«قانون حجاب»، چهره عریانِ ضد زن حکومت اسلامی

یکشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۳ برابر با ۰۸ دسامبر ۲۰۲۴


حنیف حیدرنژاد- لایحه «حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب» معروف به “قانون حجاب” را می‌توان از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داد. در این مختصر به چند موضوع برجسته‌تر اشاره می‌شود.

«قانون حجاب»، ضد کرامت انسانی

این لایحه در تضاد با اصل کرامت انسانی و مفهوم آن در دنیای مدرن است. کرامت انسانی به معنای ارزش و شأن ذاتی و برابر همه انسان‌هاست که به دلیل انسان بودن به همه آنان تعلق می‌گیرد. این مفهوم اساس حقوق بشر است و بر احترام به منزلت و ارزش فردی هر انسان، بدون توجه به نژاد، جنسیت، مذهب، ملیت یا هر ویژگی دیگر، تأکید دارد. در مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است: «به رسمیت شناختن حیثیت ذاتی و حقوق برابر و انتقال‌ناپذیر همه اعضای خانواده بشری اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است.»

همچنین ماده ۱ این اعلامیه بیان می‌کند: «همه انسان‌ها آزاد و با حیثیت و حقوق برابر زاده می‌شوند و از خرد و وجدان برخوردارند و باید نسبت به یکدیگر با روحیه برادری رفتار کنند.»

«قانون حجاب» بر پایه حذف زن و زنانگی از جامعه و محیط اجتماعی از طریق ایجاد محدودیت‌های مختلف تنظیم و بر این اساس نافی کرامت انسانی است.

«قانون حجاب»، مصداق آپارتاید جنسیتی

آپارتاید جنسیتی به معنای جداسازی یا تبعیض سیستماتیک مبتنی بر جنسیت است که بطور معمول به تبعیض ساختاری علیه زنان یا سایر گروه‌های جنسیتی اشاره دارد. این مفهوم با الگوبرداری از مفهوم «آپارتاید نژادی» به سازوکارهایی اشاره دارد که موجب تفکیک جنسیتی، نابرابری در حقوق و فرصت‌ها، و حتی محرومیت زنان از حقوق اساسی‌شان می‌شود.

قانون حجاب مصداق آپارتاید جنسیتی است. آپارتاید جنسیتی شامل اقداماتی است که:

– زنان یا سایر جنسیت‌ها را از مشارکت کامل در حوزه‌های مختلف زندگی، از جمله آموزش، اشتغال، سیاست و امور اجتماعی، امور فرهنگی، ورزش و… محروم کرده یا برای آنان محدودیت‌های سخت و دست و پاگیر ایجاد می‌کند، به نحوی که مشارکت عملی آنها در حوزه‌های گفته شده غیرممکن یا بسیار سخت می‌شود.

– قوانینی وضع می‌کند که بر اساس جنسیت، حقوق نابرابر به افراد اختصاص می‌دهد. از آزادی و برابری جنسیتی جلوگیری می‌کند، مانند ممنوعیت زنان از داشتن موقعیت‌های تصمیم‌گیری یا حق تصدی مناسب خاص یا تعیین نوع پوشش، ممنوعیت یا محدودیت در مسافرت و…

آپارتاید جنسیتی یکی از مصادیق نقض حقوق بشر است. چند سند مهم در حقوق بین‌الملل به مقابله با آپارتاید جنسیتی پرداخته‌اند، اگرچه اصطلاح «آپارتاید جنسیتی» بطور مستقیم در آنها نیامده است. برای مثال:

– اعلامیه جهانی حقوق بشر: ماده ۱ و ماده ۲ این اعلامیه بر برابری همه افراد و ممنوعیت تبعیض، از جمله بر اساس جنسیت، تأکید دارند.

کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان (CEDAW) (1979): این کنوانسیون بطور ویژه به تبعیض علیه زنان در تمام زمینه‌های زندگی پرداخته و از دولت‌ها می‌خواهد اقدامات لازم برای رفع چنین تبعیض‌هایی را انجام دهند. ماده ۱ آن، تبعیض علیه زنان را چنین تعریف می‌کند: «تبعیض علیه زنان» به معنای هرگونه تمایز، محرومیت یا محدودیت است که بر اساس جنسیت اعمال می‌شود و نتیجه یا هدف آن ایجاد مانع یا خدشه در به رسمیت شناختن، بهره‌برداری یا اجرای حقوق بشر و آزادی‌های اساسی زنان است. این تبعیض می‌تواند بدون توجه به وضعیت تأهل زنان، در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی یا سایر زمینه‌ها باشد و مبتنی بر برابری میان زنان و مردان باشد.»

میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی در ماده ۳ بر برابری کامل زنان و مردان در برخورداری از حقوق بشر تأکید می‌کند.

