همزمان با «روز جهانی پیشگیری از خودکشی» یک روزنامه اصولگرا در ایران خواستار سانسور جزییات آمار خودکشی در کشور شده و علت آن را «صیانت از روان افراد بیمار در معرض خطر» دانسته است. آمارهای حکومتی حاکی از مرگ سالانه بیش از چهار هزار نفر در ایران بر اثر خودکشی حکایت دارند؛ هر چند بسیاری از کارشناسان آمارهای حکومتی را شفاف و کامل ارزیابی نمیکنند و معتقدند آمار واقعی خودکشی بالاتر است.
روز دهم سپتامبر برابر با ۲۰ شهریورماه به عنوان «روز جهانی پیشگیری از خودکشی» نامگذاری شده است. سردار سعید منتظرالمهدی معاون فرهنگی و اجتماعی فراجا در یادداشتی خودکشی را «رفتار مهلک» و «اقدام تباهکننده» خوانده است.
سردار سعید منتظرالهمدی نوشته «حاصل این اقدام تباه کننده در کشور ما جان باختن سالانه بیش از ۴۰۰۰ نفر و آسیب دیدن شدید ۱۰ تا ۲۰ برابر این تعداد است.»
به نظر میرسد منظور او از «آسیب دیدن شدید» که شامل ۴۰ تا ۸۰ هزار نفر میشود، موارد خودکشیهایی است که به مرگ منجر نمیشوند.
او «فقدان تابآوری در برابر ناکامی» را از جمله مهمترین دلایل اقدام به خودکشی در میان افرادی که از افسردگی مزمن رنج میبرند خوانده است.
معاون فرهنگی و اجتماعی فراجا «گسترش خطوط تلفن اضطراری و مراکز سلامت روان در سراسر کشور»، «جدی گرفتن هر نوع اندیشه و سخنی را که بیانگر تمایل به خودکشی است» و «آموزش مهارت هوش هیجانی در مدارس و دانشگاهها» را از جمله اقدامات پیشگیرانه با هدف کاهش اقدام به خودکشی دانسته است.
کارشناسان درباره دقت و شفافیت آمارهایی که نهادهای مرتبط با موضوع خودکشی در ایران از پزشکی قانونی تا نیروی انتظامی درباره اقدام به خودکشی منتشر میکنند تردید دارند.
بر اساس آمار انجمن مددکاری اجتماعی در سال ۱۴۰۰، بیش از ۴۰ درصد آمار خودکشی مربوط به گروههای سنی ۳۰ تا ۴۹ سال، ۳۲ درصد ۱۸ تا ۲۹ سال و کمتر از ۱۰ درصد هم جمعیت زیر ۱۸ سال بوده است.
جمعیت بالای ۶۰ سال هم ۶/۸ درصد از آمار خودکشی در کشور را شامل میشد. در میان این افراد ۸ درصد افراد دارای تحصیلات لیسانس و بالاتر، ۲۳ درصد دیپلم، حدود ۱۱ درصد دبیرستان و تحصیلات راهنمایی حدود ۲۶ درصد، تحصیلات ابتدایی ۱۸ درصد و بیسواد کمتر از ۱۰ سهم داشتهاند.
از سوی دیگر آمارها نشان میدهد رتبه ایران در اقدام به خودکشی ۱۸۰ کشور جهان در جایگاه ۱۳۰ قرار دارد که این رتبهبندی به ازای هر یکصد هزار نفر ۲/۵ نفر بوده که این شاخص در حال حاضر ۴/۷ نفر به ازای ۱۰۰ هزار نفر رسیده است.
آمارها همچنین نشان میدهد اکثر موارد خودکشی با حلقآویز کردن، خوردن قرص، سقوط از بلندی یا شلیک گلوله صورت گرفته است.
خردادماه امسال وبسایت «خبرآنلاین» گزارشی از افزایش ۳ تا ۵ برابری خودکشی در ایران منتشر کرد اما ساعاتی بعد این گزارش حذف شد.
افزایش ۳ تا ۵ برابری خودکشی پزشکان؛ گزارشی که منتشر اما بعد حذف شد!
