کارشناسان معتقدند پدیده مهاجرت گسترده در ایران به سوی زنانه شدن میرود و نرخ مهاجرت زنان با سرعت بیشتری نسبت به مردان در حال افزایش است. یافتهها نشان میدهد هر یک درصد افزایش شاخص فلاکت، ۵ درصد مهاجرت زنان را تشدید میکند و به نظر میرسد همین موضوع در کنار محدودیتهای اجتماعی برای زنان، بر سرعت گرفتن روند مهاجرت میان آنها شده است.
زنان ایرانی از یکسو به دلائل اجتماعی و فرهنگی و به ویژه محدودیتهای ایجاد شده توسط حکومت و از سوی دیگر به دلیل نبود فرصتهای شغلی و تبعیض درآمدی با مردان مایل به مهاجرت هستند.
کارشناسان معتقدند یکی از دلایل مهم مهاجرت زنان، نرخ پایین مشارکت در کشور محل اقامت آنهاست. این نرخ پایین، خود نشان از مشکلات ساختاری و نهادی در بازار کار زنان است. اغلب تبعیضهای جنسیتی در بازار کار سبب میشود که نیروی کار زنان در فرایند رشد و توسعه اقتصادی کمتر به کار گرفته شوند. عدم هماهنگی بازار کار با افزایش سطح تحصیلات زنان میتواند به انگیزه مهاجرت آنان دامن زند. با توجه به فرصتهای شغلی کم برای زنان و تورم مزمن در اقتصاد کشور، امروزه شاهد افزایش مهاجرت زنان نسبت چند سال قبل آن هستیم.
«زنانه شدن مهاجرت در ایران» موضوعی است که از سوی کارشناسان مورد تأکید قرار میگیرد. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی سال گذشته با انتشار نتایج یک پژوهش درباره مهاجرتهای درونکشوری و مهاجرت به خارج از کشور اعلام کرد یکی دیگر از مواردی که در سه دهه اخیر دیده شده، تغییر الگوی سنی و جنسی مهاجرت است.
نتایج پژوهش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نشان میداد مهاجران گروه تصادفی از جامعه نیستند، بلکه افرادی هستند با ویژگیهایی متفاوت از جمعیتی که مهاجرت نمیکنند. همین ویژگیها میتواند زمینه را برای تغییرات ساختاری جمعیت هم در مبدا و هم مقصد فراهم کند.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی تأکید کرده بود که سرعت گرفتن روند مهاجرت در میان زنان به ویژه در دو دوره اخیر در سنین میانی بیشتر قابل مشاهده است، افزایش تعداد زنان در میان مهاجران به حدی است که بحث زنانه شدن مهاجرت مطرح شده است.
افزایش سطح تحصیلات و اشتغال زنان، فراهم بودن شرایط شغلی و کار بهتر و همچنین وجود آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر برای زنان به ویژه به صورت مهاجرت به شهر تهران مشاهده میشود.
در این گزارش آمده بود که در طول سالهای ۹۰ تا ۹۵ مهاجرت زنان به سطح ۴۸/۴ درصد رسیده که در مقایسه با یک دوره ۵ ساله قبل، (۸۵ تا ۹۰) تقریبا یک درصد بالا رفته است. در گروههای سنی ۲۰ تا ۲۴ سال و ۲۵ تا ۲۹ سال اوج مهاجرت زنان رخ داده است.
آمارهای بینالمللی نیز نشان میدهد نرخ مهاجرت زنان با سرعت در حال افزایش است. رصدخانه مهاجرت ایران اعلام کرده سال ۱۹۶۰ تا ۲۰۱۵ جمعیت مهاجران زن در دنیا بیش از دو برابر شده است. افزایش تقاضای فزاینده برای نیروی کار زن به ویژه در بخشهای مراقبتی، خدماتی و تولیدی از جمله مهمترین دلایلی است که موجب افزایش سهم زنان از مهاجرتهای بینالمللی شده است.
از سال ۲۰۰۰ میلادی سهم زنان مهاجر از مهاجران بینالمللی برای کشورهای کم درآمد و کشورهای با درآمد پایینتر از متوسط با افزایش همراه بوده است. افزایش سهم زنان مهاجر در کشورهای با درآمد کم و پایینتر از متوسط میتواند نشاندهنده تلاش زنان (خصوصا زنان تحصیلکرده) برای تغییر طبقه اقتصادی و رهایی از محدودیتهای اجتماعی از طریق مهاجرت باشد. این در حالیست که سهم زنان مهاجر در کشورهای با درآمد متوسط و کشورهای با درآمد بالاتر از متوسط با کاهش همراه بوده است.
یکی دیگر از دلائل مهم مهاجرت زنان دستیابی به فرصتهای بیشتر علمی و تحصیلی است. فاطمه پاسندی یساقی و زهرا علمی در پژوهشی با عنوان «بررسی عوامل موثر بر مهاجرت زنان از ایران با تأکید بر شاخص فلاکت و کنترل فساد» نوشتهاند «همانند مردان، مهاجرت زنان تحصیلکرده و با مهارت نیز نمایانگر از دست رفتن سرمایههای علمی و آموزشی کشورهای مبدا و همچنین نقصان در سهم آنها در رفاه بالقوه جوامعشان است. هنگامی که تعداد قابل توجهی از شهروندان تحصیل کرده کشور خود را ترک کنند، معمولا ازاین رخداد با عنوان فرار مغزها یاد میشود که حاصل آن، از دست رفتن سرمایه انسانی کشور و در بلند مدت نیز باعث کاهش رشد تولید ناخالص آن کشور میشود. گرچه هیچ سیستم بینالمللی برای ثبت این نوع از مهاجرتها وجود ندارد، اما تحقیقات تجربی نشان میدهند که تعداد مهاجران افراد با مهارت از کشورهای در حال توسعه به کشورهای توسعه یافته در سالهای اخیر افزایش یافته است.»
