شهبانو فرح پهلوی در مصاحبه با وبسایت «محافظه‌کار اروپایی»: من به پادشاهی اعتقاد دارم ولی مردم باید آزاد باشند تصمیم بگیرند

- شهبانو فرح پهلوی در یک گفتگوی ویدیویی با وبسایت «The European Conservative» (محافظه‌کار اروپایی) با بیان خاطرات و دیدگاه‌های خود نسبت رویدادهای ایران در دوران پهلوی به تشریح بخش‌هایی از فعالیت‌های خود در زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی پیش از وقوع انقلاب اسلامی در ایران پرداخت و درباره بنیاد فرهنگی خود در شهر لیسبون پایتخت کشور پرتغال نیز توضیحاتی داد.
- شهبانو با ابراز تأسف از وقایعی که در ایران گذشت آن را تحت تأثیر تبلیغات غلط دانست و گفت: «نمی‌گویم مشکلات یا اشتباهات و کمبودهایی وجود نداشت اما کشور در همه زمینه‌ها خیلی پیشرفت کرده بود، کمبودها در اغلب کشورهای در حال توسعه وجود دارد. یادم هست تقریباً بیشترین انتقادات بعد از سال ۱۹۷۳ آغاز شد. نفت ملی شده بود، پالایش و فروش و صادرات نفت دست شرکت‌های نفتی داخلی افتاده بود، آنجا بود که انتقادات شدت گرفت چون کل جهان دنبال نفت ما بود.»
- «دلایل دیگری هم داشت، ما کمبودهایی داشتیم در آزادی‌های سیاسی کشور و همانطور که فرانسوی‌ها زبانزدی دارند که می‌گوید ما با «اگر» می‌توانیم پاریس را داخل یک بطری آب کنیم؛ من ۲۰ سال شاهد پیشرفت‌های کشور بودم، اگر فضای سیاسی کشور بازتر می‌شد، آنوقت احزابی می‌داشتیم که می‌توانستند از ما حمایت کنند.»
- «من به پادشاهی اعتقاد دارم، پادشاهی‌های بقیه جاهای دنیا می‌تواند الگو باشد هرچند نمی‌توانیم پادشاهی اروپایی را با پادشاهی در ایران مقایسه کنیم، نهایتاً چیزی که ما می‌خواهیم همانطور که پسرم هم بارها گفت این است که مردم آزاد باشند و در این آزادی برای خودشان تصمیم بگیرند.»

چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ برابر با ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۴


شهبانو فرح پهلوی در یک گفتگوی ویدیویی با وبسایت «The European Conservative» (محافظه‌کار اروپایی) با بیان خاطرات و دیدگاه‌های خود نسبت رویدادهای ایران در دوران پهلوی به تشریح بخش‌هایی از فعالیت‌های خود در زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی پیش از وقوع انقلاب اسلامی در ایران پرداخت و درباره بنیاد فرهنگی خود در شهر لیسبون پایتخت کشور پرتغال نیز توضیحاتی داد.

مصاحبه رافائل پینتو بورخس با شهبانو فرح پهلوی در پاریس

وبسایت «یوروپین کانزرواتیو» یک رسانه‌ی محافظه‌کار انگلیسی زبان است که در زمینه فلسفه، سیاست، هنر و مسائل معاصر فعالیت دارد و علاوه بر نسخه آنلاین، مجله آن به صورت چاپی هر سه ماه یکبار منتشر می‌شود که شامل اخبار، تحلیل‌ و تفسیر و مصاحبه در زمینه‌های مختلف است.

رافائل پینتو بورخس مجری جوان این برنامه پرسش‌های متعددی درباره دوران تحصیل شهبانو فرح پهلوی، آشنایی وی با محمدرضا پهلوی و ازدواج آنها، فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی شهبانو به عنوان ملکه‌ی ایران مطرح می‌کند.

در این مصاحبه که حدود ۵۳ دقیقه است مجری برنامه دیدگاه‌های مختلف در مورد مجموعه دلایل سقوط حکومت پهلوی، نقش اطرافیان نزدیک محمدرضاشاه پهلوی در سرنگونی حکومت، شرایط اجتماعی ایران در آن دوران را مطرح کرده و دیدگاه شهبانو فرح پهلوی را درباره این مسائل پرسیده است.

