تشکیلات به حداقل ممکن رسید و برخی نیز منحل و یا منزوی شدند. با فروپاشی نظام پادشاهی ایران در سال پنجاه و هفت و به قدرت رسیدن خطرناکترین، بیرحمترین و فریبکارترین قشر جامعه یعنی روحانیون و قشریون مذهبی، تشکیلات و سازمانهای تروریستی چپ و مارکسیست در آمریکای جنوبی و اروپا و همچنین گروههای تروریستی اسلامی که در مناطق فلسطینینشین و جنوب لبنان و بخشهایی از آفریقا فعال بودند تحت حمایتهای بیدریغ پدرخوانده جدید (جمهوری اسلامی ملایان در ایران) که به یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان تسلط پیدا کرد قرار گرفتند که بسیار دست و دلبازتر از پدر خوانده قبلی (شوروی) در تامین مالی و تسلیحاتی آنان مصممتر و سخاوتمندتر بوده است.
چندین دهه است که به مراتب احزاب متمایل به چپ و سوسیال دموکراتها با همکاری یکدیگر قدرت اجرایی را در کشورهای قدرتمند جهان خاصه در اروپا در دست داشتهاند و نابسامانی امنیتی و اقتصادی که امروز جهان با آن روبروست نتیجه سیاستهای اشتباه و راهبردی این دولتها و دولتهای دموکرات آمریکا در مماشات با کشورها و دولتهایی است که صلح و امنیت و اقتصاد جهانی را با مشکل و خطر روبرو کردهاند (روسیه و حکومت ملایان در ایران).
پس از فروپاشی شوروی و جدا شدن چندین جمهوری از خاک و قلمرو این کشور و خلاء قدرتی که ایجاد شد، آمریکا و اروپا نتوانستند سیاستهایی برای نفوذ سازنده در دولت و حکومت بعدی در این کشور اتخاذ کنند که خود را ملزم بداند در مسیر دموکراسی و در جهت توسعه همکاری با جهان آزاد و احترام به قوانین بینالمللی و نیز احترام به حق حاکمیت دیگر کشورها گام بردارد. روند مماشات و سیاستهای غلط رهبران کشورهای غربی که به طرق گوناگون و در شرایط و بزنگاههای حساس تا امروز ادامه داشته، زمینهساز اتفاقات و حوادث ناگواری مانند جنگ اوکراین و جنگ در غزه شده است. روسیه بیمحابا و با جسارت و قلدری اروپا و آمریکا را به چالش کشیده و از طرفی حکومت ملایان به عنوان تامین کننده اصلی مالی و تسلیحاتی سازمانهای تروریستی و با تشکیل دادن نیروهای نیابتی شبهنظامی مزدور در کشورهای گوناگون امنیت منطقه حساس خاورمیانه را در هالهای از بیثباتی قرار داده و از طرفی این رژیم مافیایی در آستانه تبدیل شدن به یک قدرت اتمی است که در صورت عینیت یافتن این امر جهان بیش از پیش نا امن خواهد شد.
اشغال سفارت آمریکا در تهران و گروگان گرفتن کارمندان و دیگر مسئولان این سفارتخانه توسط اوباشان حکومت ملایان که نقض کننده قوانین بینالمللی و تجاوز به خاک آمریکا محسوب میشد و از طرفی یک توهین بزرگ و خوار شمردن ابر قدرت آمریکا از طرف حکومت ملایان به شمار میرفت با پاسخ قاطعی از سوی آمریکا روبرو نشد و همین اهمال آمریکا باعث شد رژیم ملایان جنایات ببیشتری را علیه نظامیان و منافع آمریکا در منطقه مرتکب شود. عملیات تروریستی که توسط نوچههای رژیم ملایان در لبنان که به کشتار تفنگداران آمریکایی و اروپایی منجر شد و همچنین ترور مخالفان حکومت در اروپا و آمریکا توسط مزدوران رژیم و گروگانگیری اتباع اروپایی و آمریکایی در لبنان و ایران برای اخاذی و امتیاز گرفتن از دولتهای غربی ثمره مماشات این دولتها با رژیم فاسد ملایان بوده است.
