«بی‌بی» و جناح راست اسراییل

- برای درک بهتر این شخصیت پیچیده و تأثیرگذار، باید فراتر از شعارها و انتقادات سطحی رفت و با نگاهی عمیق‌تر و نقادانه، به بررسی زندگی او، دستاوردهایش و تأثیری که بر اسرائیل و جهان داشته پرداخت. درک می‌کنم که برای بسیاری از مخالفان نتانیاهو، واژه «میهن‌پرستی» ممکن است خوشایند یا پذیرفتنی نباشد. اما واقعیت اینست که ناسیونالیسم، به عنوان مفهومی عمیق و ریشه‌دار، نقشی کلیدی در پیشرفت و موفقیت بسیاری از کشورها از جمله اسرائیل ایفا کرده و همچنان می‌کند.

پنج شنبه ۲۷ دی ۱۴۰۳ برابر با ۱۶ ژانویه ۲۰۲۵


دکتر مهدی میرسعیدی – مدتیست که شاهد ابراز عقاید و انتقادات گسترده‌ای نسبت به بنیامین نتانیاهو معروف به «بی‌بی» هستیم. اما در میان این موج اظهارات، آنچه به نظر می‌رسد همچنان در ابهام باقی مانده است، اینست که وی واقعاً کیست و چه نقشی در تاریخ و سیاست اسرائیل ایفا کرده است.

بنیامین نتانیاهو در اکسپو ۲۰۱۵ / میلان/ رویترز

برای درک بهتر این شخصیت پیچیده و تأثیرگذار، باید فراتر از شعارها و انتقادات سطحی رفت و با نگاهی عمیق‌تر و نقادانه، به بررسی زندگی او، دستاوردهایش و تأثیری که بر اسرائیل و جهان داشته پرداخت. درک می‌کنم که برای بسیاری از مخالفان نتانیاهو، واژه «میهن‌پرستی» ممکن است خوشایند یا پذیرفتنی نباشد. اما واقعیت اینست که ناسیونالیسم، به عنوان مفهومی عمیق و ریشه‌دار، نقشی کلیدی در پیشرفت و موفقیت بسیاری از کشورها از جمله اسرائیل ایفا کرده و همچنان می‌کند.

ناسیونالیسم در اسرائیل نه تنها به عشق به سرزمین و مردم آن تعریف می‌شود، بلکه به منزله ابزاری برای مقابله با تهدیدات، تقویت هویت ملی، و پیشبرد اهداف امنیتی و اقتصادی کشور عمل می‌کند. بدون این روحیه و تعهد مشترک به سرزمین، شاید اسرائیل هرگز نمی‌توانست در مواجهه با چالش‌های متعدد منطقه‌ای و بین‌المللی، جایگاه کنونی خود را به دست بیاورد.

پروفسور دکتر مهدی میرسعیدی

«بی‌بی» شخصیتی است که نمی‌شود او را صرفاً به عنوان یک سیاستمدار یا نخست‌ وزیر بررسی کرد. او رهبر طولانی‌ترین دولت در تاریخ اسرائیل بوده و در برخورد با چالش‌های امنیتی، دیپلماتیک و اقتصادی، تصمیماتی اتخاذ کرده که همواره مورد بحث و گاه اختلاف نظر قرار دارد. از مشارکت او در مذاکرات صلح تا سیاست‌های اقتصادی و اصلاحات اجتماعی، «بی‌بی» همواره نقشی برجسته در شکل‌ دادن به مسیر اسرائیل ایفا کرده است.

با این نگاه، تصمیم گرفتم زندگی و نقش‌آفرینی‌های بنیامین نتانیاهو را از زوایای مختلف بررسی کنم؛ از ریشه‌های خانوادگی و تربیتی او گرفته تا خدمات نظامی، دستاوردهای سیاسی و حتی جنجال‌ها و چالش‌هایی که او با آنها روبرو بوده است. این سفر تحلیلی، فرصتی است تا تصویری جامع‌تر از شخصیتی که هم تحسین‌شده و هم مورد انتقاد قرار گرفته ارائه بدهم. شاید این بررسی بتواند به رفع برخی ابهامات کمک کند و فهم بهتری از جایگاه و اهمیت او در تاریخ معاصر اسرائیل به دست دهد.

در ابتدا باید اشاره کنم که تحلیل وضعیت «بی‌بی» می‌تواند از سه دیدگاه مختلف ارائه بشود:
نخست، از سوی فردی که طرفدار اوست.
دوم، از نگاه کسی که منتقد جدی اوست.
سوم، از منظر یک فرد طرفدار حقوق بشر.