در این گزارش آمده بود که شرایط اجتماعی نامطلوب، یکی دیگر از اهرمهای فشار بر اعضای کادر درمان است. افزون بر فشارهای مالی و نداشتن آرامش روانی تحت شرایطِ سخت کاری و شیفتهای طولانی، روابط و شرایط اجتماعی هم در برخی موارد منجر به پرخاشگری و واکنشهای هیجانی جبرانناپذیر میشود.
محمدرضا صبری فوق تخصص قلب کودکان و استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی اصفهان درباره وضعیت کاری فارغالتحصیلان پزشکی گفته بود که «برخی رشتههای پزشکی اغلب تا ۱۵ شب در ماه کشیک دارند، از همین رو چندین بار از سوی وزارتخانه ابلاغ شد که حداکثر تعداد کشیک رزیدنتها در طول ماه، از ۱۲ شب بیشتر نباشد. اما عموماً در برخی موارد از دستیاران کار بیشتری میکشند و حتی روز بعد نیز آنها را مرخص نمیکنند».
او گفته بود شیفتهای طولانی بار روانی مضاعفی را به فرد تحمیل میکند و با سلب آسایش و امنیت روانی، ممکن است سبب کاهش بهرهوری و حتی بروز خطاهای پزشکی شود.
نازنین رحیمنژاد متخصص چشمپزشکی نیز درباره دیگر مشکلات کادر پزشکی گفته بود: «مطابق قوانین جدید، یک دستیار پزشک یا یک متخصص طرحی، اجازه ندارد خارج از محلی که برای او مشخص شده، به فعالیت بپردازد.»
نازنین رحیمنژاد توضیح داده بود که «درواقع در این مرحله، او یک «دانشجو» تلقی میشود، اما وظایف سنگینی بر عهده دارد و حقوق آنچنانی هم به او تعلق نمیگیرد. در هیچکجای جهان چنین قانونی پذیرفته نیست که شخص نه میتواند در جای دیگری مشغول به کار شود، نه در جای فعلی «شاغل» تلقی میشود؛ با حجم سرسامآور فشار کاری و مسئولیتهای فراوانی هم که دارد، صرفاً عنوان «دانشجو» را یدک میکشد.»
«رصدخانه مهاجرت ایران» پیشتر گزارش داده بود که ۷۴ درصد از پزشکان و پرستاران تا تابستان ۱۴۰۱ تمایل به مهاجرت از کشور داشتهاند. همانطور که ۴ هزار پزشک طی سال گذشته از ایران مهاجرت کردند. این میزان بهقدری قابل توجه است که در آخرین گزارش سازمان جهانی بهداشت اشاره شده که ایران با وجود ۸ هزار پزشک جراح ایرانی در امریکا، هفتمین رتبه را در خصوص پزشکانی با ملیت متفاوت از مبدأ دارد.
خودکشی منجر به مرگ در جامعه پزشکی ایران؛ ۱۳ تا ۱۶ مورد در سال!
در این میان روزنامه اصولگرای «جوان» نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مطلبی خواستار سانسور جزییات آمارهای مربوط به خودکشی شده و نوشته «انتشار خبرها و عکسهای خودکشی باید با ملاحظات زیادی صورت گیرد، عمدهترین دلیل آن هم صیانت از روان افراد بیمار در معرض خطر است که امکان دارد با دنبال کردن جزئیات حادثه دست به این رفتار پرخطر بزنند. با این حال هستند رسانهها یا افرادی که بدون در نظر گرفتن ملاحظات اجتماعی و پیامدهای ناگواری که این مسئله به دنبال دارد، پروایی از انتشار خبر و عکسهای خودکشی ندارند.»
در بخش دیگری از این مطلب آمده که «دنبال کردن جزئیات خبرهای خودکشی افراد مشهور از جمله هنرمندان و ورزشکاران هم میتواند منجر به افزایش آمار خودکشی شود. با این حال ساختار قانونی کشور تلاش میکند جزئیات حادثهای که منجر به خودکشی این افراد میشود به رسانهها راه پیدا نکند.»
محمد شریفی مقدم، دبیر کل خانه پرستار امرداد امسال در گفتگو با وبسایت «تابناک» اعلام کرده بود که برخی آمارهای حوزه پرستاری از جمله آمار خودکشی، مهاجرت و… غیرقابل انتشار است.
