یک سال از آغاز فعالیت بنیاد دهخدا میگذرد. در نوامبر ۲۰۲۳ این مرکز فعالیت خود را در حومه شهر شیکاگو آمریکا شروع کرد. در این مدت استقبال خوبی از فعالیتها و برنامههای آن شده است.
این مرکز به اسم یک ایرانی برجسته که خدمات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ارزندهای ارائه داده نامگذاری شده است. با این نامگذاری بنیاد وظیفه آموزش و ترویج سبک و اندیشه رهبری و مدیریت خدمتگزارانه را بر عهده گرفته است. بنیاد دهخدا این وظیفه را به صورت آموزشی، با تدارک سخنرانیها و کارگاهها، و هم با موزه ثابت خود و نیز با برگزاری نمایشگاههای دورهای انجام میدهد.
در بخش ثابت موزه ، مجموعهای از نوشتهها، عکسها، نقاشیها، دستنوشتهها، کتابهای نایاب و اشیاء مرتبط با اندیشه رهبری خدمتگزارانه در معرض تماشای بازدیدکنندگان قرار دارند. در کنار این، دست اندرکاران بنیاد نمایشگاههای دورهای یا ویژه درباره رویدادهای و مناسبتهای تاریخی که با اهداف و مرام بنیاد همخوانی دارند و نیز درباره شخصیتهایی که خدمات ارزندهای به اندیشه رهبری خدمتگزارانه کردهاند، برگزار میکنند.
کیهان لندن سال گذشته با رییس این بنیاد، حمید اکبری، درباره راه اندازی این مرکز مصاحبهای داشت. اکنون بعد از یک سال مجدداً به سراغ او رفتیم تا مروری بر فعالیت و تحولات این مرکز داشته باشیم.
-در مورد نامگذاری این بنیاد به اسم دهخدا لطفاً کمی بیشتر توضیح دهید.
-من و همسرم، آذر خونانی، به عنوان موسسان این مرکز میخواستیم کاری کنیم که بسیاری از طریق نام دهخدا ایران را در ارتباط با جهان از جنبه فرهنگی و اجتماعی بشناسند. علاقمندان با آمدن به موزه با کار سترگ او در تهیه و تنظیم لغتنامه هم آشنا میشوند. این بهخصوص در آمریکا اهمیت دارد زیرا در ۴۶ سال گذشته جمهوری اسلامی همواره با آمریکا درگیری خصمانه و جدال داشته است.
-چه پیشرفتها و تحولاتی در بنیاد در یک سال گذشته صورت گرفتهاست؟
-ابتدا بگویم که ما یک هیئت مدیره بینالمللی متشکل از ایرانیان و غیرایرانیان داریم. یک هیئت مدیره محلی هم داریم که مسئولیت مشاوره و یاری رساندن در امور اجرایی موزه را در شیکاگو بر عهده دارد.
ما بطور پارهوقت یک مدیر آفرینش یا خلاقیت استخدام کردهایم تا امور مربوط به وبسایت و از جمله راهاندازی تور مجازی موزه را انجام دهد. این فرد بسیار وارد به مسائل مربوط به موزه است و نیمی از کار را برای بازدید مجازی از موزه انجام داده که به زودی به وبسایت اضافه خواهد شد تا علاقمندان بتوانند به صورت مجازی نیز از موزه ما بازدید کنند و از آن بهره ببرند.
-در سال گذشته چه برنامههایی داشتید؟
-در ماه ژوئن نمایشگاهی به مناسبت روز Juneteenth در ارتباط با تکمیل شدن اعلام آزادی بردگان در آمریکا در جریان جنگ داخلی برگزار کردیم. ۱۹ ژوئن روزی در تاریخ آمریکاست که خبر لغو بردگی به ایالت تگزاس و به این ترتیب در تمامی کشور ایالات متحده آمریکا گسترش یافت. در آن زمان خبر لغو بردگی مسلماً بلافاصله به تمامی ایالاتها نرسید و مدتی طول کشید. در برخی ایالتها که نیروهای جنوب در قدرت بودند مسلماً از پخش این خبر مهم جلوگیری میکردند.