هر سه گروه ممکن است، بطور ناخودآگاه یا آگاهانه، دچار سوگیری بشوند و نگاه‌شان تحت تأثیر پیش‌فرض‌ها و باورهای شخصی قرار بگیرد. با این حال، هر کدام از این افراد احتمالاً معتقدند که در تحلیل خودشان عدالت را رعایت کرده‌اند. این موضوع نشان می‌دهد که حتی در تلاش برای ارائه دیدگاهی منصفانه، تأثیر سوگیری‌های ذهنی و اعتقادی می‌تواند نقش قابل‌ توجهی ایفا کند و من هم عاری از آن نیستم.

اسرائیل دوران بسیار ملتهب و حساسی را سپری می‌کند. این کشور هنوز در سوگ صدها دختر و پسر جوانی‌ بسر می‌برد که در حمله هولناک ۷ اکتبر ۲۰۲۳ توسط حماس جان خود را از دست دادند، در حالی که همچنان صدها نفر دیگر از شهروندان اسرائیلی در اسارت این گروه هستند. در کنار این اندوه ملی، اسرائیل با جنگی گسترده در چندین جبهه بطور همزمان درگیر است و از سوی دیگر، همچنان شاهد موج‌هایی از تعرض و نفرت علیه قوم یهود در نقاط مختلف جهان است. در چنین شرایطی، نام یک رهبر و چهره‌ای که برای بسیاری نماد مقاومت و میهن‌پرستی است، بیش از هر زمان دیگری شنیده می‌شود: بنیامین نتانیاهو یا «بی‌بی». چهره‌ای که برای بسیاری، از جمله خود من، نه تنها یک سیاستمدار یا دولتمرد، بلکه نمادی از میهن‌پرستی و اراده‌ای استوار است که هوشمندی  و شجاعت مردم اسرائیل را به تصویر کشیده است.

«بی‌بی» نه تنها یک رهبر بلکه قهرمانی است که سال‌ها با شجاعت از مردم خود دفاع کرده، جایگاه جهانی اسرائیل را تقویت کرده و چشم‌اندازی برای امنیت و شکوفایی دولت یهود ارائه کرده است. او برای بسیاری، الگویی از یک رهبر تمام‌عیار است، و برای من با ریشه ایرانی، رهبری است که همیشه آرزوی داشتن شخصیتی مشابه او را برای ایرانزمین نوین در قلبم داشته و دارم. انسانی که همه کار برای وطن‌اش می‌کند و مبتکرانه روش‌های سنتی مدیریت را در هم می‌شکند.

ریشه‌های میهن‌پرستی «بی‌بی» برمی‌گردد به دوران کودکی او. وی در سال ۱۹۴۹، تنها یک سال پس از اعلام استقلال اسرائیل، در خانواده‌ای به دنیا آمد که ایده‌های صهیونیستی و عشق به سرزمین یهود در آن ارزش‌هایی اساسی بودند. پدرش، بنزیون نتانیاهو، به عنوان یک روشنفکر و تاریخ‌شناس تأثیر بسزایی بر تفکر صهیونیستی و سیاست اسرائیل داشت. دیدگاه‌های او در مورد تاریخ یهودیان و نیاز به یک دولت مستقل یهودی، بطور غیرمستقیم در شکل‌گیری نگرش سیاسی و ایدئولوژیک پسرش نقش مهمی داشته است.  او مستقل از پسرش به دلیل کتاب تأثیرگذارش  با عنوان «The Origins of the Inquisition in Fifteenth Century Spain» (ریشه‌های تفتیش عقاید در اسپانیای قرن پانزدهم) شناخته شده است.

محیط خانه که سرشار از باورهای قوی به صهیونیسم بود، در کنار فرهنگ و آموزه مقاومت و استقامت، عشق به اسرائیل و مردم این سرزمین را در دل «بی‌بی» جوان کاشت و او را برای مسیر دشوار جهت رهبری اسراییل آماده کرد.

تجربیات زندگی شخصی «بی‌بی» هم تاثیر عمد‌ه‌ای در تولد یک میهن‌پرست داشت. او در سال ۱۹۶۷، وقتی ۱۸ ساله بود، به نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) پیوست و خدمت خود را در یگان نخبه سایرت متکل (Sayeret Matkal) آغاز کرد. این یگان یکی از واحدهای ویژه و فوق سرّی ارتش اسرائیل است که برای انجام مأموریت‌های پیچیده و حساس، از جمله عملیات نجات گروگان‌ها و جمع‌آوری اطلاعات از پشت خطوط دشمن، مشهور است. «بی‌بی» طی خدمت خود در «سایرت متکل» در چندین مأموریت جسورانه و مهم شرکت کرد که با شجاعت، دقت و هماهنگی آنها را به انجام رساند.  یکی از برجسته‌ترین عملیات‌هایی که او در آن حضور داشته، در سال ۱۹۶۸ و در لبنان بود که هدف از آن ضربه زدن به مواضع دشمن و جمع‌آوری اطلاعات حیاتی بود. در سال ۱۹۷۲ «بی‌بی» در عملیاتی شرکت کرد که به آزاد ساختن گروگان‌های هواپیمای ربوده شده خطوط هوایی «ساوث وست» اسرائیل منجر شد. این مأموریت در فرودگاه بن گوریون بود و یکی از موفق‌ترین عملیات‌های ضدتروریستی در زمان خود محسوب می‌شود.

