حزب‌الله و افسانه «لبنان اسرائیلی»!

- حزب‌الله «لبنان اسرائیلی» را کشوری تحت انقیاد سیاسی و اقتصادی، عاری از ارزش‌ها و اخلاق و فرسوده از رنج فرسایش فرهنگی به نفع فرهنگ امپراتوری غربی معرفی می‌کند که ریشه و ارتباطی با «مسائل ارزشی ما» ندارد! لبنانی که یکبار محمد رعد نماینده حزب‌الله در پارلمان آن را چنین توصیف کرد: لبنانی با کاباره، رقص، بانک و امور مالی و خدمات بازرگانی!
- حال با توجه به فروپاشی هولناک اقتصادی که اکنون لبنان از آن رنج می‌برد، وخامت زیرساخت‌ها و فرسایش پایه‌های دولت، نهادها و قانون اساسی آن تحت فشار الگوی «لبنان مقاومت»، باید این سئوال را از خود بپرسیم که اگر این به اصطلاح «لبنان اسرائیلی» واقعاً جایگزین وضعیت کنونی ما بشود آیا گزینه بهتری نیست؟!
- افسانه «لبنان اسرائیلی» ابزاری است که حزب‌الله برای گسترش ترس، برهم زدن بحث و سوق دادن لبنانی‌ها به گوشه‌ای از آن استفاده می‌کند. حزب‌الله با استفاده از این ابزار می‌خواهد به لبنانی‌ها بگوید مقاومت تنها گزینه آنهاست. اما حقیقت این است که تهدید واقعی برای آینده لبنان چیزی نیست که تحت عنوان «لبنان اسرائیلی» قرار می گیرد، بلکه ادامه الگوی مقاومت با همه پیامدهای ناگوار آن است که خطرناک‌ترین تهدید علیه موجودیت لبنان به شمار می‌رود.
- «لبنان اسرائیلی» که حزب‌الله درباره آن هشدار می‌دهد و ما را از آن می‌ترساند، یک لبنان طبیعی است و این دقیقاً همان چیزی است که لبنانی‌ها به آن نیاز دارند: کشوری که زندگی، رشد و فرصت‌ها را بجای مقاومت ابدی انتخاب کند؛ بگذار حزب‌الله این لبنان را هرچه می‌خواهد بنامد!

دوشنبه ۷ آبان ۱۴۰۳ برابر با ۲۸ اکتبر ۲۰۲۴


ندیم قطیش (شرق الاوسط) – حزب‌الله به صورت مبالغه‌آمیز مخالفان خود را به تلاش برای رسیدن به هدف خود یعنی یک «لبنان اسرائیلی» متهم می‌کند. این عنوان و این اتهام اغلب برای ترساندن لبنانی‌ها و سوق دادن آنها به دو گزینه مرگبار است که در آن انتخاب بین اسرائیل و دولت شبه‌نظامیان موسوم به «مقاومت» به کار می‌رود.

بازسازی برج دانشگاه آمریکایی بیروت / ۲۶ مارس ۱۹۹۸ / رویترز

این چیزی است که شیخ نعیم قاسم سخنگوی جدید حزب‌الله نیز در جدیدترین سخنرانی خود مرتب تکرار می‌کند. قاسم  هشدار می‌دهد که هدف جنگ جاری ایجاد یک «لبنان اسرائیلی» است که مشخصات آن را محمد رعد نماینده حزب‌الله در پارلمان یکبار توضیح داد و گفت لبنان اسرائیلی یعنی لبنانی با کاباره، رقص، بانک و امور مالی و خدمات بازرگانی!

حزب‌الله «لبنان اسرائیلی» را کشوری تحت انقیاد سیاسی و اقتصادی، عاری از ارزش‌ها و اخلاق و فرسوده از رنج فرسایش فرهنگی به نفع فرهنگ امپراتوری غربی معرفی می‌کند که ریشه و ارتباطی با «مسائل ارزشی ما» ندارد!

حال با توجه به فروپاشی هولناک اقتصادی که اکنون لبنان از آن رنج می‌برد، وخامت زیرساخت‌ها و فرسایش پایه‌های دولت، نهادها و قانون اساسی آن تحت فشار الگوی «لبنان مقاومت»، باید این سئوال را از خود بپرسیم که اگر این به اصطلاح «لبنان اسرائیلی» واقعاً جایگزین وضعیت کنونی ما بشود آیا گزینه بهتری نیست؟

اجازه دهید این «لبنان اسرائیلی» را که حزب‌الله آن را توصیف می‌کند پیش از آنکه از آن و ایده‌های آن بترسیم بهتر بشناسیم.