واقعه تروریستی دردناک و فراموش ناشدنی یازده سپتامبر در آمریکا زنگ خطر تروریسم اسلامی در جهان را به صدا در آورد اما برخورد قاطع و ریشهای با این پدیده هرگز صورت نگرفت. حمله آمریکا به افغانستان برای از بین بردن طالبان و دیگر گروههای تروریستی فعال در این کشور مانند القاعده که مسئول فاجعه تروریستی انجام شده در آمریکا بود در نهایت با شکست روبرو شد و پس از بیست سال حضور در افغانستان نیروهای نظامیآمریکا با فضاحت تمام خاک این کشور را ترک کردند. آمریکا بزرگترین و مدرنترین پایگاه نظامی (پایگاه نظامیبگرام) را با برجای گذاشتن مدرنترین ادوات نظامی به ارزش میلیاردها دلار در اختیار طالبان گذاشت و کشور افغانستان را دوباره تحویل این مرتجعین قرون وسطایی و تروریست داد که همکاری نزدیکی نیز با گروهای تروریستی اسلامی در سطح منطقه دارد.
صدها هزار نفر از اتباع سوری و عراقی و افغانستانی طی یک دهه اخیر به اروپا و آمریکا و کانادا پناهنده شدهاند که گروههای تروریستی اسلامی نیز بسیاری از نفرات خود را همراه موج بزرگ پناهندگان به قاره اروپا و آمریکا روانه کردند. امروز بسیاری از کشورهای اروپایی با نگرانی شاهد رشد بنیادگرایی اسلامی در کشورهای خود هستند. در سالهای اخیر بارها عملیات تروریستی در اروپا انسانهای بیگناه را به کام مرگ کشانده و عاملان این جنایات نیز تروریستهای اسلامی بودهاند. با افزایش روز افزون مسلمانان عرب و آفریقایی و افغانستانی در اروپا و آمریکا امنیت این کشورها هم به مراتب با خطر و بیثباتی مواجه خواهد شد. اعتراضات بزرگ عربها و مسلمانان دیگر کشورها در رابطه با جنگ غزه و در حمایت از گروه تروریستی حماس و فلسطین در کشورهای بزرگ اروپایی و آمریکا هشداری است که اگر اقداماتی از سوی دولتهای اروپایی و آمریکایی برای جلوگیری از رشد اسلامگرایی و بنیادگرایی اسلامی در این کشورها صورت نگیرد آینده خطرناکی در انتظار این کشورها خواهد بود.
تهیه سلاح در اروپا و آمریکا بسیار ساده است و تصور اینکه اگر تروریستها و مسلمانان افراطی مسلح شوند و شهر و منطقهای را به اشغال خود درآورند و به خاک و خون بکشند انسان را به وحشت میاندازد. جمهوری اسلامی منبع فساد و توطئه و اهریمنی است که برای تخریب و ویرانی و کشتار بیگناهان شکل گرفته است. کشتار مردم و جوانان ایران توسط مزدوران رژیم و جنایات و آتشافروزیهایی که نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای نیابتی شبهنظامی تحت فرمان آن در منطقه و سایر کشورها مرتکب شدهاند ماهیت این حکومت خبیث را به اثبات رسانده و مماشات آمریکا و غرب با چنین رژیمی طی این چند دهه غیرقابل باور است اما واقعیت تلخی است که همچنان ادامه دارد.
این پرسش مطرح است که چرا کشور اسراییل که موجودیت آن توسط رژیم ملایان و مزدورانش که از چند جبهه این کشور را محاصره کردهاند و با خطر جدی روبروست طی این چند دهه اقدامات جدی برای نابودی رژیم ملایان انجام نداد و تنها به ترور و اقدامات ایذائی علیه این حکومت بسنده کرد؟ از طرفی در اثر سهلانگاری مقامات اسراییلی و کوتاهی جامعه جهانی «حزبالله» لبنان که یک سازمان تروریستی اسلامی و مافیایی است توسط کمکهای بیدریغ مالی و تسلیحاتی رژیم ملایان به یک قدرت نظامیتبدیل شده که میتواند یک خطر بسیار جدی و مخرب برای موجودیت و امنیت کشور و مردم اسراییل و حتا کشورهای دیگر باشد.
