گسترش فقر در ایران نه تنها دیگر از سوی مقامات و رسانههای حکومتی قابل انکار نیست بلکه بسیاری از رسانهها درباره پدیده فقر در ایران به دولت هشدار میدهند. خبرگزاری «تسنیم» در گزارشی نوشته نرخ پایین دستمزدها در کنار نامشخص بودن تمدید قراردادهای موقت کار و نیز بیمه نکردن کارگران از سوی کارفرمایان سبب شده نیروی کار مولد به سمت مشاغل کاذب برود.
خبرگزاری «تسنیم» وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گزارشی از زنگ خطر گسترش فقر در کشور خبر داده و نوشته افزایش هزینههای زندگی و پایین بودن دستمزد مصوب شورای عالی کار باعث شده است به اعتقاد فعالان کارگری، جوانان تحصیلکرده و غیر تحصیلکرده تمایل چندانی به کار مولد در مراکز تولیدی نداشته باشند، به همین دلیل در برخی از فرصتهای شغلی، کار هست اما نیروی کار نیست. جوانان جویای کار می گویند حقوق مصوب، کفاف هزینههای زندگی را نمیدهد.
این گزارش افزوده نرخ پایین دستمزدها کنار نامشخص بودن تمدید قراردادهای موقت کار و نیز بیمه نکردن کارگران از سوی کارفرمایان، طبعاً باعث گریز کارگران از محیطهای کارگری میشود و به جایی میرسد که نیروی کار بهعنوان موتور مولد کشور، قید کارگری را بزند و سراغ شغلهای دیگر برود که بسیاری از آنها مشاغل کاذب است.
خبرگزاری «تسنیم» به نقل از زهرا کاویانی عضو هیئت علمی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نوشته از سال ۱۳۸۵ به بعد به مرور نرخ فقر دارای روند صعودی میشود و در سال ۱۳۹۰ به حدود ۲۰ درصد میرسد. بر اساس آخرین محاسبات انجامشده، عدد برآوردی خط فقر یک خانوار ۳نفره در شهر تهران در سال ۱۴۰۳ حدود ۲۰ میلیون تومان است.
گزارش «تسنیم» با اشاره به رقم ناچیز رقم حداقل دستمزد که برای سال جاری حدود ۱۱ میلیون تومان است، نوشته حرکت به سوی رشد اقتصادی پایدار و ایجاد مشاغل متنوع و باکیفیت یکی از مهمترین راههای کاهش نرخ فقر در کشور است؛ با این حال پرسشهای مختلفی در زمینه کیفیت فقر در ایران و راهکارهای کوتاهمدت مقابله با این پدیده وجود دارد.
علیرضا میرغفاری نماینده کارگران در شورای عالی کار درباره اینکه «در زمان حاضر رقم دستمزد چقدر از تورم عقب است؟» گفته که «ماده ۴۱ قانون کار، دو مورد صراحت دارد؛ در بند یک قانون کار آمده است که حداقل دستمزد با توجه به تورم افزایش پیدا کند، در بند ۲ هم آمده که حداقل دستمزد باید بهمیزانی افزایش پیدا کند که بدون در نظر گرفتن شرایط روحی، جسمی و جنسی بتواند نیازهای یک خانوادهای را که بُعد آن را مراکز رسمی اعلام میکنند، تأمین کند.»
نماینده کارگران در شورای عالی کار افزوده «اینکه تورم هر سال چقدر است، مشخص است و این افزایشهایی هم که داشتیم و کمتر از تورم طی سالهای گذشته بوده است، همه نشان میدهد سفره کارگران روز به روز کوچک میشود و قدرت خریدشان کاهش پیدا میکند، اما عقبافتادگی از نیازها و سبد معیشت به حدی چشمگیر هست که دیگر امروزه با درصدی افزایش هم فکر نمیکنم بتوانیم عقبافتادگی را جبران کنیم.»
به گفته این فعال کارگری «حداقل رقم سبد معیشت کارگران در حدود ۲۳ میلیون تومان است و این در حالی است که حداقل دستمزد برای یک خانواده با بُعد ۲/۳ نفر، ۱۱ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان است و این یعنی در حدود ۱۲ میلیون تومان، و ۶۰ درصد میان حداقل دستمزد با حداقل سبد معیشت کارگران فاصله است.»