در این پژوهش رابطه مستقیمی میان افزایش شاخص فلاکت با مهاجرت زنان توضیح داده شده بطوریکه هر یک درصد افزایش شاخص فلاکت، ۵ درصد مهاجرت زنان را تشدید میکند.
در این پژوهش آمده شاخص فلاکت در ایران و کشورهای منتخب مقصد مهاجرتی (استرالیا، اتریش، بلژیک، کانادا، دانمارک، فنلاند، فرانسه، آلمان، فلسطین اشغالی، ایتالیا، هلند، نروژ، اسپانیا، سوئد، سوئیس و آمریکا) در بازه پنجساله (۲۰۰۰-۲۰۲۰) نشان میدهد شاخص فلاکت در ایران بیش از کشورهای مقصد مهاجرت زنان ایرانی بوده است. همواره سوئیس دارای کمترین میزان شاخص فلاکت بوده است در حالی که شاخص فلاکت در ایران از ۲۷ درصد در سال ۲۰۰۰ به ۴۶ درصد در سال ۲۰۲۰ افزایش داشته است.
این پژوهش افزوده که شاخص کنترل فساد یکی دیگر از متغیرهای مؤثر بر مهاجرت است. وضعیت کنترل فساد در ایران نه تنها در یک روند نزولی قرار دارد بلکه نسبت به همه کشورهای منتخب مقصد مهاجرت زنان ایرانی (استرالیا، اتریش، بلژیک، کانادا، دانمارک، فنلاند، فرانسه، آلمان، فلسطین اشغالی، ایتالیا، هلند، نروژ، اسپانیا، سوئد، سوئیس و آمریکا) از شرایط چندان مطلوبی برخوردار نیست.
شاخص فلاکت از جمع دو نرخ تورم و بیکاری در هر اقتصادی بدست میآیند. گزارشها نشان میدهد د رایران شاخص فلاکت در دهههای گذشته با افزایش قابل توجهی روبرو شده است.
به گزارش وبسایت «اقتصاد آنلاین» در سال ۱۴۰۱، شاخص فلاکت به ۶۳/۷ رسید که عمدتاً ناشی از نرخ تورم بالای ۵۴ درصد بود. این گزارش میافزاید اگرچه از نظر نرخ بیکاری، سال ۱۴۰۱ بدترین دوره در ۱۰ سال گذشته نبوده، با این حال از نظر نرخ تورم، بدترین دوره در ۱۰ سال گذشته بوده است.
از سوی دیگر نرخ مشارکت اقتصادی زنان نیز در سالهای گذشته با کاهش روبرو شده است. در بهار امسال نرخ مشارکت اقتصادی ۴۱/۲ درصد بوده است. همین آمار برای زنان برابر با ۱۴/۳ درصد بوده که در مقایسه با نرخ مشارکت اقتصادی مردان بسیار کمتر (حدود یک پنجم) بوده است. از میان گروههای سنی مختلف، زنان ۲۵ تا ۲۹ ساله بیشترین نرخ مشارکت اقتصادی را با ۲۶/۴ درصد در بهار سال جاری ثبت کنند.
همچنین مرکز آمار ایران اعلام کرده که نرخ بیکاری زنان در سال گذشته ۲۷/۸ درصد و برای مردان ۱۳/۵ درصد بود. به عبارتی نرخ بیکاری زنان حدود دو برابر مردان بوده است.
بسیاری از سیاستهایی که در جهت به خانه رانده شدن زنان در جمهوری اسلامی تدوین و تصویب و اجرایی شده از سوی اصلاحطلبان هدایت شده است. برای نمونه طرح حجاب و عفاف که یک جنبه آن اسقرار گشت ارشاد در خیابانها بود از سوی دولت اصلاحطلب محمد خاتمی تدوین و تصویب شد و اجرای آن به دولت محمود احمدینژاد واگذار شد.
در شرایطی که سیاستهای کلی جمهوری اسلامی بر افزایش جمعیت و فرزندآوری متمرکز است و در همین حال وظیفه اصلی زنان را مادر بودن و همسر بودن و فرزندآوری میداند و برای زنان شاغل در صورت بارداری و زایمان هیچ بستهی کارآمد حمایتی ندارد، طبیعی است که شکاف جنسیتی عمیق خواهد شد.
گزارش شاخص شکاف جنسیتی که به تازگی از سوی مجمع جهانی اقتصاد ارائه شده نیز نشان میدهد ایران در قعر جدول برابری جنسیتی، حتی در خاورمیانه، قرار دارد.
بر اساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد، وضعیت خاورمیانه به هیچ عنوان مناسب نیست و بطور کلی در میان کشورهای خاورمیانه، وضعیت ایران تنها از کشور سودان بهتر است. در خاورمیانه، ایران در انتهای جدول رتبهبندی کشورهای منطقه، در میان پانزده کشور، رتبه چهاردهم را دارد.