«قانون حجاب»، ضد آزادی و انتخابِ سبک زندگی شخصی

اسناد بین‌المللی متعددی وجود دارد که آزادی شخصی، به رسمیت شناختن فردیت و استقلال افراد در تعیین سرنوشت و سبک زندگی خود را به رسمیت می‌شناسند. این اسناد بر اصول بنیادین حقوق بشر استوارند و به آزادی و کرامت انسانی در تصمیم‌گیری‌های فردی و اجتماعی تأکید دارند. جدا از اعلامیه جهانی حقوق بشر می‌توان برای مثال به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان اشاره کرد که بر حقوق زنان در تصمیم‌گیری درباره زندگی شخصی و اجتماعی‌شان تأکید می‌کند و تضمین می‌کند که زنان در تمام جنبه‌های زندگی، از جمله تعیین سبک زندگی و سرنوشت خود، برابر با مردان باشند.

 چهره عریان حکومت ضد زن

حکومت اسلامی حاکم بر ایران در ۴۶ ساله گذشته پیوسته تلاش می‌کرد تا حجاب را «نمادی از فرهنگ و سنت ایرانی» معرفی کرده و تاکید می‌کرد حجاب اجباری نبوده، بلکه «انتخاب و اختیار» خود زنان است. مقاومت و مبارزه روزانه زنان ایران در طول نزدیک پنج دهه گذشته، به ویژه در دوره انقلاب «زن- زندگی- آزادی» و عصیان سرتاسری زنان علیه حجاب اجباری، کار را به آنجا رساند که حکومت ناگزیر شد با تنظیم «قانون حجاب» چهره ضد زن خود را هر چه عریانتر نشان دهد.

این قانون با اهرم تشویق و امتیاز دادن قصد دارد تا عده‌ای را به تن دادن به آن بکشاند. از سوی دیگر با اهرم تنبیه و مجازات یا ایجاد محدودیت‌های مختلف می‌خواهد مقاومت بخش بزرگ جامعه در برابر حجاب اجباری را در هم بشکند.

حکومت همچنین به دنبال آن است که با قانون حجاب، دست وفاداران و پیروانش را در جاسوسی علیه شهروندان باز گذاشته و با تشویق بقیه مردم به خبر چینی در مورد «تخالفات»، می‌خواهد بخشی از جامعه را در مقابل بخش دیگر قرار داده و مردم را نسبت به هم بی‌اعتماد کند. در آغاز دهه شصت نیز خمینی از مردم می‌خواست هر کسی را که علیه رژیم فعالیت می‌کند به نیروهای اطلاعاتی- امنیتی لو دهند. اگرچه همکاری در این مورد محدود بود، اما پیامد بزرگ آن، بی‌اعتمادی افراد به همدیگر بود. این بی‌اعتمادی حتی به درون خانه و خانواده و جمع دوستان و آشنایان نیز کشیده شد.

در حالی که به دلیل بحران‌های مختلف، امکان اعتراضات مردمی‌در ایران بالاست، رژیم امیدوار است تا از طریق «قانون حجاب» و تشویق مردم به خبرچینی و جاسوسی، اعتماد آنها به همدیگر را از بین برده و به همبستگی مردم در اعتراضات پیش رو ضربه وارد کند.

با نگاهی به عزم و اراده مردم ایران، به ویژه زنان و بطور خاص نسل جوان‌تر می‌توان با اطمینان گفت رژیم نمی‌تواند در هدف تعیین شده، یعنی تحمیل «قانون حجاب» اجباری موفق شود. از زمانی که این قانون رسما اعلام شود می‌توان انتظار داشت که دستگاه‌های مختلف سرکوبگر رژیم به دنبال اجرای آن برآیند، اما مقاومت جامعه در برابر این قانون بیشتر شده و همین، زمینه درگیری‌های بیشتری بین مردم با حکومت را ایجاد خواهد کرد.

از آنجا که رژیم اسلامی حاکم بر ایران، حجاب را یکی از نمادهای هویتی خود کرده است، شاید «قانون حجاب» مردم و حکومت را به سمت رو در روئی نهائی سوق دهد. هر نوع پیروزی و موفقیت مردم در این عرصه، روحیه نیروهای سرکوبگر را بیشتر درهم شکسته و آنها بهتر متوجه خواهند شد که تا کجا منزوی هستند. مشاهده این انزوا می‌تواند زمینه ریزش آنها از حکومت را بیشتر کرده و همین می‌تواند در اعتراض‌های خیابانی آینده موجب شود که در سرکوب مردم دچار تردید شوند.

«قانون حجاب» مُهر شکست بر یک پروژه ایدئولوژیک است که حکومت اسلامی در ایران نزدیک پنج دهه سعی کرد تا آن را بر مردم، به ویژه بر زنان تحمیل کند، اما موفق نشد و اینک بر آن است تا کالبد مُرده و در هم شکسته آن را با اتکاء به قانون و ابزارهائی که برای آن معرفی کرده با خشونت هرچه عریان تر سرپا نگه داشته و از این طریق «اقتدار» پوشالی خودش را به نمایش بگذارد. تلاشی بیهوده که در برخورد با عزم مصمم مردم، به ویژه زنان ایران در هم شکسته خواهد شد.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۵ / معدل امتیاز: ۴٫۸

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=364994