اولین خرده و ایرادی که حزب‌الله در «لبنان اسرائیلی» می‌بیند، این است که لبنان در کوتاه‌مدت یا بلندمدت به بخشی از پروسه صلح در منطقه خاورمیانه تبدیل خواهد شد. آیا انتخاب لبنانی با صلح‌، آرامش و استقرار و ثبات بجای لبنان بحران‌زده و مدام درگیر جنگ، گزینه بدیست که باید با آن مبارزه کرد یا در حقیقت اتهامی واهی که باید از سوی همه لبنانی‌های آزاداندیش رد شود؟

آیا این به اصطلاح «لبنان اسرائیلی» نمی‌تواند منابع خود را برای ایجاد یک اقتصاد قوی، توسعه نهادهای مؤثر و پرورش یک جامعه مدنی پویا که در آن همه لبنانی‌ها بتوانند کشور خود را به مرکزی برای تجارت، نوآوری و سرمایه‌گذاری در منطقه تبدیل کنند، تخصیص دهد؟!

آیا پیوستن به محور صلح با اسرائیل و همه کشورهای همسایه، فرصتی برای لبنان فراهم نمی کند که بجای تبدیل شدن به میدان نبرد قدرت‌های خارجی، بخشی از معادله ثبات در منطقه باشد؟

اجازه دهید در اینجا صریح باشیم و یادآوری کنیم که لبنانی‌ها پیشتر آنچه را حزب‌الله «لبنان اسرائیلی» می‌نامد، تجربه کرده‌اند. زمانی که رفیق حریری نخست وزیر فقید در یک پروژه ملی فرصتی برای احیاء و توسعه دولت فراهم کرد و یک رنسانس اقتصادی و فرهنگی با همه عناصر نوسازی راه‌اندازی کرد، نتایج مثبت آن را همه لبنانی‌ها به چشم دیدند.

آیا پروژه ملی الحریری متهم به یک پروژه ضمنی اسرائیلی از سوی همین حزب‌الله و هم‌پیمانش نشده نبود؟ آیا رفیق حریری پس از یکسری عملیات خیانتکارانه و منظم کشته نشد؟ حتی آشتی بین لبنانی‌ها و ایجاد فضایی برای خلق و خوی کثرت‌گرایانه و مدارا در «لبنان اسرائیلی» محتمل‌تر از «لبنان محور مقاومت» به نظر می‌رسد.

حزب‌الله به ما هشدار می‌دهد که هدف «لبنان اسرائیلی» خلع سلاح «مقاومت» است! اما آیا در هیچ کشوری، پایان دادن به ناهنجاری شبه‌نظامیان و تکمیل ساختن یک ارتش ملی قوی و متحد تحت اقتدار دولت، که حافظ حاکمیت ملی واقعی خواهد بود، امری بدیهی نیست؟

در ضمن، هیچ چیز مانع از پایبندی و سمپاتی لبنانی‌ها مانند همه مردم آزاد دنیا به حقوق مردم فلسطین نمی‌شود، اما این تعهد باید از راه‌های دیپلماتیک و بشردوستانه و بر اساس ارجاعات مشروعیت کشورهای عربی، سیاست بین‌المللی و فلسطینی و بر اساس تشکیل دو کشور اسرائیل و فلسطین و بدون قربانی کردن آینده لبنان انجام بگیرد.

آنچه حزب‌الله آن را «لبنان اسرائیلی» می نامد به این معنا نیست که لبنان صرفاً با اسرائیل به بهای باخت هویت یا منافع ملی متحد خواهد شد. در هیچ جناح سیاسی لبنانی، نه پنهانی و نه علنی، چنین عقاید و گرایش‌هایی وجود ندارد.

هدف از طرح این عنوان گمراه کننده، جلوگیری از تشخیص این است که مسیری که حزب‌الله در پیش گرفته است، یعنی مسیر «مقاومت ابدی»، نظامیگری شبه‌نظامی‌گری و انزوا که اکنون لبنان را در مقابل چشمان ما ویران کرده و در آینده ویران‌تر نیز خواهد کرد.

