حمیدرضا نیکبخش – تحریم انتخابات ریاست جمهوری گام مهمی در راستای مقاومت مدنی و مبارزات سیاسی ملت ایران برای گذار قطعی از جمهوری اسلامی بود. مردم با تحریم انتخابات به تمامیت حکومت اسلامی از جمله جناحهای اصولگرا و اصلاحطلب نه گفتند. رژیم اسلامی طی سالها با ایجاد گفتمانی حول محور مشارکت در انتخابات و کارکرد مشروعیتزای آن برای رژیم و تبدیل «حق» به «وظیفه ملی و شرعی» عملا انتخابات را به رفراندوم تبدیل کرد.
برخی ضمن مخالفت واقعی یا ظاهری با رژیم اسلامی، مردم را تشویق به مشارکت در انتصابات خامنهای کردند. استدلال اصلی آنها تسهیل در روند دموکراتیزاسیون است. آنها معتقدند که انتخابات و دیگر نهادهای به ظاهر دموکراتیک در نظامهای اقتدارگرا میتوانند گذار به دموکراسی را تسهیل کنند. واقعیات تجربی از جمهوری اسلامی از سوی دیگر اثبات میکند که این استراتژی حداقل در مورد ایران کارآیی نداشته است. خاتمی به احمدی نژاد ختم شد و روحانی به رئیسی. کشتار جوانان در آبان خونین ۹۸ در مقیاسی شدیدتر از سرکوب خونین خیزش ۱۴۰۱ صورت گرفت. بنابراین نه تنها حرکتی به سوی دموکراسی صورت نگرفته است، بلکه شاهد یک دور باطل بودهایم.
میتوانیم ادعا کنیم که مشارکت در انتخابات رژیم اسلامی بیش از آنکه مسیری در جهت دموکراتیزاسیون باشد، عاملی برای مشروعیت بخشیدن به رژیم حاکم است. ضروریات دوران مدرن حکومتها را مجبور میکند که موجودیت خود را بر پایه رضایت مردم توجیه کنند و صاحبان قدرت مجبورند برای اثبات رضایت مردم از وضع موجود شواهد و مدارک ارائه دهند. اهمیت مشارکت در انتخابات برای رژیمهای غیردموکراتیک در همین نکته است. رژیم میتواند مشارکت مردم در انتخابات نمایشی را به عنوان “مدرک” رضایت مردم از وضع موجود ارائه دهد و با کسب مشروعیت از آن سیاستهای خود را توجیه کند. وزیر خارجه رژیم اسلامی زمانی میتوانست مشارکت ۷۳ درصدی را عامل مشروعیت رژیم دانسته و سرکوبها را بر پایه همین مشروعیت توجیه کند. اکنون حامیان نظام از مشارکت پایین در دموکراسیهای مدرن غربی مثال میآورند– بیتوجه به منطق غلطِ مقایسه و تفاوت در متن و بطن این جوامع- تا بگویند مشارکت پایین ربطی به مشروعیت ندارد. این تغییر در گفتمان حامیان رژیم در بازسازی نسبت مشارکت و مشروعیت نشاندهنده تاثیر موفقیتآمیز تحریم انتخابات است زیرا رژیم از یک منبع مهم و حیاتی برای بازتولید مشروعیت خود بیبهره شده است.
کاهش مشارکت سیاسی در مشروعیتزدایی از رژیم به ویژه با توجه به بافت توتالیتر رژیم اسلامی حائز اهمیت است. رژیم برای تحقق پروژه تمامیتخواهی خود قطعا به مشارکت سیاسی از جمله مشارکت در انتخابات نیاز حیاتی دارد. از نظر رژیم مشارکت بالا در انتخابات نمادی از «وحدت ملی» به سود نظام است که خود بنیاد «قدرت ملی» برای نظام محسوب میشود. اما منظور از قدرت ملی در واقع همان قدرت نظام حاکم است زیرا در گفتمان توتالیتر، ملت هویتی جدا از نظام سیاسی ندارد. تحریم انتخابات این پروژه را به چالش کشید زیرا ملت هویتی متمایز از نظام سیاسی برای خود تعریف کرد. تحریم انتخابات پایههای توتالیتری رژیم اسلامی را سست خواهد کرد.
نکته دیگری که باید مورد اشاره قرار بگیرد رویکرد مخرب اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۳ است که البته با توجه به سابقه سیاه آنها جای تعجب ندارد. آنها در این انتخابات بیش از پیش سرنوشت خود را با رژیم اسلامی گره زدند و صفوف خود را از ملت ایران جدا کردند. مشارکت در انتخابات تحریم شده از سوی ملت و حمایت از کاندیدایی که سرسپردگیاش به رهبری نظام کاملا روشن و واضح است این جریان را بیش از پیش در پیشگاه ملت بی اعتبار ساخت. اصلاحطلبان یکبار دیگر ثابت کردند که در مسیر آزادی ایران نیروی قابل اعتمادی نیستند و نمیتوان به عنوان بخشی از راه حل روی آنها حساب کرد.
تحریم انتخابات با موفقیت انجام شد. گام بعدی ضرورت ابتکار عمل از جانب نیروهای اپوزیسیون را میطلبد. مبارزه با جمهوری اسلامی باید از مرحله سلبی خارج شود و به ارائه یک آلترناتیو مشخص برسد. در این شرایط نیروهای اپوزیسیون باید با پذیرش دو واقعیت مسلم به عنوان راهنمای عمل، مسئولیت خود را بجا بیاورند:
نخست، بازشناسی متقابل و پذیرش تکثر سیاسی موجود به عنوان مبنای یک اتحاد ملی فراجناحی. این تکثر باید طیف وسیعی از نیروها از پادشاهیخواه تا جمهوریخواه و اصلاحطلبان سابقی را که بطور قاطع به جمهوری اسلامی پشت کردهاند در بر بگیرد.
دوم، اهمیت رهبری برای هدایت مبارزه است. این رهبری نمیتواند مطلقه باشد و مشروط به اهداف مشخصی خواهد بود. شاهزاده رضا پهلوی به عنوان شخصیتی فراجناحی و مورد اعتماد قاطبه مردم تنها چهرهای است که میتواند این مسئولیت را برعهده بگیرد.
چنانچه اپوزیسیون در مرحله بعدی مبارزات قادر به تحقق این اهداف نباشد تحریم انتخابات به تنهایی برای پیروزی نهایی مبارزات کافی نخواهد بود و در نهایت نیروهای درون رژیم میتوانند از عدم انسجام در اپوزیسیون استفاده کرده و سناریوهای جدیدی طراحی کنند. آنها تمام تلاش خود را به کار خواهند گرفت تا یک اتحاد ملی فراجناحی با این رهبری شکل نگیرد.
*حمیدرضا نیکبخش تحلیلگر سیاسی