افزایش قابل توجه میزان غنیسازی اورانیوم در ایران و همچنین تهدید برخی مقامات ارشد جمهوری اسلامی به ساخت سلاح اتمی به بهانه «حفظ امنیت ملّی»، احتمال اقدام نظامی علیه تأسیسات اتمی در ایران را به شدت افزایش داده است.
سه قدرت اروپایی (انگلیس، آلمان و فرانسه) هرچند مدام در مورد خطرات دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی هشدار میدهند، اما تأکیدشان بر استفاده از «راه حلهای دیپلماتیک» برای مقابله با این تهدید است.
گزینههای دیپلماتیک اروپا برای مقابله با تهدید هستهای جمهوری اسلامی، علاوه بر تحریمها، فعال کردن «مکانیسم ماشه» است که درواقع آنهم بازگرداندن مجدد تحریمهایی است که با توافق اتمی موسوم به برجام معلق ماندهاند؛ گزینهای که تجربه نشان داده است در نهایت نتوانسته رژیم ایران را از گسترش برنامه اتمی خو بازدارد.
در این میان، عباس عراقچی وزیر خارجه جمهوری اسلامی تهدید کرده است که فعال شدن مکانیسم ماشه، ایران را به سمت ساخت سلاح اتمی میبرد. این تهدید یعنی حتا به کار گرفتن راه حل دیپلماتیک علیه جمهوری اسلامی نیز، تهران را به سوی بمب اتم سوق میدهد!
آژانس بینالمللی انرژی اتمی اواسط آذرماه ۱۴۰۳ گزارش داد که جمهوری اسلامی ظرفیت تولید اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی خود را «بطور چشمگیری» افزایش داده است. بر اساس گزارش آژانس تا پنجم آبانماه ۱۴۰۳، ایران ۱۸۲/۳ کیلوگرم اورانیوم غنی شده ۶۰ درصدی ذخیره کرده که نسبت به آخرین گزارش در ماه اوت ۱۷/۶ کیلوگرم افزایش پیدا کرده است.
مقامات جمهوری اسلامی با استناد به «فتوا»ی علی خامنهای مبنی بر «حرام بودن» استفاده از سلاح اتمی، ادعا صلحآمیز بودن برنامههای اتمی ایران را مطرح میکنند اما غنیسازی اورانیوم تا ۶۰ درصد هیچ مصرف غیرنظامی ندارد.
هدایتگر اصلی پروژه اتمی جمهوری اسلامی کیست؟
برنامههای اتمی جمهوری اسلامی در زمرهی سیاستهای کلان نظام به شمار میرود و تصمیمگیری در مورد آن جزو اختیارات رهبر نظام و نهادهای امنیتی- نظامی حکومت است. این در حالیست که بر سر حرکت به سمت ساخت سلاح اتمی یا بازدید بازرسان آژانس از تأسیسات اتمی در ایران در بالاترین ردههای نظام اختلاف نظر وجود دارد.
بیشترین اصرار برای ساخت سلاح اتمی، بطور علنی و با صراحت از جانب جریانهای نزدیک به مرکز اصلی قدرت و «سوپرانقلابیهای» نزدیک به خامنهای مطرح میشود. بعضی از آنها میگویند «اول بمب اتم بسازیم، بعد به سمت بهبود معیشتی مردم برویم». اما رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مصاحبه با بیبیسی گفته «بر کسی پوشیده نیست» که برخی سیاستمداران در ایران خواستار توسعه سلاح اتمی شدهاند. با اینهمه وی این ادعا را نیز مطرح میکند که بعد از گفتگوهایی که اخیراً در ایران داشته است، «به نظر نمیرسد که این مسیرِ انتخابیِ رهبری کنونی این کشور باشد.»
درواقع گروسی معتقد است دستیابی به سلاح اتمی خواسته علی خامنهای نیست، هرچند خود او بارها تأکید کرده است که فتوای خامنهای کافی نیست و باید اثبات شود که جمهوری اسلامی به دنبال بمب اتم نیست. به این ترتیب اگر ادعای گروسی درست باشد، مشخص نیست لگام پروژه ساخت سلاح اتمی دست کیست!
بر اساس آنچه در واقعیت میگذرد -یعنی افزایش غنیسازی اورانیوم در ایران تا سطح درجه تسلیحاتی- دو سناریو کلی وجود دارد:
۱) خامنهای موافق دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی است
۲) رهبر جمهوری اسلامی موافق ساخت سلاح اتمی نیست اما کسانی درون نظام هستند که هم موافقاند و هم قدرت و انگیزه زیادی برای انجام آن دارند.