در مقدمه این مصاحبه شهبانو با اشاره به خاطرات و رویدادهایی از دوران تحصیل در مدرسه  «ژاندارک» در تهران تا سفر به اروپا و رفتن به پاریس برای تحصیل در رشته معماری را شرح می‌دهد. وی توضیح داد که علاقمند به تحصیل در رشته معماری بود اما زنان در آن دوران کمتر در این رشته فعال بودند.

شهبانو فرح پهلوی با لبخند اشاره کرد که وقتی در پاریس به کالج می‌رفت، آنجا ۴۰ پسر تحصیل می‌کردند و فقط شش هفت دختر بودند و پسرها به مسخره می‌گفتند که دخترها آمده‌اند در این رشته که شوهر پیدا کنند اما من واقعاً معماری را دوست داشتم، از بچگی رشته‌ای را دوست نداشتم که در کلاس پشت میزنشین باشم، رشته‌ای را دوست داشتم که در آن فعال باشم، بچه که بودم وقتی به باغ می‌رفتیم خانه‌های گِلی می‌ساختم، بعلاوه اینکه عموی من هم معمار بود.

وی درباره آشنایی خود با پادشاه فقید گفت: «خاطرم هست وقتی اعلیحضرت از همسرش جدا شد، گفتند که چرا تو رو انتخاب نکند، تو خیلی قشنگی، منم به شوخی به آنها می‌گفتم خُب چرا برایش در این مورد نمی‌نویسید!؟ همکلاسی‌ها از من می‌پرسیدند اگر با شاه ازدواج کنی ما را به ایران دعوت می‌کنی؟ که ازدواج کردیم و من همین کار را کردم… بار اول که شاه را ملاقات کردم در پاریس بود.»

اصلاً دنبال کار سیاسی نبودم

شهبانو فرح در ادامه درباره نقشی که در دوران پهلوی پس از ازدواج با شاه در پیشبرد راه‌ها، ابتکارات و ایده‌ها برای دستیابی به چشم‌اندازهایی که حکومت برای آینده کشور در نظر داشت می‌گوید، «وقتی ازدواج کردم از من دعوت می‌شد [مثلاً] به یک بیمارستان یا پرورشگاه کودکان بی‌سرپرست بروم؛ همیشه به دنبال این بودم که کاری انجام دهم، اما اصلاً نمی‌خواستم در سیاست یا مسائل حکومتی دخالتی داشته باشم، تعدادی از هموطنان اعم از زن و مرد مراجعه می‌کردند و در مورد مسائل و مشکلاتی که داشتند صحبت می‌کردند و بعضی از این مسائل را حل می‌کردیم.»

او با اشاره به اینکه برای رسیدگی به بعضی از امور، سازمان‌های خصوصی و غیردولتی نیز ایجاد شد گفت: «شاید حدود ۲۵ سازمان و نهاد خصوصی مختلف ایجاد شد که در زمینه‌های مختلف از جمله سلامت فعال بودند و مثلاً به آنهایی که نابینا یا ناشنوا بودند و نمی‌توانستند صحبت کنند یا ناتوانی حرکتی و ذهنی داشتند خدمات توانبخشی ارائه می‌دادند… به مراکز دانشگاهی کمک می‌شد تا این فعالیت‌ها گسترده‌تر شود، یا مراکزی برای بیماران مبتلا به جذام یا سوانح سوختگی ایجاد شد و خیلی مردان و زنان زیادی برای همکاری در این حوزه‌ها فعال بودند و بحث و تبادل نظر زیادی در ارتباط با این مسائل داشتیم و البته از دولت هم کمک گرفته می‌شد. مردم و بخش خصوصی نیز برای پیشبرد این امور کمک‌ می‌کردند.»

مجری در این مصاحبه درباره سفرهای شهبانو پهلوی به گوشه و کنار کشور برای بازدید از پروژه‌ها در مناطق دورافتاده و تنگدست اشاره کرد که وی پاسخ داد، «از اینکه با مردم در ارتباط بودم و به نقاط مختلف ایران سفر می‌کردم لذت می‌بردم… مردم از نزدیک با من صحبت می‌کردند و حرف‌های آنها را که از اقشار مختلف مثلاً کشاورز و دهقان بودند از نزدیک می‌شنیدم، من هر آنچه می‌دیدم و می‌شنیدم به اعلیحضرت می‌گفتم، البته وزراء هم آنجا بودند، منتها می‌خواستند همیشه گزارش‌های مثبت بدهند اما من چیزی را که می‌دیدم و می‌شنیدم می‌گفتم بدون اینکه دولتی‌ها دخالت کنند، این سفرها مرا خوشحال می‌کرد.»

