تمایز حمایت بین‌المللی از حمله نظامی خارجی و خطرات پیش روی جنبش آزادیخواهی ایران

- حرکت‌هایی که به بهای کسب حمایت خارجی و یا مداخله نظامی علیه تمامیت ارضی کشور شکل بگیرند، به‌ زودی مشروعیت خود را در میان مردمان از دست خواهند داد. چنین رویکردهایی نه‌ تنها به جنبش آزادیخواهی ضربه می‌زند، بلکه موجب از دست رفتن وحدت ملی می‌شود و شکاف‌های عمیقی را در میان اپوزیسیون داخل و خارج از کشور به وجود می‌آورد.
- حمایت‌های بین‌المللی تنها زمانی مفید و سازنده خواهند بود که در راستای احترام به آزادی، استقلال و تمامیت ارضی کشور انجام شوند.
- گسترش نفوذ کشورهای خارجی در منطقه، به ویژه قدرت‌هایی که اهداف خصمانه‌تری نسبت به ایران دارند، خطرات تجزیه و فروپاشی بیش از گذشته احساس می‌شود. این تهدیدات به‌ ویژه در صورتی که یک حمله نظامی گسترده به زیرساخت‌های حیاتی و اقتصادی کشور صورت گیرد، به وضوح افزایش می‌یابد و ایران را با بحرانی بی‌سابقه روبرو خواهد کرد. دعوت برخی گروه‌ها از کشورهای بیگانه برای حمله به ایران، برای خلاصی از رژیم ننگین اسلامی نه‌تنها به‌عنوان یک استراتژی اشتباه تلقی می‌شود، بلکه خطری جدی برای آینده تمامیت ارضی کشور به شمار می‌رود.

پنج شنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۳ برابر با ۱۷ اکتبر ۲۰۲۴


بهرام فرخی – امروز در صحنه‌ی پرآشوب سیاست‌های بین‌المللی، مسئله‌ی تقاضا برای حمایت از جنبش آزادیخواهی مردم ایران، به یکی از محورهای حساس بحث‌های سیاسی تبدیل شده است. در این میان، تفاوتی عمیق و ماهوی میان درخواست حمایت‌های جهانی و همبستگی بین‌المللی با جنبش آزادیخواهی مردم ایران برای نیل به دموکراسی و تقاضای مستقیم از بنیامین نتانیاهو برای حمله به جمهوری اسلامی وجود دارد. این تفاوت اساسی، مرزی میان یک حرکت مشروع در پیوند با آرمان‌های آزادی و استقلال‌طلبی و فرو غلتیدن به دامچاله‌های استراتژی‌های نظامی قدرت‌های خارجی ایجاد می‌کند.

علی خامنه‌ای در حال اقامه نماز در جمع فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی / آوریل ۲۰۲۴

در طی ماه‌های گذشته، برخی گروه‌های سیاسی، در پی کشاندن حمایت‌های خارجی به درون مرزهای ایران، به نقطه‌ای رسیده‌اند که خواستار اقدام نظامی مستقیم از سوی اسرائیل شده‌اند. این رویکرد آنها را در موقعیتی مشابه با سازمان مجاهدین خلق در دوران جنگ ایران و عراق قرار می‌دهد؛ زمانی که این سازمان به همکاری با نیروهای متخاصم علیه ملت ایران پرداخت و همواره در تاریخ معاصر ایران به‌ عنوان یکی از نقاط تاریک و خیانت‌بار شناخته شده است. تاریخ این همکاری‌ها هنوز از حافظه جمعی ایرانیان پاک نشده و زخمی عمیق بر دل مردمانی است که همواره در برابر هرگونه دخالت خارجی ایستادگی کرده‌اند.

با این حال، در این میان نکته‌ای دیگر نیز نباید از نظر دور بماند؛ گرچه بخش‌هایی از جریان سلطنت‌طلبان افراطی بطور علنی اینگونه درخواست‌ها را مطرح کرده‌اند، بسیاری از مشروطه‌خواهان و دلبستگان به تاریخ پرافتخار ایران، با درک عمیق از منافع ملی و حاکمیت ملی، مخالفت خود را با این رویکرد اعلام کرده‌اند. این دوگانگی در میان گروه‌های مختلف مخالفان جمهوری اسلامی، بازتابی از اختلاف عمیق در فهم آنها از مفاهیمی چون استقلال و حاکمیت ملی است. در حالی که بخش‌هایی از این گروه‌ها برای کسب حمایت‌های خارجی حاضر به فدا کردن اصول بنیادی استقلال کشور هستند، مشروطه‌خواهان و دیگر مخالفان اصیل و مردمی بر این باورند که جنبش آزادیخواهی نباید به بهای از دست رفتن حاکمیت ملی به سرانجام برسد.