ادعای گروسی مبنی بر اینکه دستیابی به بمب اتم «انتخاب رهبری ایران نیست»، اگر درست باشد، یعنی جریانی قدرتمند در ایران پروژه اتمی جمهوری اسلامی را پیش میبرد که زور خامنهای به مهار آن نمیرسد و این یعنی خطر مضاعف!
با توجه به اینکه راهکارهای دیپلماتیک برای متوقف کردن تهدید اتمی جمهوری اسلامی نتیجه نداده و مشخص نیست دقیقاً چه کسانی افزایش میزان غنیسازی را هدایت میکنند، یکی از راههای باقیمانده برای مقابله با اتمی شدن جمهوری اسلامی «اقدام نظامی» علیه این تأسیسات است.
اسرائیل به تأسیسات اتمی در ایران چشم دوخته
شبکه «فاکس نیوز» گزارش میدهد که دونالد ترامپ در حال بررسی گزینههای مقابله با برنامههای اتمی جمهوری اسلامی است و همزمان اسرائیل به تأسیسات اتمی جمهوری اسلامی چشم دوخته است. در این گزارش که ۲۳ آذرماه منتشر شد آمده «نیروی هوایی اسرائیل خود را برای حمله احتمالی به برنامه هستهای جمهوری اسلامی آماده میکند، زیرا طبق گزارشها، دولت دونالد ترامپ در حال بررسی کارزار «فشار حداکثری۲» علیه تهران است و وضعیت در خاورمیانه به سرعت در حال تحول است.»
در این گزارش تأکید شده شکست حماس و حزبالله و سرنگونی بشار اسد جمهوری اسلامی را به شدت منزوی کرده و احتمال اینکه برای حفظ خود و توازن قوا به سراغ بمب اتمی برود زیاد است.
بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل تأیید کرده است که ارتش اسرائیل در جریان حمله تلافیجویانه به تأسیسات نظامی در ایران بخشی از برنامه هستهای جمهوری اسلامی را مورد هدف قرار داده و آن را تخریب کرده است، اما همزمان هشدار داد که این برای خنثی کردن توانایی تهران برای تولید سلاح هستهای کافی نیست.
یسرائیل کاتز وزیر دفاع اسرائیل نیز در اظهاراتی مشابه گفته است که رژیم ایران «بیش از هر زمان دیگری در معرض حمله به تاسیسات هستهای خود قرار دارد.» او در همین اظهارات تأکید کرده: «ما این فرصت را داریم که به مهمترین هدف خود یعنی خنثی کردن و از بین بردن تهدید علیه موجودیت اسرائیل دست یابیم.»
طبق گزارشها، ترامپ از تیم خود خواسته است تا برای چگونگی ضربه زدن به برنامههای هستهای رژیم ایران، از جمله از طریق استفاده احتمالی از حملات هوایی پیشگیرانه، بدون کشاندن ارتش ایالات متحده به جنگ با جمهوری اسلامی، گزینههایی را طراحی کنند. این در شرایطی است که ترامپ اخیراً در مصاحبه با «تایم» در پاسخ به پرسشی در مورد احتمال جنگ آمریکا با جمهوری اسلامی ایران گفت: «هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد.»
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که اسرائیل در جریان حمله به تأسیسات نظامی در ایران موسوم به عملیات «روزهای پاسخ» گام اول برای حمله به تأسیسات اتمی جمهوری اسلامی را برداشت که اصلیترین آن صدمه به توان پدافندی و ضدهوایی نیروهای مسلح آن بود.
در تأیید این دیدگاه، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح بریتانیا اخیراً گفت که حمله هوایی اسرائیل به مراکز نظامی در ایران «تقریباً کل سیستم پدافند هوایی جمهوری اسلامی را از کار انداخت و توانایی آنها برای تولید موشکهای بالستیک نیز تا یک سال از بین رفت.»
دریادار تونی رادکین رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح بریتانیا، ۴ دسامبر (۱۴ آذرماه) در جریان سخنرانی سالانه خود در مؤسسه «رویال یونایتد سرویس» (RUSI) گفت جمهوری اسلامی از آن دست حکومتهایی است که به هر قیمتی به دنبال تضمین بقای رژیمهای خود هستند.
چنین وضعیتی احتمال اقدام نظامی علیه برنامههای اتمی جمهوری اسلامی را به شدت افزایش میدهد، به ویژه آنکه تحقیر جمهوری اسلامی از یکسو سبب ریزش نیروهای وفادار میشود و از سوی دیگر به مردم ایران که اکثریتشان مخالف حکومت هستند، انگیزه برای تغییر شرایط موجود میدهد.