شهبانو فرح پهلوی در ادامه افزود، «بخشی از این فعالیت‌ها در حوزه فرهنگ بود چون من خیلی به [نقش] فرهنگ اعتقاد داشتم و هنوز هم دارم، فرهنگ برای ایران خیلی مهم است. بنابراین سازمان‌های فرهنگی و موزه‌ها را ایجاد کردیم، از جمله موزه هنرهای معاصر، موزه فرش، هنرهای تجسمی، فستیوال‌ هنر شیراز که هر کدام از اینها خیلی مهم بود، برای من جایگاه هنر خیلی مهم بود و خیلی برای آن وقت می‌گذاشتم. در همین ارتباط از کشورهای دیگر هم بازدید می‌کردم؛ برای من خیلی جالب بود، با پادشاهان، ملکه‌ها و رؤسای جمهور چند کشور نیز در مورد این مسائل ملاقات داشتم.»

در بخش دیگری از این مصاحبه مجری به موقعیت بین‌المللی ایران در دوران پهلوی اشاره کرد و اینکه کشور به سرعت در حال توسعه بود.

شهبانو فرح پهلوی در بخشی از مصاحبه از کمک‌های انورسادات رئیس جمهوری فقید مصر قدردانی کرد و گفت، در آن شرایط وخیم که کسی ما را نمی‌پذیرفت او و خانواده‌اش با آغوش باز ما را به مصر دعوت کرد. او در اینباره گفت: «خاطرم هست همسر پرزیدنت سادات به من گفت که انور سادات دیگر نمی‌خواست با پرزیدنت جیمی کارتر صحبت کند، او مبارک را واسطه کرد که به کارتر بگوید من شاه را اینجا [در مصر] زنده می‌خواهم، روابط ما با مصر مشخص بود، وقتی مصر هم مشکل داشت ایران کمک کرده بود.»

وی در ادامه به روابط گرم خانواده پهلوی با ملک حسین پادشاه سابق اردن و ملک حسن پادشاه سابق مراکش نیز اشاره کرد.

شاه ملک حسین را خیلی تحسین می‌کرد

مجری پرسید: «بین شخصیت‌های بانفوذ و تاثیرگذار در آن زمان، پادشاه چه کسی را از نظر عملکرد سیاسی بیشتر از سایرین تحسین می‌کرد؟»  شهبانو فرح پاسخ داد: «ملک حسین پادشاه اردن خیلی مورد تحسین ایشان بود؛ ما به پاکستانی‌ها هم خیلی نزدیک بودیم. البته اعلیحضرت تمام کشورهایی را که در موقعیت ما قرار داشتند و رو به توسعه بودند تحسین می‌کرد.»

در ادامه پرسشی درباره الگو گرفتن رضاشاه فقید از مصطفی کمال‌ آتاتورک رهبر ترکیه و روابط نزدیک آنها مطرح شد که شهبانو پهلوی پاسخ داد: «آنها همدوره هم بودند و همان زمان ترکیه نیز در حال ترقی بود و آتاتورک برای پیشرفت کشورش سخت تلاش می‌کرد، رضاشاه خیلی آتاتورک تحسین می‌کرد.»

جشن‌های ۲۵۰۰ ساله برای نشان دادن تاریخ و تمدن ایران بود

یکی دیگر از مباحث این مباحثه درباره نقش «جشن‌های ۲۵۰۰ ساله» در معرفی ایران به جامعه جهانی و نقش مستقیم محمدرضاشاه فقید در برگزاری آن بود که شهبانو فرح با اشاره به اهمیت برگزاری آن تأکید کرد گروه‌های مختلف برای برپایی این جشن سازماندهی شده بودند، جلسات مختلف برای هماهنگی‌ها برگزار می‌شد و همانطور که اشاره کردید بسیار مهم بود زیرا رهبران مختلف از سراسر دنیا از کشورهای آزاد و حتا کمونیستی برای حضور در این جشن‌ به ایران آمدند و در تخت جمشید جمع شدند و از نزدیک تاریخ ما را دیدند اما متأسفانه بسیاری از رسانه‌های بین‌المللی خارجی به دلایلی که شرح آن طولانی است در آن دوران علیه ما بودند و انتقاد می‌کردند، اما واقعیت این است که بسیاری از سران دنیا به تخت جمشید آمدند و تاریخ و تمدن ایران را دیدند. منتهی از همین جشن‌ها برای تبلیغات علیه ما استفاده می‌کردند.»