خدمت سربازی نتانیاهو نه تنها مهارت‌های فنی و استراتژیک او رو تقویت کرد، بلکه به خود وی نشان داد که امنیت و بقای اسرائیل مهم‌ترین ماموریت اوست. همه این تجربه‌ها نقش کلیدی در شکل‌ دادن به شخصیت او ایفا کردند و پایه‌گذار مسیر طولانی او در دفاع از مردم و کشور اسرائیل شدند.

«بی‌بی» پس از پایان  خدمت در ارتش به آمریکا می‌رود و در مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) تحصیل می‌کند و در سال ۱۹۷۵ موفق به اخذ مدرک کارشناسی در رشته معماری می‌شود. بعد تحصیلات خود را در مدرسه مدیریت اسلون MIT ادامه می‌دهد و در سال ۱۹۷۶ مدرک کارشناسی ارشدش را در رشته مدیریت بازرگانی دریافت می‌کند. بعلاوه، «بی‌بی» مدتی هم در دانشگاه هاروارد در رشته علوم سیاسی تحصیل می‌کند، اما به دلیل کشته شدن برادرش، یوناتان نتانیاهو، در عملیات انتبه در سال ۱۹۷۶، تحصیلات را ناتمام رها می‌کند و به اسرائیل برمی‌گردد تا در کنار خانواده‌ باشد. به این ترتیب تحصیلات آکادمیک «بی‌بی» به‌ ویژه در حوزه مدیریت و اقتصاد، ابزاری می‌شوند تا دیدگاه‌های سیاسی و اقتصادی او شکل بگیرد و در آینده‌ی اسراییل به کار بیایند.

«بی‌بی» با دوره‌های متعدد نخست‌ وزیری، عنوان طولانی‌ترین نخست‌وزیر را در تاریخ اسرائیل به خودش اختصاص داده است.  در سال ۱۹۹۶ وی با اختلاف بسیار کمی، یعنی ۵۰٫۴۹ درصد آرا، موفق شد شیمون پرز رقیب خود را که ۴۹٫۵۱ درصد از آرا را کسب کرده بود، شکست بدهد. این انتخابات اولین بار در تاریخ اسرائیل بود که نخست‌ وزیر بطور مستقیم توسط مردم انتخاب می‌شد و نه از طریق رای‌گیری از نمایندگان مردم در کنست (پارلمان). «بی‌بی» آن زمان ۴۶ سال داشت و به عنوان جوان‌ترین نخست‌ وزیر اسرائیل وارد دفتر نخست‌ وزیری شد. پیروزی او زمانی رخ داد که شکاف عمیقی در سطح جامعه اسرائیل رخ داده بود، خصوصا بعد از ترور اسحاق رابین و بحث‌های داغ پیرامون روند صلح با فلسطینیان که شیمون پرز و گروه‌های میانه‌رو و چپ اسراییلی تمایل شدیدی به پیشرفت آن داشتند و در مقابل گروه‌های راست و مذهبی رویکرد متفاوتی را پیشنهاد می‌کردند. ورود «بی‌بی» به عنوان یک رهبر با تجربه نظامی و دیدگاه راست به سیاست‌های داخلی و خارجی کشور دستاوردهای مهمی را برای کشورش به ارمغان آورد.

بین سال‌های  ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۹ «بی‌بی» روی امنیت، دیپلماسی و سیاست‌های زیربنایی اقتصادی تکیه کرد. یکی از مهم‌ترین دستاوردهای او در این دوره امضای توافقنامه «وای ریوره در سال ۱۹۹۸ با یاسر عرفات بود که آن زمان رهبر تشکیلات خودگردان فلسطین بود. این قرارداد با میانجیگری رئیس‌ جمهور وقت آمریکا، بیل کلینتون، به امضا رسید. هدف این توافقنامه اجرای بخش‌هایی از توافق‌ اسلو بود از جمله خروج محدود نیروهای اسرائیلی از بخش‌هایی از کرانه باختری و تعهد فلسطینی‌ها به مبارزه با تروریسم در سرزمین‌های تحت کنترل آنها- که البته باز هم فلسطینیان به تعهد خود عمل نکردند و حملات علیه اسرائیلی‌ها ادامه یافت. «بی‌بی» با اینکه در زمان کمپین انتخاباتی از منتقدان موافقتنامه اسلو بود، اما با این توافق نشان داد که برای تأمین منافع امنیتی اسرائیل حاضر به شرکت در هر مذاکره صلح که لازم باشد هست.  او هیچوقت در مورد امنیت اسراییل کوتاه نیامد و سیاستی سختگیرانه برای مقابله با حملات تروریستی اتخاذ کرد و پروژه‌های احداث جاده‌های جایگزین و تدابیر امنیتی در کرانه باختری را برای محافظت از شهروندان اسرائیل به اجرا درآورد. همچنین دولت او به یک سلسله از اقدامات اطلاعاتی جدید روی آورد و همکاری‌های اطلاعاتی و مبارزه با تروریسم را تقویت کرد و در این خصوص بر همکاری نزدیک با آمریکا هم تأکید داشت.

