جمشید عنبرستانی – دونالد ترامپ پیش از آنکه به یک چهره جنجالی سیاسی درآمریکا تبدیل شود، یک تاجر میلیاردر و یک سلبریتی شناخته شده و فرد قدرتمندی به شمار میرفت. از این جهت به نظر میرسد انگیزه اصلی او برای وارد شدن به صحنه سیاست برای کسب قدرت و ثروت و شهرت نبوده و تنها عشق به وطن و بازگرداندن عظمت و ابهتی که آمریکا در سراسر جهان از آن برخوردار بود اما دولتهای دموکرات آمریکا آن را خدشهدار کرده و از احترام و اعتبار این کشور قدرتمند در سطح جهان کاستهاند برای ترامپ انگیزهای برای وارد شدن به دنیای سیاست بوده است.
شعار معروف دونالد ترامپ « اول آمریکا» میزان عشق و علاقه او به کشور و مردم آمریکا را نشان میدهد. وی در دوران اولین مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۶ میلادی که اولین تجربه عملی و بزرگ او در سیاست بود با اینکه بسیاری از رسانههای چپگرا و سیاستمداران و نمایندگان و حامیان حزب دموکرات و جریانات چپ، رفتارها و سخنان او را به تمسخر میگرفتند و یا مورد انتقاد قرار میدادند و از طرفی شانس او را در انتخاب شدن به مقام ریاست جمهوری اندک میپنداشتند، اما در نهایت و در کمال ناباوری مخالفان، وی با کسب آرای بیشتر به پیروزی رسید و به کاخ سفید راه یافت.
دونالد ترامپ در جایگاه قدرتمندترین فرد جهان قواعد بازی شطرنج سیاسی را بهم ریخت که باعث خشم رییس جمهوری خلق چین و رهبران کشورهای اروپایی از جمله آنگلا مرکل صدراعظم آلمان شد که گفت ترامپ قواعد بازی را رعایت نمیکند.
دونالد ترامپ در دوره چهار ساله ریاست جمهوری خود در به انجام رساندن وعدههای انتخاباتی که داده بود بسیار خوب عمل کرد و کارنامه درخشان و قابل قبولی در اداره کشور و بهبود وضعیت اقتصادی مردم و کاهش آمار بیکاری از خود ارائه داد که شانس انتخاب شدن مجدد او در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری را بسیار افزایش داده بود. اما دموکراتها که از ابتدای به قدرت رسیدن ترامپ در صدد ضربه زدن به او برآمده بودند و با توطئه و طرح اتهامات واهی و اعترافات و ادعاهای جعلی مقامات بلندپایه امنیتی و فدرال علیه ترامپ تا آنجا پیش رفتند که قصد استیضاح و محاکمه و برکناری او را داشتند، اما در نهایت تلاشهای مذبوحانه آنان ناکام ماند. دموکراتها که پیروزی ترامپ در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری را بسیار محتمل ارزیابی کرده بودند به تقلب و سیاهکاری متوسل شدند و با دستکاری در نتایج شمارش آرا بایدن پیروز انتخابات اعلام شد. اما ترامپ حاضر به پذیرفتن نتیجه انتخابات نشد و با اعتراض مدعی تقلب انجام گرفته در نتایج آرا شد، اما دموکراتها با لاپوشانی تقلب انجام شده که با کمک مسئولان برخی نهادهای قضایی و امنیتی و همچنین پوشش گسترده رسانههای چپ جهت گمراه کردن افکار عمومی در این رابطه صورت گرفت داستان را به سود خود پایان دادند و اعتراض ترامپ برای رسیدگی به مواردی که تقلب صورت گرفته را آشکار میکرد راه به جایی پیدا نکرد.
دموکراتها با ریاست جمهوری جو بایدن که ترامپ وی را «جو متقلب» لقب داد قدرت را به دست گرفتند اما با اینهمه هرگز قصد رها کردن ترامپ را نداشتند و با پروندهسازیهای گوناگون و بیپایه و اساس و غیراخلاقی که حتا روسپیان را هم به کار گرفتند تا علیه ترامپ شکایت و پروندهسازی کنند، قصد محکومیت و دستگیری و به زندان انداختن وی را داشتند تا او را از ادامه فعالیتهای سیاسی در کشور منع کنند، ولی تا این زمان موفقیتی در این راه و هدف خود نیافتند.