کمبود وجود داشت اما کشور خیلی پیشرفت کرده بود

شهبانو با ابراز تأسف از وقایعی که در ایران گذشت آن را تحت تأثیر تبلیغات غلط دانست و گفت: «نمی‌گویم مشکلات یا اشتباهات و کمبودهایی وجود نداشت اما کشور در همه زمینه‌ها خیلی پیشرفت کرده بود، کمبودها در اغلب کشورهای در حال توسعه وجود دارد. یادم هست تقریباً بیشترین انتقادات بعد از سال ۱۹۷۳ آغاز شد. نفت ملی شده بود، پالایش و فروش و صادرات نفت دست شرکت‌های نفتی داخلی افتاده بود، آنجا بود که انتقادات شدت گرفت چون کل جهان دنبال نفت ما بود.»

اگر فضای سیاسی بازتر می‌شد، احزابی هم می‌داشتیم که از ما حمایت می‌کردند

مجری می‌پرسد آیا فکر می‌کنید تنها و اصلی‌ترین دلیل انتقادات همین بود؟ شهبانو فرح پهلوی پاسخ می‌دهد: «نه، دلایل دیگری هم داشت، ما کمبودهایی داشتیم در آزادی‌های سیاسی کشور و همانطور که فرانسوی‌ها زبانزدی دارند که می‌گوید ما با «اگر» می‌توانیم پاریس را داخل یک بطری آب کنیم؛ من ۲۰ سال شاهد پیشرفت‌های کشور بودم، اگر فضای سیاسی کشور بازتر می‌شد، آنوقت احزابی می‌داشتیم که می‌توانستند از ما حمایت کنند، آنهایی که علیه ما بودند اجازه نداشتند برای خودشان حزب داشته باشند، احزابی که فعالیت داشتند مثل سازمان مجاهدین، کمونیست‌ و اسلامگرا بودند، کمونیست‌ها و مائوئیست‌ها و بعضی گروه‌هایی بودند که طرفدار مصدق بودند و بعضی‌ها که طرفدار شاه بودند. آنها سازماندهی نشده بودند. آنها [گروه‌های چپگرا و اسلامگرا] اگر می‌رفتند در خیابان شعار می‌دانند زنده‌باد لنین و استالین کسی دنبالشان نمی‌رفت پس الله‌اکبر شعار مهمتری بود و متأسفانه این چیزی بود که در کشور ما اتفاق افتاد… ما تک‌حزبی شدیم، اما اگر دو حزب می‌داشتیم همین دوستان می‌توانستند کنار هم در برابر دشمنان متحد شوند و همه چیز سازماندهی شود، نتیجه را هم می‌بینید و این اتفاق افتاد و باورم نمی‌شود که ۴۵ سال طول کشید اما نمی‌خواهم امیدم را به ایران از دست بدهم و می‌خواهم همیشه مثبت فکر کنم به‌خصوص در این دوره که مردم فهمیدند چه اتفاقی به سرشان آمده به‌خصوص نسل جوان، در مدارس خیلی چرندیات در گوش بچه‌ها فرو کرده‌اند. الان حتا اگر اینترنت را سانسور کنند بچه‌ها می‌توانند به آن دسترسی پیدا کنند و بفهمند که ایران در در گذشته چه بوده است.»

در بخش دیگری از مصاحبه مجری به بیان دیدگاه خودش و سایر تحلیلگران در مورد دلایل وقوع انقلاب اسلامی در ایران پرداخت. یکی از مسائلی که افائل پینتو بورخس به آن پرداخت «انقلاب سفید شاه و ملت» و دگرگونی‌های اجتماعی و سیاسی پس از آن بود. وی گفت، خیلی‌ها معتقد بودند سرعت دگرگونی‌ها در بطن جامعه ایران بیش از ظرفیت جامعه در آن دوران بود و همین زمینه‌ساز انقلاب در سال ۱۳۵۷ شد.

