یک نماینده مجلس شورای اسلامی تعداد کودکان بازمانده از تحصیل در ایران را دو میلیون نفر عنوان کرده است. علت اصلی ترک تحصیل دانشآموزان فقر است اما دولت هیچ اقدامی برای حمایت مالی از این کودکان انجام نداده است.
فرشاد ابراهیمپور عضو کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی درباره آمار پنهان کودکان بازمانده از تحصیل گفته حدود ۲ میلیون دانشآموز ثبتنام نشدهاند.
وی توضیح داده که «آمار ثبتنام نشدن ۷۹۰ هزار دانشآموز، آماری است که وزارت آموزش و پرورش عنوان کرده است، ولی مشکلات اقتصادی، آگاهی ناکافی از رفع موانع آموزشی و مشکلاتی در محل به دلیل جابهجایی محل سکونت به وجود آمده است، باعث شده تا والدین و دانشآموزان به مرحله ثبتنام نرسند.»
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی معتقد است که «ثبتنام نکردن سلیقهای مدیران غیرقابل قبول است و اگر مدرسهای دانشآموزش را ثبتنام نمیکند، تخلف کرده است.» ابراهیمپور البته تاکید دارد که «وزارت آموزش و پرورش محدودیت ثبتنام دانشآموزان را برداشته است و به زودی هم مشکلات ثبتنام دانشآموزان حل میشود.»
این در حالیست که وزارت آموزش و پرورش مدعی است که در سال تحصیلی جدید ۷۹۰ هزار دانشآموز در سراسر کشور، در مدارس ثبتنام نکردهاند.
عبدالوحید فیاضی عضو کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی هم در آماری متفاوت گفته در سال تحصیلی جدید، جمعیت دانشآموزان کلاس اولی نسبت به سال قبل حدود ۱۱۰ هزار نفر کمتر شده است.
محمد علویتبار معاون سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی نیز شهریورماه امسال اعلام کرده بود که ۸۹۰ هزار دانشآموز هنوز کتابهای درسی خود را سفارش ندادهاند؛ یعنی بر اساس این آمار، حدود ۱۰۰ هزار نفر با وجود ثبتنام در مدرسهها، حداقل تا یک روز مانده به بازگشایی مدارس، هنوز کتاب درسی خود را سفارش نداده بوند.
علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش اما در نخستین روز بازگشایی مدارس در اول مهرماه درباره آمار دقیق کودکان بازمانده از تحصیل گفت که «باید ثبتنامها به پایان برسد تا آمار دقیق بازماندگان اعلام شود. معمولا در دوره ابتدایی، تعداد افرادی که از آموزش و پرورش فاصله گرفتهاند، بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار نفر است. در دوره متوسطه اول و دوم این عدد ممکن است به ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار نفر برسد. باید صبر کنیم تا ثبتنامها کامل شود و سپس آمار نهایی بازماندگان را اعلام کنیم.»
سه استان سیستان و بلوچستان، گلستان و خراسان رضوی، بالاترین آمار ترک تحصیل در کشور را دارند؛ به نحوی که ۴۷/۶ درصد از دانشآموزان استان پهناور سیستان و بلوچستان مدرک پایان تحصیل در مقطع متوسطه دوم را دریافت نمیکنند.
در دیگر استانها حتی تهران نیز وضعیت خیلی بهتر از سه استانی که رتبه بیشترین دانشآموزان بازمانده از تحصیل را دارند نیست.
میان شمار دانشآموزان ترک تحصیل کرده با افزایش تورم و شاخص فلاکت در کشور رابطهای مستقیم بر قرار است. بسیاری از کودکان ترک تحصیل کرده ناچارند به جای رفتن به مدرسه در مشاغل کاذب و غیررسمی مشغول شوند تا کمک خرج خانواده باشند. بخشی از کودکان ترک تحصیل هم که شاغل نیستند، به دلیل ناتوانی خانواده در پرداخت هزینههای تحصیل از کلاس و مدرسه بازماندهاند.
مسعود بهرامی مدیرکل آموزش و پرورش استان تهران نیمه شهریورماه اعلام کرد که «حدود ۱۰۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰ واجد شرایط ورود به کلاس اول ابتدایی در این استان هنوز برای ثبتنام مراجعه نکردهاند.»
افشار کبیری مدیرکل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری آذربایجان غربی گفته بیش از یک میلیون و ۶۰۰ هزار دانشآموز ایرانی ترک تحصیل کردهاند. به گفته افشار کبیری ۹/۸۲ درصد دانشآموزان این استان بازمانده از تحصیل هستند که حدود یک سوم آنها نیز باید در مقطع دبیرستان محصل میبودند.
هشدار یک نماینده مجلس شورای اسلامی درباره ترک تحصیل دانشآموزان به دلیل «فقر اقتصادی»
وبسایت «دیدبان ایران» در گزارشی میدانی به نقل از رامین ریگی، خیر مدرسهساز و مدیر مدرسهای در شهر زابل استان سیستان و بلوچستان نوشته که «آمارهای رسمی نشان میدهند که هر سال ۱۰ تا ۲۰ درصد از دانشآموزان مدارس سیستان و بلوچستان، از ثبتنام در مدارس امتناع و به اصطلاح ترک تحصیل میکنند.»
