بهرام فرخی – در این روزها که دومین سالگرد کشته شدن مهسا امینی و آغاز جنبش زن، زندگی، آزادی نزدیک میشود، بار دیگر نگاهها به وضعیت حقوق بشر در ایران و رفتار رژیم اسلامی با مخالفان خود معطوف شده است. در این مدت، با وجود تغییراتی که در دولت مشاهده شده و برخیها امیدوار بودند که اصلاحاتی هرچند اندک در نظام صورت گیرد، وضعیت زندانیان سیاسی و ادامه اعدامها نشان میدهد که ماهیت رژیم همچنان تغییر نکرده است.
مهسا امینی و آتش جنبش زن، زندگی، آزادی
کشته شدن مهسا امینی، زن جوان ۲۱ ساله اهل سقز که ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ در بازداشت گشت ارشاد اسلامی دچار ضربه مغزی شد و سه روز بعد در ۲۵ شهریور جان باخت، به سرعت به نمادی برای اعتراضات گسترده مردمی در ایران تبدیل شد. این قتل حکومتی جرقهای شد که انبار باروت نارضایتیهای اجتماعی و سیاسی مردم ایران را بار دیگر منفجر کرد و به جنبش زن، زندگی، آزادی در ابعادی بیسابقه انجامید.
این جنبش از ابتدا نه تنها برای حقوق زنان، بلکه برای حقوق تمامی انسانها، عدالت اجتماعی، و آزادیهای اساسی به میدان آمد. شعار “زن، زندگی، آزادی” به سرعت در سراسر جهان پیچید و حامیان آزادی و عدالت را از نقاط مختلف به خود جذب کرد. این جنبش با این شعار نشان داد که جامعه ایران نه تنها به حقوق زنان و پایان تبعیضهای جنسیتی اهمیت میدهد، بلکه برای یک تغییر ساختاری و بنیادی در نظام سیاسی و اجتماعی کشور آماده است.
ادامه اعدامها و سرکوب مخالفان
رژیم اسلامی با مشاهده گسترش این جنبش، بجای پذیرش خواستههای مردم و انجام اصلاحات، به سرکوب شدید و بیرحمانه مخالفان خود روی آورد. در ماههای اخیر، ادامه مستمر اعدامها و آزار زندانیان سیاسی و جنگافروزی در منطقه از طریق نیروهای مزدور نیابتی رژیم، نشاندهنده تلاش جمهوری اسلامی برای حفظ قدرت و جلوگیری از رشد جنبشهای اعتراضی است. این سرکوبها، نه تنها در داخل ایران، بلکه در جوامع بینالمللی نیز با محکومیتهای گسترده مواجه شده است.
اما پرسش اصلی اینجاست: آیا این سرکوبها میتواند آتش جنبش آزادیخواهی را خاموش کند؟ پاسخ روشن است: نه! تاریخ نشان داده است که سرکوب و خشونت، در درازمدت نمیتواند جلوی خواستههای مشروع/ برحق و عادلانه مردم را بگیرد. جنبش زن، زندگی، آزادی، همچنان زنده و پویاست و هر روز بر دامنه و عمق خود میافزاید.
نقش مخالفان رژیم در خارج کشور
در چنین شرایطی، نقش مخالفان رژیم اسلامی در خارج کشور بیش از پیش حائز اهمیت است. این مخالفان، اعم از احزاب، انجمنها، و گروههای سیاسی، باید با استفاده از این فرصت تاریخی، اختلافات خود را کنار گذاشته و به نمایش همبستگی و اتحاد علیه رژیم بپردازند.
هر سالگرد مهسا امینی، فرصتی است تا این مخالفان با برگزاری مراسم و تجمعات نشان دهند که جنبش زن، زندگی، آزادی تنها به داخل ایران محدود نمیشود و حمایتهای بینالمللی از آن همچنان ادامه دارد. همبستگی مخالفان رژیم در خارج کشور میتواند پیام قدرتمندی به رژیم ارسال کند که تلاشهای آن برای سرکوب جنبش بینتیجه مانده و حمایت از آزادی و عدالت در ایران همچنان زنده و فعال است.
لزوم مشارکت حداکثری در تجمعات و اعتراضات
در هفتهها پیش رو، برگزاری تجمعات و اعتراضات توسط مخالفان رژیم اسلامی در خارج کشور، باید با مشارکت حداکثری احزاب و گروههای سیاسی همراه باشد. هرچند این تجمعات در خارج از مرزهای ایران برگزار میشود، اما تاثیر آنها بر داخل کشور نباید نادیده گرفته شود. این تجمعات نه تنها به نشان دادن همبستگی و اتحاد بینالمللی کمک میکند، بلکه پیام روشنی به رژیم میدهد که مخالفان آن، از هر نقطهای از جهان، برای حمایت از حقوق بشر و آزادی در ایران متحد هستند.
جنبش زن، زندگی، آزادی: زنده و بالنده
جنبش زن، زندگی، آزادی، نه تنها زنده است، بلکه هر روز با عتصابات و سرپیچی های مدنی در داخل کشور بالندهتر میشود. این جنبش نشان داده است که خواستههای مردم ایران برای آزادی و عدالت، نه تنها در برابر سرکوبها خاموش نمیشود، بلکه با هر اقدام خشونتآمیز رژیم، قدرت بیشتری میگیرد.
در این سالگرد مهم، همه ما- چه در داخل ایران و چه در خارج کشور- باید به یاد بیاوریم که مبارزه برای آزادی و عدالت یک وظیفه تاریخی است. این جنبش، نه تنها برای امروز، بلکه برای نسلهای آینده است که حق زندگی در یک جامعه آزاد و عادلانه را دارند.
با شرکت حداکثری در تجمعات و مراسم سالگرد مهسا امینی، ما میتوانیم به جهانیان نشان دهیم که جنبش آزادیخواهی ایران، یک جنبش زنده و پویاست که به مسیر خود ادامه میدهد تا روزی که آزادی و عدالت در ایران تحقق یابد.
*بهرام فرخی دانشآموخته علوم سیاسی و روابط بینالملل از دانشگاه رم و ساکن ایتالیا است.