«محرمانه» شدن آمارهای مرتبط با پرستاران از جمله خودکشی و مهاجرت
او بدون توضیح درباره اینکه این ممنوعیت از سوی کدام سازمان یا نهاد صورت گرفته گفته «در هیچ بخشی از نظام سلامت ایران شفافیت وجود ندارد و این ساختار آلوده به رانت و فساد و… است و رستم دستان هم اگر وزیر بهداشت شود با این سیستم غیرشفاف و آلوده کاری نمیتواند پیش ببرد.»
او برای نمونه گفته «در بسیاری از کشورهای اروپایی فیش پزشکان در دسترس عموم مردم قرار میگیرد، اما در ایران ۷۵۰ هزار میلیارد گردش حساب وجود دارد، اما هیچکس نمیداند این پولها به کجا میرود! نکته جالب اینکه حتی دیوان محاسبات هم در جریان جزئیات این گردش حسابها نیست چراکه دانشگا ههای علوم پزشکی را از حساب کشی مستثنی کرده بودند.»
محمد شریفی مقدم درباره آمارهایی که حالا محرمانه شدهاند به خودکشی پرستاران اشاره کرده و گفته «در بحث خودکشی آمار خودکشی پرستاران به مراتب بیشتر از خودکشی پزشکان است، اما نمیتوان از جزئیات آن سخن گفت.»
خودکشی یکی دیگر از کارگران اخراج شده پتروشیمی ایلام؛ چهار خودکشی طی دو هفته!
خودکشی کارگران در ایران نیز به یک پدیده تبدیل شده و هر چند آمارهای رسمی از آن وجود ندارد اما موارد گزارش و رسانهای شده، نشان از فراگیری اقدام به خودکشی کارگران به دلیل بیکاری و فقر دارد.
تنها در پتروشیمی چوار ایلام طی دو سال دستکم هشت مورد خودکشی کارگران گزارش شده است. سید رضا اسماعیلی ۳۸ ساله اهل «لاشه کن» از روستاهای همجوار با پتروشیمی «ارغوان گستر» که مدتی پیش از کار اخراج شده بود در نخستین ساعات بامداد جمعه ۱۲ امرداد اقدام به خودکشی کرد. این کارگر دارای سه فرزند دختر و پسر کوچک است و به دلیل مشکلات ناشی از بیکاری در محل سکونت خود با خوردن قرص دست به خودکشی زد.
کارگر دیگری که در پتروشیمی ایلام شاغل بود ۲۷ تیرماه با ریختن بنزین به روی خود قصد داشت خودکشی کند. آخرین گزارش از وضعیت این کارگر حاکی از آن بود که به دلیل عفونت شبکیه چشم و عفونت لوزههایش به درمان نیاز دارد. همکارانش گفته بودند برای ۸۱۲ هزار تومان پول قطره چشماش، از دوستان و آشنایان تنها ۴۸۳ هزار تومان برایش جمعآوری کردهاند.
کارگرِ دیگری که اوایل امرداد جاری قصد داشته شبانه در قبرستان جان خود را بگیرد، جوانی ۲۹ ساله بود. این کارگر حقوق کارگریاش را برای مادر بیمار و برادر معلولش خرج میکرده و پول یارانه هم به حساب نانوای محل واریز میشده چرا که نان را به صورت نسیه میخریده و نانوا هر ماه با مبلغ یارانه، هزینه نان فروخته شده را حساب میکردند؛ به گفته کارگران، پدیده خرید نان نسیه و تسویه با کارت یارانه در چوار و روستاهایش فراگیر است!
سومین خودکشی نیز اقدام به خودکشی همسر یکی از کارگران اخراج شده کارخانه در نخستین روزهای امرداد بود. کارگران گفتند که بیکاری همسر و فقر و ناتوانی در تهیه نیازهای اساسی زندگی دلیل خودکشی نافرجام این زن بوده است.
اینها تنها نمونه کوچکی از خودکشیهایی بوده که در نتیجه استیصال و فقر و فلاکت در کشور رخ داده است. اینهمه در حالیست که اقدام موثری نیز از سوی نهادها و سازمانهای مسئول برای حل مشکلاتی که بسترساز ایجاد انگیزه خودکشی هستند صورت نمیگیرد.