رامین ریگی معتقد است که آمار واقعی کودکان بازمانده از تحصیل بیش از این است، زیرا به گفته او، بسیاری از مدیران مدارس سیستان و بلوچستان، نام دانشآموزانی را ثبت میکنند که هیچگاه در مدرسه حضور ندارند.
ریگی میگوید: «اسم دختر و پسری در مدارس به عنوان دانشآموز ثبت شده است که حالا ۳ تا ۴ فرزند دارند و اصلا دانشآموز نیستند. دلیل این کار مدیران هم گرفتن بودجه و امکانات برای مدارس است.»
او توضیح میدهد که اگر تعداد دانشآموزان واقعی در مدارس سیستان و بلوچستان گزارش شود، مدیر تبدیل به مدیرمعلم میشود و تعداد نیروهای کادر آموزشی مدارس کاهش پیدا میکند و این یعنی زحمت بیشتر برای کادر آموزش یک مدرسه.
بر اساس این گزارش مشکلات اقتصادی در سیستان و بلوچستان هم دلیلی شده است تا فرزندان، بزرگنشده به فکر ترک خواندن و نوشتن شوند و کودکینکرده، بزرگ شوند و برای چرخاندن چرخ اقتصاد خانواده خود تلاش کنند. رامین ریگی از دانشآموزی گفته که به خاطر مشکلات اقتصادی ترک تحصیل کرد و با وجود این که او تلاش کرد تا برای ادامه تحصیلش خیری پیدا کند، موفق نشد. در نهایت دانشآموز مدرسهاش را دید که کولهپشتی مدرسه به دوش، نه کتاب و دفتر درس که بطریهای بنزین جابهجا میکند و سوختبر شده است.
احمد قیومی فرماندار تهران نیز در واکنش به افزایش آمار ترک تحصیل کودکان گفته کودکان بازمانده از تحصیل آیندگان کشور هستند بنابراین ممکن است در میان همین کودکانی که به واسطه شرایط خاص، از تحصیل بازماندهاند، استعدادهای متعدد و نهفتهای وجود داشته باشد که با فراهمسازی امکان تحصیل آنها، آینده روشنی برای آنها و کشور رقم خواهد خورد.
این در حالیست که آنچه فرماندار تهران «فراهمسازی امکان تحصیل» خوانده، طرحی شکست خورده است و آموزش و پرورش با وجود ادعاها نه تنها نتوانسته مسیر بازگشت کودکان ترک تحصیل کرده به کلاس درس را هموار کند بلکه حتی نتوانسته از افزایش آمار بازماندگی از تحصیل هم جلوگیری کند.
مقامات حکومتی هر چند در مواجهه با خبرنگاران و از پشت تریبونها از لزوم تحصیل کودکان سخن میگویند اما در عمل سیاستهای جمهوری اسلامی سدی در برابر دانشآموختگی کودکان است.
جمهوری اسلامی سالهاست با تکیه بر سیاست افزایش جمعیت و افزایش آمار ازدواج، بطور رسمی کودکهمسری را تبلیغ و حتی بستههای تشویقی برای این پدیده معرفی میکند. کارشناسان یکی از دلائل عقبماندگی دختران از تحصیل را کودکهمسری عنوان میکنند.
نرخ بالای ترک تحصیل دختران در ایران؛ حدود یک سوم دانشآموزان دختر به دبیرستان نمیروند!
شهلا کاظمیپور جمعیتشناس نیز اردیبهشت امسال گفته بود حدود یک سوم از دخترانی که در سن دبیرستان قرار دارند به مدرسه نمیروند.
این جمعیتشناس گفته بود که «۳۰ درصد دختران دبیرستانی در کشور به مدرسه نمیروند و از سوی دیگر نیز سالانه ۲۰۰ هزار نفر از جمعیت دختران ۱۵ تا ۱۹ ساله ازدواج میکنند.»
در این میان اقدامات نمایشی در رابطه با ترک تحصیل کودکان هم انجام میشود؛ برای نمونه اواخر شهریور امسال محمد موحدی دادستان کل کشور با صدور بخشنامهای خطاب به دادستانهای عمومی و انقلاب مراکز استانها بر «پایش و نظارت بر فرایند آموزش کودکان و نوجوانان بازمانده از تحصیل» تأکید کرد.
در این بخشنامه آورده که «گزارش تحلیلی راجع به اطفال و نوجوانان بازمانده از تحصیل به ضمیمه تدابیر و راهکارهای پیشنهادی در حوزه استان از آموزش و پرورش محل اخذ شود.»
او همچنین از دادستانهای عمومی و انقلاب خواسته «در نشستی با دعوت از مدیران و مسئولان مرتبط استانی ضمن علت کاوی دقیق موضوع و با استفاده از تمامی ظرفیتهای موجود استان، حداکثر تا پایان مهرماه زمینهی اجرایی شدن تدابیر کارشناسی اتخاذ شده به منظور کامل شدن پوشش آموزشی فراگیر در تمامی نقاط استان فراهم شود.»