بهرام فرخی

استقلال و مبارزه: میراث پرافتخار ایران

ایران کشوری است با تاریخی پرافتخار از مبارزه علیه استبداد و دخالت خارجی. از دوران انقلاب مشروطه تا امروز، مردمان این سرزمین هرگز در برابر سلطه‌ی خارجی سر خم نکرده‌اند. در این تاریخ، استقلال و حاکمیت ملی به‌عنوان اصلی‌ترین ارزش‌ها در روحیه‌ی ملت ایران نهادینه شده است.

هرگونه دعوت از نیروهای خارجی برای دخالت در امور داخلی، حتی به قصد برانداختن دیکتاتوری قرون وسطایی اسلامی به معنای انحراف از این  آرمان‌هاست. حرکت‌هایی که به بهای کسب حمایت خارجی و یا مداخله نظامی علیه تمامیت ارضی کشور شکل بگیرند، به‌ زودی مشروعیت خود را در میان مردمان از دست خواهند داد. چنین رویکردهایی نه‌ تنها به جنبش آزادیخواهی ضربه می‌زند، بلکه موجب از دست رفتن وحدت ملی می‌شود و شکاف‌های عمیقی را در میان اپوزیسیون داخل و خارج از کشور به وجود می‌آورد.

نیاز به همبستگی ملی و بین‌المللی در این برهه حساس

امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز به همبستگی ملی و بین‌المللی در ایران احساس می‌شود. مردمان ایران در میانه‌ی یک مبارزه طولانی و دشوار علیه سرکوب و خفقان، به حمایت‌های معنوی و سیاسی از سوی جامعه جهانی نیازمندند و در عین حال خواستار فشار بیشتر علیه رژیم اسلامی هستند که در قطع روابط سیاسی و اقتصادی و تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران تبلور پیدا می کند و برخی قدرت های بزرگ تا حال به آن بی‌توجهی کرده‌اند. اما این حمایت‌ها باید در راستای تقویت روحیه ملی و حفظ تمامیت ارضی ایران باشد، نه در تضاد با آن. وگرنه آنچه از جنبش آزادیخواهی باقی خواهد ماند، تنها نامی خواهد بود خالی از محتوا و بی‌روح، که نمی‌تواند پاسدار آرمان‌های والای آزادی‌طلبی باشد.

جنبش آزادیخواهی ایران باید در جهت تقویت پیوندهای مردمی و جلب همدلی جهانی حرکت کند، اما این حرکت نباید به معنای زیر پا گذاشتن اصول بنیادین استقلال و حاکمیت ملی باشد. تاریخ ایران نشان داده که هرگاه ملتی با تکیه بر اراده خویش و اتکا به هویت تاریخی‌اش به میدان آمده، توانسته است سدهای استبداد و استعمار را بشکند. باید این واقعیت را به یاد داشته باشیم که حمایت‌های بین‌المللی تنها زمانی مفید و سازنده خواهند بود که در راستای احترام به آزادی، استقلال و تمامیت ارضی کشور انجام شوند.

تجزیه ایران: خطرات پس از حمله خارجی و آسیب به ساختارهای حیاتی

در طول تاریخ ایران، میهن‌پرستی، مبارزه با استبداد داخلی و مقاومت در برابر تهدیدات خارجی از ارکان اصلی فرهنگ و هویت ملی ما بوده است. اما در شرایط کنونی، با جنگ‌طلبی رژیم منحوس اسلامی و حملات نظامی توسط خود رژیم و گروه‌های تروریستی دست‌پرورده خود در منطقه و متحد کردن اکثر کشورهای منطقه علیه مام وطن، بیم این می‌رود که ایران مورد حملات خارجی در روزهای آینده قرار بگیرد.

گسترش نفوذ کشورهای خارجی در منطقه، به ویژه قدرت‌هایی که اهداف خصمانه‌تری نسبت به ایران دارند، خطرات تجزیه و فروپاشی بیش از گذشته احساس می‌شود. این تهدیدات به‌ ویژه در صورتی که یک حمله نظامی گسترده به زیرساخت‌های حیاتی و اقتصادی کشور صورت گیرد، به وضوح افزایش می‌یابد و ایران را با بحرانی بی‌سابقه روبرو خواهد کرد.