چرا آمریکا و کشورهای غربی در نبرد اسراییل با سازمانهای تروریستی در غزه پشت اسراییل را خالی کردند و پس از گذشت چند ماه و ادامه این جنگ که قرانیان بسیاری داشته اسراییل مورد نکوهش جهانی قرار گرفته در حالی که کشور اسراییل برای موجودیت و امنیت خود در حال جنگ با تروریستها در غزه است. در جنگ داخلی سوریه میلیونها نفر به کشورهای همسایه پناه بردند، پرسش در اینجا این است که آیا در مدت چند هفتهای که اسراییل پیش از حمله زمینی به غزه مهلت تعیین کرده بود که مردم به شمال غزه بروند، چرا آمریکا و اروپا و کشورهای عرب منطقه با درخواست از کشور مصر این امکان را فراهم نکردند که مردم غیرنظامی نوار غزه بطور موقت در نقاط مرزی کشور مصر ساکن شوند تا از کشته شدن غیرنظامیان جلوگیری شود؟ در صورت عملی شدن این امر هم غیرنظامیان قربانی نمیشدند وهم اینکه ارتش اسراییل ظرف دو ماه میتوانست غزه را از وجود تروریستها در روی زمین و زیر زمین پاکسازی کند. آمریکا تنها کشوری در جهان است که برای مجبور کردن ژاپن به تسلیم شدن و خاتمه جنگ در زمان جنگ جهانی دوم از بمب اتمی استفاده کرد و دهها هزار نفر را به نابودی و به کام مرگ کشاند، اما امروز اسراییل را نکوهش میکند که در جنگ غزه بیش از حد خشونت کرده است.
یکی از ویژگیهای خاص سران و وابستگان و حامیان جمهوری اسلامی وقاحت و بیشرمی بیش از حد آنان است. این وقاحت و بیشرمی را در جریان انتخابات نمایشی و سر کاری ریاست جمهوری اسلامی در میان ایرانیان هوادار رژیم در خارج کشور که بسیاری از آنان نیز به عنوان پناهنده به اروپا و آمریکا آمده و اقامت دائم گرفتهاند و یا تابعیت کشوری را که ساکن آن هستند دریافت کردهاند میتوان مشاهده کرد. این افراد با لبخند و غرور به مراکز رایگیری میروند و انگشت خود را در خون جوانانی که در راه آزادی کشور و ملت جان پاک خود را فدا کردند میزنند. برخی از ایرانیان مخالف حکومت ملایان در مقابل مراکز رایگیری تجمع کرده و اعتراض خود را به این خودفروختگان و یا حامیان و عناصر صادراتی رژیم ابراز میکنند و عدهای هم از روی خشم به این حامیان حکومت و عاشق رهبر معظم انقلاب پرخاش کرده و یا به این افراد دشنام میگویند. وابستگان رژیم در رسانههای فارسیزبان و در فضای مجازی توهین چند نفر از ایرانیان مخالف رژیم به رایدهندگان و حامیان رژیم را چنان بزرگنمایی میکنند که انگار هزاران نفر در جلوی مراکز رایگیری تجمع کرده و فحش و ناسزا نثار رایدهندگان کردهاند. اما قصد و نیت کسانی که این مسئله بیاهمیت را همواره مطرح و بزرگنمایی میکنند صرفأ برای تخریب شاهزاده رضا پهلوی است زیرا دشنامگویان را که چند نفر بیشتر نبودند هوادار سامانه پادشاهی و شاهزاده رضا پهلوی معرفی میکنند.