این جشن در دنیا چندان شناخته شده نیست. ولی در روز ۱۹ ژوئن هر سال، بهخصوص در باهمستانهای سیاهپوستان، این روز به صورت گسترده گرامی داشته میشود. جریان از این قرار است که قانون لغو بردگی که در سال ۱۸۶۳ به امضا آبراهام لینکلن رسیده بود، در شرایط جنگ داخلی آمریکا و موانع متعدد دربرابر پخش گسترده این خبر، به تدریج در سراسر کشور آمریکا پخش میشد به صورتی که در بسیاری از ایالات، بهخصوص ایالات جنوب، بردگان از لغو بردگی خبر نیافته بودند. آنها وقتی از این قانون خبردار میشدند به ایالتهایی فرار میکردند که لغو بردگی در آنجا حاکم بود. در برخی از ایالتها، عمدتا ایالتهای جنوبی، بردهداران جلوی پخش خبر لغو بردگی را میگرفتند. آخرین مکانی که در آنجا بردگان از قانون لغو بردگی خبر یافتند، شهر گالوستن ایالت تگزاس بود؛ به این صورت که در ۱۹ ژوئن ۱۸۶۵ یک ژنرال ارتش شمالی به آنجا رفت و این خبر را به گوش بردگان سیاهپوست رساند. از آن تاریخ به بعد این روز در میان سیاهپوستان جشن گرفته میشود. دولت بایدن هم این روز را به صورت تعطیل رسمی درآورد و همه را تشویق کرد که این روز را گرامی بدارند. با وجود این هنوز هم در برخی از ایالات این روز به صورت رسمی به وسیله دولت ایالتی جشن گرفته نمیشود. مراکزی مانند مرکز ما کار برای فرهنگسازی و ترویج تکثر و مدارا دارند که باید انجام دهند.
دیگر برنامهای که ما تدارک دیده و برگزار کردیم روز جهانی ساکنان بومی بود. در مورد آمریکا هم ساکنان بومی سرخپوستان هستند که فرهنگ خاص خود را دارند. از جمله اینکه مانند ایرانیان باستان به دور آتش نشستن برای آنها اهمیت زیادی داشت. آتش در نظر آنها نماینده مقدسات انسانی است. چنین برنامههایی را که ما در بنیاد جشن میگیریم باعث افزایش تعداد مخاطبان بینالمللی ما میشود.
باید اضافه کنم که نگاه سرخپوستان بومی آمریکا به طبیعت بسیار پیشرفته و جالب است. در نگاه آنها مالکیت بر زمین اساساً معنایی نداشته است و مانند “مالکیت” بر فضا و هوا بیمعنا بوده است. آنها زمین را متعلق به تمام بشریت و اجدادمان و آیندگان میدانستند و با احترام زیادی به طبیعت برخورد میکردند و برای حفاظت آن تلاش وافر داشتند. آنها همیشه شاکر طبیعت بودند که به آنها زندگی میبخشد و آنها از مواهب آن استفاده میکنند. خلاصه اینکه آنها مخالف سلطه و استیلا بر طبیعت برخلاف بیشتر نظریههای اجتماعی و تاریخی “اروپامحور” بودند. در برگزاری روز جهانی ساکنان بومی ما روی این مسائل هم تاکید داشتیم.
علاوه بر نمایشگاههای موقت، در موزه ما زندگی و فعالیتهای شخصیتهای تاریخی مانند گاندی، ماندلا، مارتین لوتر کینگ پسر و ملینا مرکوری در معرض تماشای بازدیدکنندگان قرار دارد.
ما میدانیم که موزههای مشابه در سراسر دنیا کم نیستند و حتی غنیتر از موزه دهخدا هستند، از جمله موزه ماندلا در آفریقای جنوبی. ولی ما زندگی و فعالیت این شخصیت را از نقطه نظر تئوری و رفتار رهبری خدمتگرارانه مورد مورد بررسی قرار دادهایم. رهبری خدمتگزارانه هفت خصوصیت دارد که ما در ارائه زندگی این بزرگان تمامی این هفت معیار را در نظر میگیریم.
با آمدن به موزه بازدید کنندگان یاد میگیرند که رهبری خدمتگزار چیست و عناصر تشکیل دهنده آن کدامند.
در میان بسیاری که به بازدید از موزه ما میآیند، که از ملتهای مختلف هستند، باید گفت که تنها معدودی درباره رهبری خدمتگزار شنیدهاند. یعنی شاید از ۱۰۰ نفر تنها ۵ نفر شنیدهاند و بقیه بیخبرند. بیشتر بازدیدکنندگان با رویکردی کنجکاوانه وارد این موزه میشوند و طی بازدید از موزه با فلسفه این سبک رهبری و عناصر تشکیل دهنده آن آشنا میشوند که عبارتند از:
۱-گوش فرادادن یا به قول ما ایرانی با گوش جان شنیدن. یعنی نه فقط با گوش بلکه با تمام وجود شنیدن و فهمیدن اندیشه و درک احساس طرف مقابل و دیگران. با گوش جان شنیدن فقط مربوط به مهارتهای شنیداری نیست. شنونده نه فقط با گوش بلکه با جان و چشم خود نیز باید بشود. به عبارت دیگر، برای زندگی در باهمستان باید بطور واقعی خود را درگیر زندگی اجتماعی کند.