در حوزه اقتصادی، «بی‌بی» اصلاحات گسترده‌ای را آغاز کرد که شامل خصوصی‌سازی شرکت‌های دولتی و کاهش نقش دولت در اقتصاد آن‌موقع اسراییل بود. این سیاست‌ها بود که ثبات و مدرن‌سازی اقتصاد اسرائیل را گسترش داد و زمینه را برای تبدیل اسراییل به یک مرکز فناوری جهانی در سال‌های بعد فراهم آور. «بی‌بی» همچنین تلاش زیادی برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی کرد و از تجربه علمی و آموزشی خود در آمریکا نیز برای تقویت روابط اقتصادی استفاده نمود.

در زمینه روابط دیپلماتیک، «بی‌بی» با تقویت همکاری‌های امنیتی و اقتصادی با اردن، روابط اسرائیل با این کشور را هم که بعد از پیمان صلح ۱۹۹۴ شکل گرفته بود، بهبود بخشید. او همچنین با نشان دادن خطرات ناشی از برنامه هسته‌ای رژیم حاکم بر ایران، تلاش کرد توجه جامعه بین‌المللی را به تهدیدات منطقه‌ای جمهوری اسلامی  جلب کند.  اما با همه این تلاش‌ها و تغییرات مردم کاملا راضی نبودند و دوره نخست‌وزیری «بی‌بی» در سال ۱۹۹۹ با شکست در برابر اهود برک به پایان رسید.

دلایل متعددی برای شکست او در آن دوره مطرح می‌شود. یکی از عوامل اصلی،  شاید نارضایتی عمومی از روند صلح با فلسطینیان بود. بسیاری از اسرائیلی‌ها احساس می‌کردند که مذاکرات به نتایج ملموسی نرسیده و امنیت کشور بهبود نیافته است. و این البته درست بود. شیمون پرز و بسیاری دیگر از سیاستمداران اسراییلی طرفدار رسیدن به صلح با فلسطینی‌ها بودند. اما «بی‌بی» به درستی می‌دانست که صلح با کسانی که تمام فکر و نگاه آنها روی نابودی اسراییل متمرکز است نمی‌تواند معنا و تداوم داشته باشد! علاوه بر این، در اواخر دوره نخست وزیری او ، به دلیل سرمایه‌گذاری‌های زیر‌بنایی در کشور، فشار  اقتصادی برای مردم ملموس شد و افزایش بیکاری در این دوره موجب کاهش حمایت مردمی از «بی‌بی» شد. همچنین، اختلافات داخلی در حزب لیکود و ائتلاف‌های سیاسی ناپایدار، شانس او را جهت جلب حمایت کافی برای پیروزی در انتخابات کم کرد. در مقابل، اهود برک با وعده‌های جدید در مورد پیشبرد روند صلح و بهبود وضعیت اقتصادی، توانست اعتماد بخش قابل توجهی از رأی‌دهندگان را جلب کند و در انتخابات پیروز شود.

اما زمان نشان داد که در بسیاری زمینه‌ها حق با «بی‌بی» بود. ‌ نگرش او نسبت به امنیت، سیاست، صلح و اقتصاد بسیار پخته‌تر از کسانی بوده که شعار خوب بلدند اما در عمل توان اجرای شعارهایشان را ندارند. این شد که پس از چند سال دوری از مقام نخست‌وزیری، «بی‌بی» بار دیگر در سال ۲۰۰۹ به این سمت بازگشت و به مدت ۱۲ سال متوالی، تا سال ۲۰۲۱، قدرت را در دست داشت.