خلاصه اینکه چشم‌انداز حزب‌الله طی دهه‌های گذشته برای لبنان تبدیل آن به مرکز درگیری‌ها (محور مقاومت)، هدر دادن منابع ملی، تضعیف دولت و نهادهای ملی از طریق کنترل بخشی از مرزها و گمرک و فرودگاه‌ها، نابودی پتانسیل‌ سیاحت و گردشگری و در نهایت ازهم گسیختن بافت اجتماعی جامعه متنوع لبنان است.

پافشاری حزب‌الله بر جعل هویت از حفاظت و حاکمیت لبنان از طریق «مقاومت مسلحانه» و ترویج رویکرد شبه‌نظامیگری بجای پذیرش حاکمیت دولت مدنی، حاکمیت قانون  و استراتژی‌ توسعه اجتماعی لبنان را به کشوری شکست‌خورده و فشل تبدیل کرد.

در دوران «لبنان مقاومت»، اقتصاد دچار فروپاشی شد و کشور از محیط اطراف خود به ویژه کشورهای عربی کاملا منزوی گشت و یک وقفه مطلق در گردشگری منطقه‌ای، سرمایه‌گذاری و فعالیت‌های خدماتی به لبنان رخ داد و شانس‌ها و احتمالات احیای مجدد آن را از بین برد. حتی حاکمیت لبنان که هدف تبلیغاتی حزب‌الله را توجیه می‌کرد در نتیجه کنترل بیش از حد شبه‌نظامیان بر دولت و تصمیم یکجانبه آن بین جنگ و صلح که منجر به ویرانی کشور شد، کاملاً از بین رفت.

در موضوعی خطرناک‌تر از همه این پیامدهای سلطه حزب‌الله که یادآوری کردیم، «مقاومت لبنان» پلورالیسم و ​​گشودگی منحصر به‌ فرد لبنان را که زمانی الگوی خاورمیانه بود خفه کرد، زیرا از نظر حزب‌الله هر چیزی یا هر کسی که مقاومت آن را تایید نکند، لزوماً مقدمه‌ای برای اتهام او به گرایش به اسرائیل می‌شود. این امر درباره فرهنگ، آموزش، توسعه و اقتصاد صدق می‌کند و همه باید به در مقابل سلطه شبه‌نطامیگری حزب‌الله و «محور مقاومت» ضعیف و خاضع و ساکت باشند.

افسانه «لبنان اسرائیلی» ابزاری است که حزب‌الله برای گسترش ترس، برهم زدن بحث و سوق دادن لبنانی‌ها به گوشه‌ای از آن استفاده می‌کند. حزب‌الله با استفاده از این ابزار می‌خواهد به لبنانی‌ها بگوید مقاومت تنها گزینه آنهاست. اما حقیقت این است که تهدید واقعی برای آینده لبنان چیزی نیست که تحت عنوان «لبنان اسرائیلی» قرار می گیرد، بلکه ادامه الگوی مقاومت با همه پیامدهای ناگوار آن است که خطرناک‌ترین تهدید علیه موجودیت لبنان به شمار می‌رود.

«لبنان اسرائیلی» که حزب‌الله درباره آن هشدار می‌دهد و ما را از آن می‌ترساند، یک لبنان طبیعی است و این دقیقاً همان چیزی است که لبنانی‌ها به آن نیاز دارند: کشوری که زندگی، رشد و فرصت‌ها را بجای مقاومت ابدی انتخاب کند؛ بگذار حزب‌الله این لبنان را هرچه می‌خواهد بنامد!

*منبع: الشرق الاوسط
*نویسنده: ندیم قطیش روزنامه‌نگار و نویسنده سیاسی سرشناس لبنان، مجری برنامه طنز روزانه «DNA» که از شبکه‌های العربیه و المستقبل و اسکای نیوز پخش می‌شد. او در حال حاضر برنامه «امشب با ندیم» را در اسکای نیوز عربی ارائه می‌دهد که در آن طنز و تفسیر جدی سیاسی را با هم ترکیب می‌کند. ندیم قطیش اکنون مدیر اسکای نیوز عربی در ابوظبی  است.
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۱۴ / معدل امتیاز: ۳٫۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=361699