در این بخش موضوع مدرن‌سازی جامعه سنتی و مذهبی ایران و پیامدهای آن نیز بررسی شد و شهبانو فرح عنوان کرد که موافق نیست سرعت مدرنیته در ایران که بعد از انقلاب سفید آغاز شد از ظرفیت آن روز جامعه بیشتر بود. او توضیح داد «اغلب کسانی که علیه ما به خیابان آمدند روشنکفران و دانشگاهی‌ها بودند، چون روستایی‌ها از زندگی راضی بودند، صاحب زمین شده بودند، البته که مذهبی هم بودند اما آنها نبودند که این کار را کردند، اعتراضات بیشتر در قشر دانشگاهی مثل اساتید و دانشجویان بود و در شهرها، من فکر نمی‌کنم که آن اتفاق [توسعه ایران] خیلی سریع شده بود زیرا مردم بیشتر و بیشتر می‌خواستند، ما سازمان‌هایی داشتیم که دانشجویان بنیاد پهلوی را به خارج اعزام می‌کرد تا تحصیل کنند وقتی پاریس یا واشنگتن را می‌دیدند می‌خواستند ایران شبیه آنجا شود، ولی این شدنی نبود.»

مجری برنامه می‌گوید، «شما از دو طرف زیر فشار بودید، عده‌ای که می‌گفتند لازم نیست در توسعه و مدرن کردن ایران آنقدر با سرعت پیش بروید و گروهی دیگر می‌گفتند، شاه برای ایران به اندازه کافی کار انجام نداده و حتا می‌خواستند که سریع‌تر هم پیش برود. خیلی سخت بود بین اینها تعادل پیدا کنید. به مراتب ارتباط بین روحانیت و محمدرضا شاه بهتر از زمان پدرش بود، این ارتباط بسیار هم دشوار بود». شهبانو با خنده می‌گوید، «فکر می‌کنم رضاشاه درست عمل کرد» ولی بلافاصله جمله‌اش را قطع کرد و ادامه داد: «فکر می‌کنم [ارتباط بین روحانیت و محمدرضاشاه] به خاطر وجود کمونیست‌ها بود.»

از دیگر مباحثی که در این گفتگو مطرح شد، «جرقه اصلی انقلاب» و احتمال «کودتای داخلی» علیه شاه با هدایت چهره‌های نزدیک به دربار از جمله حسین فردوست بود. شهبانو فرح در اینباره گفت، «آدم‌هایی که خیلی به شاه نزدیک بودند از جمله همین فردوست که از بچگی با پادشاه دوست بود، آخر کار ضد اعلیحضرت شدند.» او نقل کرد که شنیده «رضاشاه اصلاً دوست نداشت اعلیحضرت در نوجوانی با فردوست نزدیک باشد.»

مجری برنامه به مخالفت‌ها با محمدرضا شاه پهلوی در داخل نهادهای اطلاعاتی و امنیتی وقت نیز اشاره کرد که مورد تأیید شهبانو قرار گرفت. وی گفت، «نه فقط داخل حکومت بلکه بسیاری از عوامل اطلاعاتی هم مخالف پادشاه شده بودند و علیه ایشان فعالیت می‌کردند.»

بورخس و شهبانو فرح بر سر احتمال وقوع یک «توطئه و خرابکاری درازمدت» علیه شاه سال‌ها پیش از انقلاب اسلامی نیز به گفتگو پرداختند. بورخس گفت: «بسیاری از آنهایی که با شاه مخالف بودند همچنان پست و مقام‌های بالا را دردست داشتند» و شهبانو فرح پهلوی تأکید کرد و افزود «یکسری افراد بودند که نمی‌خواستند مسئولیت کارهایشان را قبول کنند و همه چیز را گردن پادشاه می‌انداختند.»

شهبانو پهلوی در ادامه گفت: «در مورد اقدامات در داخل دستگاه امنیتی کشور در آن دوران خیلی‌ها اغراق شده صحبت می‌کنند اما خیلی از این موضوعات نیز درست است، آنها اشتباهاتی داشتند و کارهایی کردند که به ضرر پادشاه تمام شد.»