در یک بررسی کوتاه دلیل این بازگشت را باید در عوامل متعددی جستجو کرد. بعد از بحران‌های امنیتی متعدد ناشی از جنگ دوم لبنان در سال ۲۰۰۶ و تهدیدات مداوم از سوی گروه‌های تروریستی حماس و حزب‌الله، مردم اسرائیل به دنبال رهبری بودند با تجربه که سیاست‌های سختگیرانه‌تری را در برابر تروریست‌ها به اجرا بگذارد. شکست دولت‌های پیشین، از جمله دولت اهود اولمرت، در تأمین انتظارات مردم به دلیل بحران‌های فساد، ضعف در مدیریت امنیت و مشکلات اقتصادی، اعتماد عمومی به رهبری به اصطلاح میانه‌روها را بطور چشمگیری کاهش داد. «بی‌بی» با توجه به سابقه خود در حوزه امنیت ملی، برنامه‌های اقتصادی برای مدرن‌سازی کشور و توسعه فناوری، توانست حمایت گسترده‌ای را جلب کند. او توانست با تشکیل ائتلاف قوی با احزاب راستگرا و مذهبی، جایگاه محکمی در کنست به دست بیاورد و از این طریق پیروزی خودش را تضمین کند. کمپین مؤثر او که پیام بازگشت به ثبات و امنیت را به مردم منتقل می‌کرد، با جلب حمایت طبقات مختلف جامعه، از جمله طبقه متوسط و جوامع مذهبی همراه شد. جامعه‌ای که روزگاری به او رای منفی دادند به امید اینکه با برقراری صلح با فلسطینیان، آرامش به زندگی آنها بیاید حالا آموخته بودند که فلسطینی چیزی بجز همه اسراییل را نمی‌خواهد. آموخته بودند که رژیم ایران و اعراب همسایه اگر توان نظامی و برتری داشته باشند حتی لحظه‌ای هم یهودیان را  تحمل نخواهند کرد و آموخته بودند که تنها با تکیه بر خود می‌توانند اسراییل را خانه‌ی خود بدانند. این عوامل نقش مهمی در بازگشت «بی‌بی» به قدرت ایفا کردند.

بازگشت او آغازِ یکی از طولانی‌ترین دوره‌های خدمت او به عنوان نخست‌ وزیر اسرائیل شد. این دوره همچنین طولانی‌ترین دوران نخست‌وزیری یک فرد در تاریخ اسرائیل است.

در این مدت «بی‌بی» با موفقیت چالش‌های بزرگی را مدیریت کرد. از جمله مقابله با تهدیدهای امنیتی منطقه‌ای مانند برنامه هسته‌ای رژیم ایران، درگیری‌های نظامی با حماس و حزب‌الله و حوثی‌ها، و بحران‌های دیپلماتیک جهانی.

«بی‌بی» همچنین با انعقاد توافقنامه‌های تاریخی مانند «پیمان‌ ابراهیم» در سال ۲۰۲۰، روابط اسرائیل با کشورهای عربی مانند امارات متحده عربی، بحرین، سودان و مراکش را بهبود بخشید. این توافق‌نامه‌ها که با بازیگری آمریکا انجام شد، نقطه عطفی در تاریخ دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای اسراییل محسوب می‌شوند و اسرائیل را در جایگاه دیپلماتیک قوی‌تری قرار دادند. به نظر من، نزدیکی استراتژیک نتانیاهو با دونالد ترامپ یکی از هوشمندانه‌ترین و مبتکرانه‌ترین تصمیمات او در عرصه سیاست بین‌المللی بود. این روابط نزدیک نه تنها روابط اسرائیل و ایالات متحده را به سطحی بی‌سابقه رساند، بلکه منجر به تصمیم تاریخی انتقال سفارت آمریکا به اورشلیم شد. این اقدام، که برای اولین بار انجام گرفت، بطور قابل توجهی جایگاه اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل تقویت کرد و حاکمیت یهودیان بر این شهر مقدس را از منظر دیپلماتیک و بین‌المللی استحکام بخشید.

پس از انتخابات سال ۲۰۲۲، نتانیاهو بار دیگر در ۲۹ دسامبر ۲۰۲۲ به عنوان نخست‌ وزیر اسرائیل سوگند یاد کرد و دولت جدید خود را تشکیل داد. این بازگشت به قدرت،  توانایی او را در احیای حمایت سیاسی و حفظ نفوذ خود در سیاست داخلی اسرائیل نشان می‌دهد. دوره کنونی نخست‌وزیری نتانیاهو با بحران‌های متعددی همراه شده، از  تنش‌های امنیتی در منطقه و حادثه هفتم اکتبر ۲۰۲۳  و جنگ‌های منطقه‌ای، نیازهای تقویت روابط دیپلماتیک با کشورهای متحد و مقابله با تهدیدهای خارجی مانند جنگ رژیم ایران با اسراییل تا تهدید موجودیت اسراییل و حمله با بیش از ۵۰۰ موشک در دو نوبت و خطرات برنامه هسته‌ای رژیم که کماکان ادامه دارد. او همچنین با اعتراضات داخلی در مورد پیشنهاد اصلاحات قضایی در کشور و تعادل قوا و دسیسه سیاستمداران چپ در کشور روبروست، اما همچنان مصمم و پایدار و استوار بر چشم‌انداز خود برای تضمین امنیت اسرائیل و تقویت جایگاه آن در سطح جهانی تأکید دارد. این دوره از نخست‌ وزیری، فرصت دیگری به «بی‌بی» داد تا نقش خود را در شکل‌ دادن به آینده اسرائیل به عنوان یک کشور قوی ایفا کند و میراث سیاسی و اقتصادی خود را به عنوان یک رهبر مهم یهودیان ابدی کند.