دموکراتها که نگرانی و وحشت از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر ۲۰۲۴ وجودشان را در بر گرفته از هر اقدامی حتا حذف فیزیکی ترامپ نیز استقبال میکنند. دموکراتها با کنار گذاشتن بایدن از کاندیداتوری در انتخابات و مطرح کردن معاون وی کامالا هریس بازی و توطئه جدیدی را آغاز کردهاند. اکنون پرسش این است که آیا دموکراتها که توانایی تقلب و دستکاری در نتایج انتخابات را در زمانی که ترامپ رییس جمهور بود داشتند اکنون که خود قدرت را در دست دارند در صورت نیاز دستکاری در نتایج آرا در انتخابات برای آنان سادهتر و امکانپذیرتر نخواهد بود؟
در دورههایی که دموکراتها ساکن کاخ سفید بودهاند شاهد گسترش فعالیتها و همکاریهای نزدیک میان چپها و اسلامگرایان افراطی در آمریکا و تقویت گروههای تروریستی اسلامی و نیابتیهای رژیم ملایان در منطقه بودهایم. سیاستهای مماشاتگرانه دولتهای دموکرات آمریکا در مقابل رژیمهای فاسد و دیکتاتوری سبب بیثباتی و نا امنی در جهان شده است. باید امیدوار باشیم سیاهکاریهای حزب دموکرات باعث پیروزی آنان در انتخابات ریاست جمهوری در ماه نوامبر پیش رو نشود.
دنیای سیاست دنیایی سرشار از دروغ، فساد، پنهانکاری، زد و بند، سیاهکاری، دورویی، خیانت و جنایت است. از طرفی پایبندی و احترام به رعایت اصول اخلاقی و حقوق انسانی در جهان سیاست هرگز محلی از اعراب نداشته و ندارد.
افرادی که صادق و درستکار هستند و وارد دنیای سیاست میشوند در ادامه راه با دشواریها و مشکلات عدیدهای در مسیر انجام وظایف و اهداف سیاسی خود روبرو خواهند شد.
افراد بیشماری هستند که تصور میکنند فساد سیاسی تنها در کشورهای دیکتاتوری و عقبافتاده و یا جهان سومی امری رایج و عادی و قابل انتظار است، اما این یک برداشت کاملا اشتباه است زیرا در کشورهای قدرتمند و به ظاهر متمدن نیز فساد سیاسی کمتر از کشورهای عقبمانده و دیکتاتوری نیست و فقط شکل و ظاهر پوشیدهتر و گمراهکنندهتری دارد.
رهبران کشورهای دیکتاتوری و توتالیتر غالبا با ایجاد تغییرات در قانون اساسی دامنه قدرت و اختیارات خود را افزایش میدهند تا دست آنان را برای حفظ قدرت برای مدت زمان طولانیتر باز نگهدارد. مانند ولادیمیر پوتین رییس جمهوری کشور روسیه که چندین دوره متوالی به عنوان نخست وزیر و رییس جمهور بر مسند قدرت تکیه زده و به فرمانروایی خود در این کشور ادامه داده است.
در کشورهایی مانند ایران و سوریه و ونزوئلا، برگزاری انتخابات فقط یک نمایش حکومتی برای فریب مردم و افکار عمومی داخلی و خارجی است و دیکتاتورها خود و یا فرد و نمایندگان وابسته به خود را پیروز هر انتخابات انجام شدهای در کشور معرفی میکنند و رأی مردم در این نمایشهای حکومتی به اندازه یک ارزن هم ارزش ندارد.
در مقطع کنونی که کشور اسراییل درگیر جنگ با تشکیلات و سازمانهای تروریستی اسلامی در غزه و نیابتیهای مزدور رژیم حاکم بر ایران در منطقه است باید تکلیف خود را با دشمنان یکبار برای همیشه روشن و یکسره کند زیرا تا کنون آتشبس و قراردادهای صلح موقت و متزلزل تضمین کننده صلح و آرامش در درازمدت نبوده و تشکیلات تروریستی اسلامی با عقبنشینیهای مقطعی توان جنگی و تسلیحاتی و لجستیک خود را تقویت میکنند و دوباره آتش جنگ را شعلهور میسازند. نه تنها مردمان بیگناه در کشور اسراییل و سرزمینهای پیرامون آن دیگر قادر نیستند در سایه وحشت زندگی کنند بلکه شمار زیادی از ساکنان فلسطین و همچنین نوار غزه نیز دیگر نمیخواهند انتظار بکشند تا نکبت جنگ و ویرانی دوباره بر سر آنان آوار شود.
این روزها احتمال شروع یک جنگ فراگیر میان رژیم ملایان و مزدوران نیابتی آن و کشور اسراییل بسیار محتمل به نظر میرسد. جنگی که حکومت ملایان به انتقام خون یک تروریست فلسطینی که در پایتخت ایران به هلاکت رسید شروع کننده آن خواهد بود و کشور و ملت ایران را با خطرات جبرانناپذیری که یک جنگ احتمالی در پی خواهد داشت روبرو خواهد ساخت.