یکی از این خطرات، حمله به زیرساخت‌های حیاتی کشور است؛ حملاتی که با تخریب شبکه‌های انرژی، سامانه‌های ارتباطی و زیرساخت‌های حمل‌ و نقل همراه خواهد بود. این نوع حملات نه‌ تنها بطور مستقیم زندگی مردم را مختل می‌کند، بلکه به مرور زمان زمینه‌های فروپاشی اقتصادی و اجتماعی را فراهم می‌سازد ،با مثال زدن از  عراق که با وجود ثروت بیکرانش پس از دو دهه قادر به خودکفایی برق و دیگر اقلام مورد نیازش نیست ،چندان بیراهه نرفته‌ایم.

در چنین شرایطی، برخی از گروه‌های تجزیه‌طلب که از ناحیه قدرت‌های جهانی و منطقه حمایت می‌شوند، ممکن است با سوء استفاده از نارضایتی عمومی و نابسامانی‌ها، به تحریک مردم برای جدایی‌طلبی بپردازند و طرح‌های تجزیه‌طلبانه خود را در قالب پروژه‌های سیاسی جدید مطرح کنند. این سناریو چیزی نیست جز تکرار تلخ تاریخ، زمانی که نیروهای متخاصم خارجی به دنبال بهره‌برداری از اختلافات داخلی بودند تا کشور ما را به تجزیه و تضعیف بکشانند.

تاریخ نشان داده است که حتی همکاری برخی گروه‌های سیاسی با نیروهای خارجی در دوران جنگ ایران و عراق، به ضرر مردم ایران تمام شد. این همکاری‌ها نه‌تنها به بی‌اعتمادی ملی نسبت به آنها منجر شد، بلکه زمینه‌ساز تعمیق اختلافات داخلی و بحران‌های اقتصادی و اجتماعی گردید.

در حال حاضر نیز، دعوت برخی گروه‌ها از کشورهای بیگانه برای حمله به ایران، برای خلاصی از رژیم ننگین اسلامی نه‌تنها به‌عنوان یک استراتژی اشتباه تلقی می‌شود، بلکه خطری جدی برای آینده تمامیت ارضی کشور به شمار می‌رود.

این واقعیت که درخواست حمایت بین‌المللی برای تقویت جنبش‌های آزادیخواهانه، با درخواست مستقیم برای مداخله نظامی تفاوت اساسی دارد، باید همواره در نظر گرفته شود. درخواست کمک از جامعه بین‌المللی برای دفاع از حقوق بشر و حمایت از آزادی و قطع روابط سیاسی ،اقتصادی امری مشروع و مورد تأیید است. اما فراخواندن قدرت‌های خارجی به میدان جنگ، آنهم علیه سرزمین مادری، نوعی قصور از اصول و ارزش‌های استقلال و تمامیت ارضی است که ملت ایران به آن پایبند بوده‌اند. این مسئله به‌ ویژه زمانی حائز اهمیت است که بدانیم بسیاری از مشروطه‌خواهان و مبارزان راه آزادی در طول تاریخ ایران، همواره از حاکمیت ملی و استقلال کشور در برابر دخالت‌های خارجی دفاع کرده‌اند و هرگز اجازه نداده‌اند تا اصول آزادیخواهی با دست‌درازی خارجیان آلوده شود.

از طرف دیگر، باید به یاد داشته باشیم که تضعیف وحدت ملی در داخل و تفرقه در بین صفوف اپوزیسیون و دعوت از نیروهای خارجی برای حمله به کشور، تنها منجر به زوال مشروعیت هرگونه جریانی می‌شود که ادعای دفاع از حقوق مردم ایران را دارد.

در نهایت، هرگونه چشم‌پوشی از اصول استقلال و در پیش گرفتن راه‌هایی که به تضعیف و تجزیه کشور منجر شود، نه تنها خیانتی به آرمان‌های مردم است، بلکه ضربه‌ای به قلب روح ملت ایران خواهد بود. آینده‌ی ایران، سرنوشت مشترک تمامی ایرانیان است و تنها با تکیه بر اراده‌ی مردمی و حفظ وحدت ملی می‌توان آن را به‌ سوی آزادی و پیشرفت، دموکراسی هدایت کرد. ما ایرانیان، همواره باید به یاد داشته باشیم که قدرت واقعی، از درون ملت‌ها و اراده‌ی آنان سرچشمه می‌گیرد، و هیچ نیروی خارجی نمی‌تواند جایگزین این قدرت شود.

*بهرام فرخی دانش‌آموخته علوم سیاسی و روابط بین‌الملل از دانشگاه رم و ساکن ایتالیا است.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۶ / معدل امتیاز: ۲٫۸

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=361027