باید توجه داشت که دوره‌های نخست‌ وزیری «بی‌بی» بطور قابل‌ توجهی با شکوفایی اقتصادی همراه بوده و اسرائیل را به یک مرکز جهانی فناوری و نوآوری تبدیل کرده است. تحت رهبری او، اسرائیل توانست به یکی از اقتصادهای پیشرو در جهان تبدیل شود، به‌ ویژه در بخش فناوری که  لقب «ملت استارت‌آپ» را برای کشورش به ارمغان آورد.

دولت «بی‌بی» توانست رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) را بطور بارز بهبود بخشد. رشد  GDP اسرائیل از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۲۴ نشان‌دهنده روندی پایدار و صعودی است که اقتصاد کشور را به یکی از موفق‌ترین اقتصادهای جهان تبدیل کرده. در سال ۲۰۰۹، تولید ناخالص داخلی اسرائیل حدود ۱۹۴ میلیارد دلار بود که در سال ۲۰۲۴ به ۵۴۰ میلیارد دلار رسید. این رشد اقتصادی چشمگیر نتیجه سیاست‌های مدرن‌سازی، حمایت از فناوری و جذب سرمایه‌گذاری خارجی است. اقتصاد اسرائیل طی این سال‌ها توانسته جایگاه خود را به عنوان یک مرکز فناوری جهانی مستحکم سازد. سرمایه‌گذاری در بخش‌هایی مانند فناوری اطلاعات، امنیت سایبری، و هوش مصنوعی، همراه با اصلاحات اقتصادی و خصوصی‌سازی در دوره نخست‌وزیری نتانیاهو، نقش کلیدی در این موفقیت ایفا کرده است.

سرانه تولید ناخالص داخلی اسرائیل، که یکی از شاخص‌های اصلی رفاه اقتصادی است، در دوره «بی‌بی» از حدود ۲۷٬۰۰۰ دلار در سال ۲۰۰۹ به بیش از ۵۲٬۰۰۰ دلار در سال ۲۰۲۱ افزایش یافت. این رشد، اسرائیل را در میان ۲۰ کشور برتر جهان از نظر سرانه تولید ناخالص داخلی قرار داده است.

«بی‌بی» با اجرای سیاست‌های اقتصادی لیبرال، توانست نرخ بیکاری را بطور چشمگیری کاهش بدهد. نرخ بیکاری که در سال ۲۰۰۹ بیش از ۷ درصد بود، تا سال ۲۰۱۹ به ۳٫۴ درصد کاهش یافت، که یکی از پایین‌ترین نرخ‌ها در جهان به شمار می‌رود.

همانطور که گفته شد، او اسراییل را به مرکز فناوری جهانی تبدیل کرد و به لطف سیاست‌های «بی‌بی» و تمرکز او بر نوآوری و سرمایه‌گذاری در استارت‌آپ‌ها، به قطب فناوری جهان تبدیل شد. تا سال ۲۰۲۲، اسرائیل میزبان بیش از ۶٬۵۰۰ استارت‌آپ فعال بود که این رقم نسبت به جمعیت کشور، بالاترین نسبت به جمعیت جهان است.

سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی (FDI) در اسرائیل در دوران «بی‌بی» افزایش چشمگیری داشته است. در سال ۲۰۲۰ اسرائیل موفق به جذب ۲۴ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی شد که نشان‌دهنده اعتماد جهانی به ثبات اقتصاد و نوآوری‌های این کشور است.

اسرائیل تحت رهبری «بی‌بی» بطور مداوم در میان ۱۰ کشور برتر جهان در شاخص نوآوری جهانی قرار گرفت. در سال ۲۰۲۲ اسرائیل رتبه هفتم را در این شاخص به خود اختصاص داد. «بی‌بی» با اختصاص بیش از ۴٫۹ درصد از تولید ناخالص داخلی به تحقیق و توسعه (R&D)، بالاترین نسبت هزینه تحقیق و توسعه به GDP را در جهان دارد. این تمرکز بر تحقیق و توسعه، کشور را به یک پیشرو در حوزه‌های فناوری اطلاعات، امنیت سایبری، و فناوری پزشکی تبدیل کرده است.

اسرائیل طی سال‌های گذشته میزبان بعضی از بزرگترین شرکت‌های فناوری جهان بوده، از جمله گوگل، مایکروسافت، و اینتل. علاوه بر اینها شرکت‌های فناوری اسرائیلی در سال‌های اخیر میلیاردها دلار از طریق عرضه عمومی (IPO) و فروش سهام جذب مالی کردند.