بخش دیگری از مصاحبه درباره علاقمندی ایرانیان به ویژه نسل جوان به خاندان پهلوی بود. مجری از شهبانو فرح ‌پرسید «آیا فکر می‌کنید بخش بزرگی از مردم ایران هنوز به پادشاهی وفادار مانده‌اند؟» وی پاسخ داد: «من نمی‌توانم درصدِ مشخص به شما بدهم اما می‌شود از اینترنت و جاهای دیگر دید که نگاه آنها مثبت است هرچند انتقادات هم وجود دارد.»

من به پادشاهی اعتقاد دارم اما تصمیم با مردم ایران است

بورخس در ادامه این بخش گفت: «از وقتی می‌دانیم از ۲۵۰۰ سال پیش ایران کشوری پادشاهی بوده، شاهان و ملکه‌های مشهور در طول تاریخ ایران هستند که در دنیا مشهورند». وی سپس پرسید «فکر می‌کنید ایران می‌تواند بدون پادشاهی در مسیر ترقی حرکت کند؟» شهبانو در پاسخ به بیان دیدگاه‌های شاهزاده رضا پهلوی در این ارتباط پرداخت و گفت: «پسرم که سخت روی مسائل ایران کار می‌کند، مدام روی دموکراسی و آزادی زنان، هویت ملی و تمامیت ارضی پافشاری می‌کند تا روزی که ایران آزاد شود و پس از آن تصمیم در مورد شکل حکومت به عهده مردم است، این چیزی است که ما می‌خواهیم، البته که من به پادشاهی اعتقاد دارم، پادشاهی‌های بقیه جاهای دنیا می‌تواند الگو باشد هرچند نمی‌توانیم پادشاهی اروپایی را با پادشاهی در ایران مقایسه کنیم، نهایتاً چیزی که ما می‌خواهیم همانطور که پسرم هم بارها گفت این است که مردم آزاد باشند و در این آزادی برای خودشان تصمیم بگیرند.» شهبانو تأکید کرد: «می‌خواهم همیشه مثبت فکر کنم و معتقدم این رژیم خواهد رفت.»

درباره بنیاد فرهنگی شهبانو فرح در شهر لیسبون

بخش پایانی این مصاحبه به بنیاد شهبانو فرح پهلوی در لیسبون پایتخت پرتغال اختصاص داشت که چندی پیش تأسیس شد. وی در اینباره توضیح داد که «من هزاران جلد کتاب اینجا در فرانسه دارم و هزاران جلد کتاب نیز در آمریکا دارم، اشیاء زیادی دارم که مردم اعطا کرده‌اند، آرشیوی از هزاران هزار عکس و تابلوهای نقاشی دارم، و فکر می‌کنم که بعد از من، فرزندانم نمی‌تواننند از آنها نگهداری کنند، پیش خودم فکر کردم یک بنیاد فرهنگی افتتاح کنم ولی نمی‌خواستم در آمریکا باشد. در فرانسه هم خیلی سخت بود که این کار را انجام دهم. یکی از دوستان گفت چرا در پرتغال این کار را انجام نمی‌دهی؟ در نتیجه تصمیم گرفتیم آنجا این بنیاد را تأسیس کنیم.»

شهبانو فرح پهلوی در ادامه توضیح داد، «با اینکه آن بنیاد تأسیس شده اما همچنان کمک‌های مردمی جمع‌آوری می‌کنیم، حتا یکی از دانشگاه‌های لیسبون یک اتاق بزرگ به من داد… برخی در مورد میلیاردها دلار پولی صحبت می‌کنند که شاه با خودش از ایران خارج کرد، من اگر آنقدر پول می‌داشتم که آنها می‌گویند الان اینجا نمی‌بودم و در ایران نشسته بودم [با خنده]، در نتیجه کمک‌های مردمی را جمع می‌کنم تا بطور رسمی این بنیاد را افتتاح کنم و بتوانم همه این مجموعه‌ها را به پرتغال بفرستم. امیدوارم قبل از اینکه از دنیا بروم بتوانم این کار را انجام دهم.»

شهبانو فرح پهلوی تأکید کرد این بنیاد درواقع سفارت فرهنگی ایران خواهد بود تا تمام دنیا از جمله نویسندگان و پژوهشگران به منابع آن دسترسی داشته باشند.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۲۶ / معدل امتیاز: ۴٫۷

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=355295