علی اصغر حقدار- برخوردهای نظامی که در روزهای اخیر میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل به وقوع پیوست، باعث شد بار دیگر برخی نیروهای سیاسی مخالف رژیم اظهارات متفاوتی بیان کنند؛ گروهی با راهاندازی برنامههای ضدجنگ، خواهان مقابله با هرگونه عملیات جنگی شدند؛ عده دیگری از گروههای مخالف اپوزیسیون، خواهان مقابله نظامی اسرائیل با جمهوری اسلامی و هدف قرار دادن مراکز نظامی- دولتی و هستهای شدند؛ به باور این گروهها و اشخاص، حمله نظامی اسرائیل به ایران، پیشدرآمد بهم ریختگی کشور و از دست دادن کنترل جمهوری اسلامی بوده و راه را برای حضور نیروهای مخالف جمهوری اسلامی در ایران فراهم ساخته و به نوعی جنگ را در پیوند به سرنگونی رژیم و وقوع انقلاب آزادیبخش دانستند.
کشاندن برخی کشورهای خارجی به اختلاف و مخالفت با جمهوری اسلامی، پدیده تازهای نبوده و پیش از اینهم در میان بخشی از اپوزیسیون مطرح شده بود؛ در سالهای اخیر عدهای با درخواست دخالت نظامی در ایران، تبلیغ برای بمباران مراکز نظامی و دولتی ایران، همکاری با نهادهای امنیتی کشورهای بیگانه در دستیابی و افشای اسناد نظامی (هستهای و…) جمهوری اسلامی (از جمله فعالیت مجاهدین خلق در این زمینهها)، مبارزه و مقابله با رژیم را در مسیر انهدام ایران و از بین بردن مراکز اجرایی و حکومتی رانده بودند؛ اکنون در ادامه همان برنامهها، اظهارنظرها و فعالیتهای رسانهای و میدانی طرفداران جنگ میان ایران و اسرائیل، ماهیتی جز رفتارها و کنشهای ضدایرانی و ضدوطنی ندارند؛ ابرازکنندگان اینگونه رفتارهای جنگطلبانه، با وجود ایدهها و کنشهای ملیگرایانه، عملا و علنا در کنار درگیریهای نظامی و امنیتی اسرائیل علیه ایران ایستادهاند.
تردیدی نیست که مبارزه، مقابله و مخالفت با جمهوری اسلامی، اپوزیسیونی را شکل داده است که در پی سرنگونی جمهوری اسلامی بوده و سودای دموکراسی، آزادی و امنیت اجتماعی- اخلاقی را برای هموطنان در دستور کار خود قرار داده است؛ اما به خطر انداختن «امنیت ملی» و مقابله با «منافع و منابع ملی» ایران، منش دیگری است که در صدد جا انداختن ایرانستیزی در میان صفوف مخالفان و اپوزیسیون ایرانی است. وامداران به اینگونه ایدهها و روشها، بدون توجه به جداسازی مبارزه برای ایران با مبارزه برای ایرانی دموکراتیک و گذار از جمهوری اسلامی، موجبات بهم ریختگی صفوف مبارزان ایرانگرا شده و فضاهای فعالیت میدانی و مجازی را آغشته به رفتارها و سخنان ضدایرانی کردهاند. طرفه آنکه مخالفت با جمهوری اسلامی، با منشها، ایدهها و رفتارهای ملی- دموکراتیک، هیچ ارتباطی با قرار گرفتن در جبهههای ضدایرانی و ضدوطنی که خواهان حمله نظامی به ایران، درخواست و تایید بمباران مراکز صنعتی- اجرایی و نظامی ایران ندارد و رنگ و نقشی از مردمسالاری و آزادیخواهی در خود ندارد.
بیتردید مبارزه با جمهوری اسلامی و رسیدن به اهداف ایرانگرایانه و دستیابی به دموکراسی، از اصول اولیه و پایههای اصلی هر وطندوستی است و هر مبارزه و مبارزی، برای رفاه و آسایش هموطنان در میدان اپوزیسیون ایرانی حاضر شده است. درواقع هر مبارزهای برای ایران و ایجاد دموکراسی، رفاه اجتماعی، تأمین منافع ملی و تحقق امنیت کشور است؛ در این راستا، هر کنش، رفتار، ایده، سخن و… که با محوریت حفظ چارچوب سرزمینی، رعایت منافع کشور، تغییر و نگهداری و ارتقای ساختارهای اقتصادی- صنعتی و… ایران نباشد، بهرهای از دموکراسیخواهی وطنپرستانه ندارد.
اکنون که در یکسالگی شروع جنگ اسرائیل و غزه قرار داریم و بعداز درگیریهای نظامی (موشکی) موردی اسرائیل و جمهوری اسلامی در روزهای اخیر که سایه جنگ بر سر کشور در حال گسترده شدن است، شایسته است که واقعبینانه به نتایج حاصله از جنگ و ویرانگری آن نگریسته و منفعت ایران و ایرانیان را در اولویت فعالیتهای سیاسی و فرهنگی قرار دهیم. آنچه از وضعیت جنگی در مناطق عملیاتی باقی مانده است شهرهای ویران، مردمان کشته شده، تخریب منابع طبیعی و اختلال فضاهای مجازی بوده است؛ نتایجی که از این درگیریها به وجود آمده چیزی جز آوارگی- از دست دادن جان انسانها- از بین رفتن فرصتهای اشتغال- رکود مطالبات حقوقی و… نبوده است؛ چهره پلشت، ضدانسانی و مخرب این جنگ در هر سرزمینی، چیزی جز از بین رفتن انسانها و سرزمینها نیست؛ جنگطلبان از هر جناح، حکومت و کشوری باشند، به غیر ویرانی و تخریبهای غیرقابل جبران، چیز انسانی دیگری در چشمانداز ندارند. هر جنگی حتا علیه دولت جمهوری اسلامی، سبب ویرانی زیرساختهای صنعتی- اقتصادی بوده و ثمرهای جز مشکلات فزاینده برای هموطنان نخواهد داشت. مردمانی که زیر فشار تحریمها، محدودهای حکومتی، مسائل معیشتی و… در آرزوی دستیابی به رفاه و امنیت خاطر و… چندین سال است تلاش میکنند، بیتردید با وقوع جنگی خانمانسوز، بیش از پیش دچار گرفتارهایی خواهد بود که زندگی و فرصت آرامش و امنیت را از دست خواهند داد. هر جنگی اعم از رویارو- نیابتی- سایبری و…، با هر نیتی و با ابزاری، برای انسانها حاصلی جز پیامدهای وخیم اقتصادی و انسانی در ویرانی، کشتار و آسیبهای جانی و روانی ندارد.