جالب است که بدانید شرکت‌هایی مانند Waze (خریداری شده توسط گوگل) و Mobileye (خریداری شده توسط اینتل) نمونه‌هایی از موفقیت جهانی شرکت‌های استارت‌آپ‌ اسرائیلی هستند.

واقعیت اینست که رشد سریع اقتصاد، کاهش بیکاری، و موفقیت در جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی، میراث ماندگار «بی‌بی» به شمار می‌روند. اسرائیل به عنوان «ملت استارت‌آپ» نه تنها در خاورمیانه بلکه در سطح جهان جایگاهی بالا دارد.

در یک نگاه عادلانه، چشم‌انداز  «بی‌بی» برای اسرائیل همیشه واضح بوده: تضمین بقای اسراییل به عنوان یک دولت یهود و دموکرات در منطقه‌ای پر از بحران و چالش. او این چشم‌انداز را با پایداری دنبال کرده و اغلب با انتقادها و مخالفت‌هایی نیز روبرو شده اما همچنان به اعتقادات خود پایبند مانده است.

رهبری او در دوران بحران، مانند درگیری‌ با حماس و حزب‌الله، تعهد بی‌قید و شرط او  را به حفاظت از  موجودیت اسرائیل نشان می‌دهد. منتقدان ممکن است درباره روش‌ها یا نتایج آن بحث کنند، اما هیچ انتقادی عزم او را برای دفاع از مردم و کشورش هرگز سست نکرده است. از دید من این خصیصه نشانگر یک میهن‌پرست واقعی است؛ رهبری که حاضر است تصمیمات سخت و چه بسا نامحبوب برای امنیت کشورش بگیرد و در برابر فشار و تبلیغات سازمان‌های چپ مقاومت کند. حتی تهدید به دستگیری نیز او را متوقف نکرده و محکم به دنبال منافع ملت اسراییل قدم برداشته است.

البته او مانند هر رهبر دیگر، در طول دوره سیاسی خود با جنجال‌ و چالش‌ و آزمون و خطا نیز روبرو بوده است. منتقدان او را به تفرقه‌افکنی متهم کرده‌اند؛ سیاست‌های او هم در اسرائیل و هم در سطح بین‌المللی بحث‌برانگیز بوده است. با این حال، برای کسانی که او را یک میهن‌پرست و قهرمان می‌دانند، این چالش‌ها فقط نشان‌دهنده استقامت و عزم او هستند. از دیدگاه من، «بی‌بی» نه فقط یک رهبر، بلکه نمادی از عشق به وطن و تعهد به خدمت به ملت و مملکت‌اش است. مسیر زندگی او، که با شجاعت، بینش استراتژیک و تعهد بی‌قید و شرط همراه بوده، الهام‌بخش هر کسی است که به قدرت میهن‌پرستی و اهمیت ایستادگی بر باورهای خود ایمان دارد. چنین رهبرانی، با ریشه‌های عمیق در عشق به سرزمین خود، نمونه‌ای از مقاومت و امید برای آینده کشورشان هستند.  در این چارچوب، وقتی شاهزاده و ولیعهد ایران به اسرائیل سفر می‌کند و پیامی از دوستی و احترام را از طرف یک وطن‌پرست به وطن‌پرست دیگر منتقل می‌کند، این لحظه به نمادی از پیوندی عمیق بین دو ملت تبدیل می‌شود؛ پیوندی که ریشه در احترام به ارزش‌های مشترک، تعهد به امنیت و پیشرفت، و اراده‌ای استوار برای ساختن آینده‌ای بهتر دارد.

اما نکته آخر اینکه، در مورد دادگاه‌های «بی‌بی» زیاد صحبت می‌شد اما کمتر کسی جزییات آنها را می‌داند. بطور خلاصه باید گفت که او با مجموعه‌ای از اتهامات در خصوص فساد مواجه است که این اتهامات در نوامبر ۲۰۱۹ رسماً مطرح شدند و شامل رشوه‌خواری، کلاهبرداری و خیانت در امانت می‌شوند که در سه پرونده جداگانه با عنوان «پرونده ۱۰۰۰»، «پرونده ۲۰۰۰» و «پرونده ۴۰۰۰» شناخته می‌شوند. این پرونده‌ها به عنوان یکی از جدی‌ترین چالش‌های سیاسی و حقوقی دوران نخست‌ وزیری او مطرح شده‌اند. این اتهامات هنوز در دادگاه تحت بررسی قرار داشته و نیاز به بررسی عادلانه دارند. پرونده اول (پرونده ۱۰۰۰]) مربوط به هدایای گران‌قیمت است که در آن «بی‌بی» به کلاهبرداری و خیانت در امانت متهم شده است. ادعا می‌شود که او هدایای گران‌قیمتی شامل سیگارهای کوبایی، شامپاین و جواهرات به ارزش تقریبی ۲۰۰٬۰۰۰ دلار از افرادی مانند آرنون میلچن تهیه‌کننده اسرائیلی- آمریکایی هالیوود و جیمز پکر میلیاردر استرالیایی دریافت کرده است. گفته می‌شود که در مقابل، او برای پیشبرد منافع شخصی و مالی این افراد اقداماتی از جمله لابیگری برای کاهش مالیات‌ها و کمک به تمدید ویزای آمریکای میلچن انجام داده است. «بی‌بی» در دفاع از خود ادعا کرده که این هدایا نشانه‌ای از روابط دوستانه بوده و هیچگونه ربطی به رشوه‌خواری نداشته است.