انتقاد روزنامه جمهوری اسلامی از عملکرد دولت چهاردهم؛
راه مبارزه با فقر «آه و ناله» نیست!روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز دوشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۳ نوشت: «متأسفانه مسئولان تصور درستی از راههای جلوگیری از رشد فقر، فاصله طبقاتی و برقراری عدالت در جامعه ندارند. آنها فقط بر لزوم… pic.twitter.com/CdeOy0uUFW
— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) September 16, 2024
روزنامه «جمهوری اسلامی» نیز در سرمقاله امروز دوشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۳ در گزارشی با انتقاد از دولت تأکید کرده راه مبارزه با فقر «آه و ناله» نیست: «متأسفانه مسئولان تصور درستی از راههای جلوگیری از رشد فقر، فاصله طبقاتی و برقراری عدالت در جامعه ندارند. آنها فقط بر لزوم افزایش حقوق و دستمزد متمرکز میشوند و تصورشان اینست که بیشتر شدن حقوق و دستمزد به کمتر شدن فقر و فاصله طبقاتی منجر خواهد شد.»
در ادامه این مطب آمده «تیم دولت چهاردهم نیز تا کنون فقط از نامساعد بودن شرایط اقتصادی کشور حرف زده و راهکار روشنی ارائه نداده است. راه مبارزه با فقر و فاصله طبقاتی، نه آه و ناله کردن از وضعیت موجود است و نه بالا بردن حقوق و دستمزد. مسئولان اقتصادی دولت باید ملاحظات را کنار بگذارند و موانع اصلی پدید آمدن بحران اقتصادی و راههای برطرف کردن آنها را با مسئولان نظام در میان بگذارند.»
دولت پزشکیان و فقرزدایی؛ سخنگوی دولت معتقد است «سیستم» درست است ولی درست به آن عمل نمیشود!
گسترش فقر در ابعاد مختلفی آثار خود را در سطح جامعه ایران نمایان کرده و سبک زندگی را در سطح عمومی با دگرگونی روبرو کرده است. در همین رابطه روزنامه «دنیای اقتصاد» در مطلبی با عنوان «سفرهای فقیرانه» نوشته «ترافیک چادرهای مسافرتی» در دومین سال تعطیلات تابستانی که به صورت چشمگیری افزایش یافته، بار دیگر موضوع سفرهای فقیرانه را برجسته کرد.
در این گزارش آمده که «ترافیکهای طولانی و هجمه مسافران در سفرهای تابستانی بهویژه به سمت شمال کشور توام با تغییر شکل اقامتی مسافران به سمت چادرخوابی در معابر شهری و روستایی بار دیگر نشان داد، صنعت گردشگری ایران نه تنها در مسیر رشد و پایداری همگام با جهان پیش نرفته، بلکه همچنان با سه گانه «فقر زمان»، «فقر کیفیت» و «فقر مالی» دست و پنجه نرم میکند.»
«دنیای اقتصاد» افزوده «اگر چه فقر تعطیلات عامل اصلی هجمه ناگهانی مسافران به مقاصد توریستپذیر همچون شمال کشور محسوب میشود، اما دو عنصر فقر کیفیت و فقر مالی از موانع مهم پیش روی بازار توریسم کشور بهشمار میرود. حتی این دو عنصر بیشتر از سفرهای تابستان گذشته خود را نشان داده و نبود زیرساختهای لازم و کافی نه تنها در بازار گردشگری بلکه در همه بخشها سیاستگذاری کشور همچون راه و شهرسازی و… خود را نشان داده است.»
این روزنامه تأکید کرده که «شاید ترافیک چادرها که بهصورت قارچگونهای تقریبا در تمام خیابانهای اصلی و معابر شهری و روستایی گسترش یافته است بیش از هر چیزی نشات گرفته از فقر اقتصادی خانوارها است.»
