پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که توسط قدرتهای خارجی طراحی و با همکاری ایادی داخلی آنها مانند دربار، ارتش شاهنشاهی و بخشی از روحانیت به وقوع پیوست، «نهضت مقاومت ملی» و رکن اصلی آن یعنی سازمان بازار و اصناف، در دو نوبت به محاکمه غیرقانونی رهبر نهضت ملی ایران، دکتر محمد مصدق، در دادگاه نظامی کودتاچیان واکنش نشان داد. در روزهای ۱۱ مهر و ۲۱ آبانماه به همین مناسبت، بازار به اعتصاب و تظاهرات پرداخت. تا آن زمان سازمان بازار نقطه ثقل نهضت مقاومت ملی بود. اما از آن روز به بعد، دانشجویان دانشگاه پرچمدار مبارزه با استبداد داخلی و قدرتهای مداخلهجو شدند. ابتدا در ۱۶ مهر ۱۳۳۲ دانشجویان دانشگاه تهران تظاهراتی در محوطه دانشگاه برگزار کردند. هفده آبان، با شروع دادگاه دکتر مصدق تعداد بیشتری از دانشجویان در تظاهرات شرکت کردند. اما روز ۲۱ آبان اعتراضات گستردهای برگزار شد و دانشجویان با ورود به خیابانها به ویژه حرکت به سوی بازار، گستره مبارزه خود را بیشتر نشان دادند. در پی این اعتراضات، در ابتدای آذرماه همزمان با محاکمه دکتر مصدق و دفاعیات شجاعانه آن بزرگمرد تاریخ در دادگاه نظامی، روز به روز به جوّ هیجانی دانشگاه افزوده میشد. در روز ۱۴ آذر تجدید رابطه با دولت انگلیس و ورود دنیس رایت دیپلمات انگلیسی و همچنین سفر قریب الوقوع ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران اعلام گردید.
دانشگاه در روزهای ۱۴ و ۱۵ آذر در حالت التهاب و اعتراض و در این دو روز یکپارچه پیکار بود. اما روز شانزده آذر، سربازان ارتش کودتاچی با حمله به داخل دانشگاه، صحنه هولناکی را رقم زدند. آنان با حمله به دانشکده فنی دانشگاه تهران، دانشجویان را به خاک و خون کشیدند. به دنبال این تهاجم، «احمد قندچی»، «مهدی شریعت رضوی» و«مصطفی بزرگنیا» با ضرب گلوله دژخیمان به شهادت رسیدند. و دهها تن نیز مجروح و گلوله خورده برجای ماندند. عوامل داخلی و خارجی کودتای ۲۸ مرداد، در روز ۱۶ آذر داغ ننگی را بر پیشانی خود نشاندند که تا ابد زدودنی نخواهد بود.
این روز بزرگ، نماد روز دانشجو در ایران شد. هر ساله ۱۶ آذر در دانشگاهها، یادبود شهادت سه مبارز راه استقلال و آزادی برگزار میشود، که مهمترین آن نکوداشتی بود که در شانزده آذر ۱۳۳۹ در دانشگاه تهران توسط سازمان دانشجویان جبهه ملی ایران برگزار گردید. از آن تاریخ سازمان دانشجویان تبدیل به یکی از بزرگترین تشکلهای آزادیخواه و استقلالطلب در ایران شد. دانشگاههای ایران، به ویژه دانشگاه تهران هر روز صحنه مبارزه علیه دستگاه استبدادی و دیکتاتوری هیأت حاکمه بود.
شوربختانه تا مقطع انقلاب دانشگاه هیچگاه مصون از حمله نیروهای نظامی و امنیتی نبود. اوج این یورشها، در روز اول بهمن ۱۳۴۰ و سیزده اَبان ۱۳۵۷ به وقوع پیوست. حکومت استبدادی برخاسته از کودتا با همین رفتارها، راهی جز واژگونی باقی نگذاشته بود. اما جای تعجب است که حکومت جمهوری اسلامی جایگزین، همان اعمال دژخیمانه و استبدادی به مراتب بدتر از رژیم گذشته را در مقابل جامعه ایران، به ویژه قشر فرهیخته جامعه یعنی دانشجویان در پیش گرفته است. فراموش نکنیم که با ایجاد شبیخون خونین فرهنگی در بهار ۱۳۵۹، ضمن سرکوب گروههای دانشجویی در دانشگاه، به تعطیلی سه ساله دانشگاه پرداخته و جامعه را از تولید و فناوری علمی بیبهره و بسیاری از اساتید برجسته را بیدلیل اخراج کردند. همچنین نباید ظلم تاریخی که در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ به کوی دانشگاه شد را فراموش کرد. خود دستگاه نظامی به همراهی دیگر گروههای موازی به کوی دانشگاه حمله کرده و شبانه دانشجویان بیدفاع را مورد ضرب و شتم قرار داده و برخی از دانشجویان را از پنجره طبقات بالا به حیاط پرتاب کردند. یک کشته و با گذشت ۲۵ سال چند نفر ناپدید از جمله سعید زینالی، دانشجویانی سالها اخراج، ماهها و حتی سالها زندان پیامد خونین آن رویداد هولناک بود. اینکه از واقعه تلخ ۱۶ آذر ۱۳۳۲سخن گفته میشود، صرفاً ذکر یک واقعه تاریخی نیست. بلکه اشاره به موضوع سرکوب دانشجویان به عنوان یک امر مستمر و مکرر است، زیرا این واقعه با اشکال گوناگون همواره توسط حکومتهای دیکتاتوری و ضد ملی در حال رخ دادن بوده و میباشد. دانشجویان ۱۶ آذر را نماد استقلالطلبی و آزادیخواهی نموده. در کنار آن سالگرد ۱۸ تیر را نمادی برای پیکار با حکومت استبدادی کنونی کردند. گویی استبداد کنونی با الهام از جنایات گذشته، استبداد سیاهتری را مستقر کرده است. فراموش نخواهد شد که در دو سال گذشته، پس از خیزش زن، زندگی و آزادی، دانشگاه نخستین پایگاهی بود که علیه جور و ستم زمان بپا خاست و هیأت حاکمه به بدترین وجه با دانشجویان و اساتید حقطلب برخورد کرد. از یاد نباید برد که کودکان و دانشآموزان این سرزمین هم از گزند سرکوب سیستماتیک هیأت حاکمه دور نماندند و به بدترین شکل مورد سرکوب قرار گرفتند. پس از خیزش جاری اساتید حقطلب نیز مورد تهاجم قرار گرفتند و به مانند انقلاب فرهنگی سالهای نخستین انقلاب، تصفیه، تعلیق، انفصال و اخراج شدند.
هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران
تهران – ۱۶ آذر ۱۴۰۳