پرونده دیگر (پرونده ۲۰۰۰) به روزنامه یدیعوت آحرونوت مربوط است که در این پرونده نیز «بی‌بی» به کلاهبرداری و خیانت در امانت متهم شده. اتهام او مذاکره با آرنون موزس مالک روزنامه معروف یدیعوت آحرونوت است. طبق این ادعاها، نتانیاهو پیشنهاد کرده بود که در ازای پوشش خبری مثبت‌تر از طرف این روزنامه، آن را در برابر رقیب‌اش، روزنامه اسرائیل هیوم، تقویت کند. هرچند که این توافق هرگز عملی نشده، اما مکالمات ضبط‌شده حاکی از تمایل «بی‌بی» به چنین معامله‌ای است. او ادعا می‌کند که این مذاکرات غیررسمی بوده و به هیچ تصمیمی منجر نشده است.

آخرین پرونده او یعنی «پرونده ۴۰۰۰» مربوط به شرکت بیزک و وبسایت والا است. این پرونده  نیز که جدی‌ترین اتهامات را شامل می‌شود، نتانیاهو را به رشوه‌خواری، کلاهبرداری و خیانت در امانت متهم کرده است. طبق ادعاها، او مزایای نظارتی ارزشمندی به شائول الوویچ سهامدار اصلی شرکت مخابراتی بیزک اعطا کرده. در مقابل، الوویچ از وبسایت خبری والا که تحت مالکیت او بود، برای انتشار اخبار و تصاویر مثبت از نتانیاهو و خانواده‌اش استفاده و انتقادها را سانسور کرده است. این مزایا به ارزش صدها میلیون دلار برآورد شده است. نتانیاهو این اتهامات را نیز رد کرده و مدعی است که تصمیمات نظارتی برای منافع عمومی اتخاذ شده است.

برگزاری این دادگاه‌ها در ماه مه ۲۰۲۰ رسماً آغاز شد و طی آن «بی‌بی» در حالی که همچنان به عنوان نخست‌وزیر خدمت می‌کرد، در جلسات دادگاه حضور پیدا کرد. منتقدان معتقدند که این پرونده‌ها اعتماد عمومی به دولت اسرائیل را تضعیف کرده‌ است، در حالی که حامیان نتانیاهو این اتهامات را بخشی از یک «توطئه سیاسی» می‌دانند. این پرونده‌ها همچنین باعث اعتراضات گسترده‌ای در اسرائیل شد، به ویژه از سوی گروه‌هایی که معتقدند نتانیاهو از قدرت خود برای فرار از پاسخگویی سوء استفاده می‌کند.

البته در صورت محکومیت او در دادگاه، «بی‌بی» ممکن است با احکام سنگین زندان روبرو شود و آینده سیاسی او به شدت تحت تأثیر قرار بگیرد و یا ممکن است مجبور به استعفا شود و طبق قوانین اسرائیل، از تصدی سمت‌های دولتی منع بشود. اما در صورت تبرئه، می‌تواند موقعیت سیاسی خود را تقویت کرده و ادعایش مبنی بر قربانی شدن در یک «توطئه» را اثبات کند. البته شاید هم مانند ترامپ محکوم بشود اما پرونده‌ها بدون هیچ جریمه‌ای مختومه اعلام شوند.

نکته بسیار مهم و کلیدی اینست که بنیامین نتانیاهو تا کنون در هیچ دادگاهی محکوم نشده و هیچ حکمی علیه او صادر نشده است. این موضوع برخلاف اطلاعات نادرستی است که به عمد در برخی محافل و رسانه‌ها انتشار یافته و او را به فساد محکوم می‌کنند. در حالی که روند دادرسی در جریان است  و بر همگان لازم است که به اصل برائت تا اثبات جرم احترام بگذارند. انتشار چنین اطلاعات نادرستی نه تنها بی‌عدالتی در قبال یک فرد و از نظر من یک قهرمان یهودی است بلکه می‌تواند اعتماد عمومی به نظام قضایی را در یک‌کشور دموکراتیک تضعیف کند.

*پروفسور  دکتر مهدی میرسعیدی استاد و پژوهشگر دانشکده پزشکی دانشگاه فلوریدا

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۱۲ / معدل امتیاز: ۴٫۱

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=367827