۶۰ درصد جمعیت ایران زیر خط فقر؛ سوق دادن جامعه به سمت «هندی شدن»
داوود سوری اقتصاددان و تحلیلگر مسائل اقتصادی اعلام کرده که ۶۰ درصد جامعه ایران فقیر هستند و نمیتوانند ۲۱۰۰ کالری در روز مصرف کنند، یعنی بیش از ۵۰ میلیون فقیر داریم.
این آمار در حالی از سوی داوود سوری مطرح شده که پیشتر مقامات دولتی از زیر خط فقر قرار داشتن حدود ۳۰ درصد از جامعه خبر میدادند.
احمد میدری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت چهاردهم به تازگی اعلام کرده که ۳۰ درصد از جمعیت کشور زیر خط فقر قرار دارند.
وزیر کار دولت پزشکیان افزوده «کسانی که دچار فقر شدید هستند عمدتاً افراد بیکار هستند. در حالی که اغلب کسانی که به فقر مطلق دچارند، شغل و درآمد دارند، اما درآمد آنها کفاف زندگیشان را نمیدهد. بر اساس دادههای مرکز آمار، نرخ فقر شدید در کل ایران حدود ۶ درصد با جمعیتی حدود ۵ میلیون نفر بود و برنامههایی ریخته و منابعی داده شد که بتوانیم این را از بین ببریم.»
وبسایت «اقتصاد ۲۴» گزارش داده که آمار بالای خط فقر در ایران ناشی از ترکیبی از عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. برای کاهش فقر، نیاز به برنامهریزی دقیق و جامع از سوی دولت و سازمانهای مرتبط است تا بتوان از طریق ایجاد فرصتهای شغلی، کنترل تورم، بهبود توزیع درآمد و اجرای برنامههای حمایتی مناسب، شرایط زندگی افراد زیر خط فقر را بهبود بخشید.
این گزارش افزوده که هر چند دادههای رسمی درباره خط فقر هنوز منتشر نشده، اما بر اساس شرایط اقتصاد کلان، به نظر نمیرسد تغییر جدی در وضعیت رفاهی خانوار در سال ۱۴۰۳ رخ داده باشد و افقی برای بهبود وضعیت رفاهی مشاهده نمیشود. در بهترین شرایط میتوان انتظار ثبات شرایط را داشت. با این حال در صورتی که در سال ۱۴۰۳ تورم مطابق پیشبینیها، کنترل شده و بهبود در درآمدهای کشور ایجاد شود، میتوان انتظار داشت که از سال ۱۴۰۴ به بعد روند بهبود آغاز شود.
وبسایت «اکوایران» نیز نوشته از نگاه پژوهشگران برخلاف سالهای بعد از احیای برجام که امید فقرا برای ارتقای سطح زندگی و حرکت به سمت بالای خط فقر بیشتر شده بود اما در سه سال اخیر، با وجود آنکه تعداد فقرای زیرخط فقر بیشتر نشده اما وضعیت زندگی آنها بدتر شده به تعبیری دیگر فقیران ایران، فقیرتر شدهاند.
فرشاد مومنی اقتصاددان نیز با اشاره به افزایش قیمتها و کاهش قدرت خرید خانوارها که سبب فقیرتر شدن جامعه شده گفته طبق بررسی آماری بانک جهانی طی یک دوره ۳۴ ساله رشد متوسط قیمتها از ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۳ مورد مطالعه قرار گرفته است. بر اساس این گزارش، رشد متوسط قیمتها در این ۳۴ سال، در عربستان سعودی ۵۵ درصد، جمهوری آذربایجان ۳۱۲ درصد، در مصر که منحطترین کارنامهها را در آفریقا داشته ۸۹۷ درصد، در ایران بالغ بر ۱۲ هزار درصد بوده است.
فرشاد مومنی توضیح داده «زمانی که به تولید پشت میکنید و از طریق شوکدرمانی و دست بردن پیدرپی میخواهید برای دولت کسب درآمد کنید، تولید ضربه میبیند و فقر، نابرابری و وابستگی به دنیای خارج افزایش مییابد و ناپایداری ذاتی سیستمی هم گریبان کشور را میگیرد.»