۲-داشتن احساس همدردی و همدلی عمیق با انسانهای دیگر. او باید سعی کند تجربیات زندگی دیگران را با تمام وجود زندگی و لمس کند نه اینکه از دور فقط مشاهده کند.
۳-داشتن ایدهها و پیشنهادهای سازنده و درمانگر مشکلات و مسائل اجتماعی.
۵-تلاش در جهت ساختن باهمستان و تقویت پیوندهای باهمستانی.
۶-تلاش بیوقفه در ایجاد و تقویت ارتباط با انسانهای دیگر در باهمستان. به عبارت دقیقتر:
الف: نه فقط با انسانهایی که اکنون زنده هستند بلکه اجداد و درگذشتگان.
ب: توجه به مسائل ارزشی در روابط انسانی.
ج: تلاش در جهت ایجاد ارتباط با نسلهای آینده. کافی نیست که والدین ما به دلیل بزرگ کردن ما خدمتگزار حساب شوند. رهبران خدمتگزار باید در خدمت باهمستان و کل جامعه باشند.
۷-مراقبت از محیط زیست و حفط و نگهداری اموال خصوصی و عمومی.
۸- داشتن یک چشمانداز امیدبخش و مثبت و سازنده نسبت به زندگی و آینده جامعه و انسانیت مانند مارتین لوترکینگ پسر.
تمام این هفت عنصر تشکیل دهنده رهبری خدمتگزار در موزه به نمایش گذاشته شدهاند. بازدیدکنندگان میتوانند با رویدادها و داستانهای زندگی و مبارزات شخصیتهایی که در رهبری خدمتگزارانه سرآمد بودهاند، آشنا شوند و از آنها یاد بگیرند. درواقع بخش عمدهای از فعالیت ما ایجاد توانمندی و عاملیت در آدمها در بستر مستقیم باهمستان است. شخصیتهایی در سطح گاندی در هند و یا ماندلا در آفریقای جنوبی به ندرت زاده میشوند. ما میخواهیم که با این آموزش عاملیت اجتماعی و سیاسی را در میان علاقمندان و مخاطبانمان ارتقاء بخشیم.
-دیگر چه نکتهای در موزه و فعالیت آموزشی بنیاد دهخدا هست که میخواهید روی آن تاکید کنید؟
-در مورد رهبر خدمتگزار و مدارا در روابط بین انسانها صحبت کردیم. میخواستم اضافه و تاکید کنم که ما فراتر از پذیرش تکثر و در پیش گرفتن مدارا و شکیبایی در برابر همه انسانها، ملتها، اقوام، ادیان و مذاهب دیگر و نسبت به حیوانات و موجودات دیگر هم باید با احترام و مهربانی برخورد کنیم. در این رابطه شخصیتهایی مانند جین گودال بودهاند که از نظر آنها حیوانات، با تاکید بر شامپانزهها، هم شخصیت و کرامت دارند و ما باید با احترام با آنها رفتار کنیم.
نکته آخر آنکه ما این شنبه، ۱۶ نوامبر، روز جهانی مدارا را در موزه دهخدا جشن میگیریم. این روز همچنین اولین سالگرد تأسیس موزه بینالمللی رهبران خدمتگزار است.
“اعلامیه اصول مدارا» که توسط کشورهای عضو یونسکو در تاریخ ۱۶ نوامبر ۱۹۹۵ به تصویب رسید، تاکید میکند که مدارا نه اغماض است و نه بیتفاوتی. مدارا به معنای احترام و قدردانی از تنوع غنی فرهنگهای جهان، اشکال مختلف بیان و گوناگونی در ابراز انسانیت ماست. مدارا حقوق بشر و آزادیهای بنیادین دیگران را به رسمیت میشناسد. مردم جهان به طور طبیعی متنوع هستند. تنها بردباری میتواند بقای جوامع چند قومیتی و چند مذهبی را در مناظق مختلف جهان تضمین کند.