مدیر یک رسانه فارسیزبان در کشور آمریکا که رسانه خود را تنها رسانه ملی در خارج کشور خیال میکند و ملی بودن رسانه خود را اینطور توجیه میکند که همه افکار و احزاب از جمهوریخواه و پادشاهیخواه گرفته تا کمونیست و اسلامیست و غیره در تلویزیون وی حضور دارند و بلندگوی این رسانه در اختیار آنان است که ازآدانه سخن بگویند آنهم با ادعای اینکه این رسانه با کمکهای مالی مردم اداره میشود و وابسته به هیچ دولت و سازمانی نیست. اما این فرد با این مغلطه تصور کرده مردم سادهلوح و زودباورند و خریدار نظرات و اهداف گمراهکننده او هستند. بزرگترین اتهامات و بیاحترامی را شخص وی و رسانه تحت مدیریت او به شاهزاده رضا پهلوی وارد کردهاند. خودش بارها توهین چند نفر در تجمعات مخالفان رژیم و اتفاقاتی از این شکل را که در جریان رایگیری ریاست جمهوری حکومت در آمریکا و اروپا روی داده را به هواداران سامانه پادشاهی و شاهزاده رضا پهلوی نسبت داده و با روش خاص خود نام شاهزاده رضا پهلوی را در ارتباط با این افراد مطرح میکند که چیزی جز توهین به جایگاه و شخصیت شاهزاده نیست.
در ایران دهها هزار نفر در استادیوم ورزشی فریاد کشیده و پرچم فلسطین را حواله ماتحت کسانی که این پرچم را در استادیوم برافراشته بودند کردند. جوانان در کف خیابان شعار توپ تانک نفر بره همش تو ک… رهبر و یا شعار سبزی پلو با ماهی ک…ننت سپاهی و… را فریاد کشیدهاند. حالا در این سوی آبها حامیان و مالهکشان حکومت فحش تعداد انگشتشماری از مخالفان حکومت به حامیان رژیم را در بوق و کرنا کرده و گوش فلک را کر کردهاند که وا مصیبتا! چند نفراز طرفداران سامانه پادشاهی به دیگران فحاشی میکنند. رسانه این فرد که جولانگاه اصلاحطلبان صادراتی شده و تهیهکنندگان و برنامهسازان و تحلیلگران و مهمانان اصلاحطلب داخلی و صادراتی در این تلویزیون حضور فعال دارند و انگار فرد اصلاحطلبی اسپانسرش شده تا به توسعه این شبکه رسانهای اقدام کند و مسیر براندازی را به مماشات و کنار آمدن با اصلاحطلبان بکشاند. اصلاحطلبان صادراتی که در این رسانه به عنوان تهیهکننده و برنامهساز مشغول کار هستند یکی از آنان با غرور و افتخار در لندن و در حوزه رایگیری شرکت کرده و عکسی هم از انگشت رنگین و برگه انتخاباتی خود منتشر کرده و برنامهساز اصلاحطلب دیگری در این رسانه، افراد و مردمی را که در اعتراض به رژیم و حامیان حکومت در مقابل مراکز رایگیری تجمع میکنند، «شعبان بیمخ» خوانده است. این رسانه در این روزهای حساس از مهمانان و تحلیلگرانی هم در رابطه با انتخابات نمایشی رژیم دعوت کرده که اکثر آنان اعلام میکنند من در این انتخابات شرکت نمیکنم و رای نمیدهم اما طوری صحبتها و تحلیلهای خود را ارائه میکنند که اگر پزشکیان نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان بازنده شود اوضاع مردم بدتر خواهد شد و این برداشت را در ذهن مخاطبان حک میکنند که باید در انتخابات شرکت کنند و رای خود را به نام پزشکیان به صندوق رای بیندازند.
اما این رسانه و تشکیلات پیرامون آن باید بدانند دوره وسطبازی و مالهکشی بسر آمده و مردم ایران آبدیده شدهاند و به راحتی فریب حکومت و مالهکشان رژیم را نخواهند خورد. اکنون زمان انتخاب میان بد و بدتر برای خود حکومت فرا رسیده که انتخاب بد رها کردن حکومت و فرار از کشور است و انتخاب بدتر آن است که برای حفظ حکومت و قدرت و ثروت بمانند حتا در صورت لزوم با کشتار گسترده مردم و مخالفان حکومت.
«اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا!» مردم و جوانان ایران از شما عبور کردهاند و روزی که ملت ایران تکلیف خودشان را با شما یکسره کنند بسیار نزدیک است.