نه به مذاکره؛ آری به تغییر رژیم

یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳ برابر با ۱۹ ژانویه ۲۰۲۵


عرفان قانعی فرد (اورشلیم پست) – الان پس از شکست اوباما و بایدن که هر دو ادامه‌دهنده سیاست کارتر نسبت به جمهوری مُلایان بودند، روی آوردن به دیپلماسی کاری خطا و استراتژی بی‌ثمر و خیالپردازنه است. لابی‌های وابسته به ماشین تبلیغات جمهوری اسلامی در اروپا و آمریکا مرتب دارند این صدای ناهنجار را تکرار می‌کنند و نباید ترامپ وارد این بازی باخت – باخت شود.

پس از فشار حداکثری و فعال کردن مکانیسم ماشه، تنها چیزی که قابل تصور است حمایت از تغییر رژیم در تهران است اگر هدف  تشکیل خاورمیانه جدید و ریشه‌کن کردن تروریسم اسلامی است وگرنه همین بازی شوم ادامه خواهد یافت و نیروهای آمریکایی و اسرائیلی نیز قربانی یک حکومت وحشی می‌شوند.  این فرصت طلایی در تاریخ، همیشه تکرار نمی‌شود.

اما هراس اصلی جمهوری اسلامی علاوه بر احتمال حمله آمریکا و اسرائیل به تاسیسات اتمی و از دست دادن کارت بازی بمب اتمی از ملاها، احتمال قیام سراسری ملت ایران علیه رژیم مُلاها است. اما وحشت رژیم توتالیتر، از مشکل جانشینی برای رهبری خود است. علی خامنه‌ای نمی‌خواهد همانطور که احمد خمینی با دسیسه‌ی خود وی و اکبر هاشمی رفسنجانی از بین رفت، فرزند خودش- مجتبی- به سرنوشتی مشابه دچار شود. خامنه‌ای انسانی شکاک، کینه‌توز و مالیخولیایی است. او چندین دستگاه اطلاعاتی و امنیتی تو در تو و به موازت همدیگر دارد. دیکتاتور بی‌آبروی ایران، قبل از مرگ باز هم به شرارت و ایجاد فتنه و آتش و آشوب ادامه می‌دهد. او یک خونخوار ذاتی است و نمی‌خواهد رأس هرم قدرت را حتی پس از مرگ هم از دست بدهد.

حال تیم امنیتی ترامپ  و آژانس‌های اطلاعاتی- امنیتی با مدیریت جدید می‌دانند که رژیم ایران دارای چالش‌های داخلی و خارجی است. بحران مشروعیت رژیم و نارضایتی عمومی و فشار معیشتی و سرکوب‌ها و اقتصاد بحران‌زده و تورم زیاد و شکاف‌های بین ملت و حکومت و بحران مدیریتی از یکسو و مجموعه احتمال مداخله نظامی آمریکا و اسرائیل و بحران‌های نظامی- امنیتی و احتمال نابودی سودای بمب اتمی و فلج شدن مافیای شبکه تروریستی در چشم‌انداز کوتاه‌مدت از سوی دیگر، مجموعه‌ای از دلایل است که می‌تواند احیای فشار حداکثری و مکانیسم ماشه را موثرتر کند.

شرط عقل و خرد سیاسی هم نیست که به یک رژیم متخاصم منزوی و ضعیف و بحران‌زده تحت پوشش مذاکره دوباره فرصت حیات مجدد داد. ببر کاغذی رژیم برهنه در برابر دیدگان مراکز نظامی و اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل قرار دارد و نمایش‌ها و بلوف‌های مافیای رسانه‌ای رژیم جمهوری اسلامی اعتباری ندارد. در حالی که مجموعه عوامل بحرانی در داخل یک رژیم دیکتاتوری، فرصتی طلایی فراهم کرده، تلاش برای توافق هسته‌ای جدید باز هم نوعی تنفس مصنوعی دادن به دیکتاتوری حاکم بر ایران است. چرا باید به یک رژیم مدافع تروریسم شانس حیات داد؟ چرا باید ترامپ به خاطر به اصطلاح فرصت دیپلماسی خام شود و در برابر یک رژیم ضدصلح و ضدبشر و ضدثبات منطقه‌ای از ابزار بی‌معنای دیپلماسی در مقابل تروریست‌های اسلامی استفاده کند؟ دادن پیشنهاد دیپلماسی برای حکومتی که می‌خواست ترامپ را ترور و اسرائیل را نابود کند، تلاشی عبث و شعاری و پوچ و شکست خورده است. رژیم تهران را فقط می‌توان از یک راه مهار کرد و آن نشان دادن قدرت و زور است تا ملت ایران نیز هراس‌اش فرو بریزد و با انگیزه و پشتیبانی که دریافت می‌کند، خودش معادله اساسی را برای  تغییر رژیم حل کند. تفکر غالب بر جامعه ایران، تغییر رژیم است و آگاهی جامعه ایران قابل قیاس با ۱۹۷۹ نیست که مشتی تروریست اسلامی و مارکسیستی کشور را اشغال کردند.

از این فرصت طلایی باید سود جست و خاورمیانه جدید را بنا نهاد و توهم دیپلماسی را دنبال نکرد که ره به جایی نمی برد. بنا کردن یک کشور دموکرات بر مبنای قوانین حقوق بشر و مدرن، به نفع منافع آمریکا و اسرائیل خواهد بود و مدار چین و روسیه، از شکست تغییر رژیم در ایران، به سمت معماری برقراری روابط جدید با مدار جدید اسرائیل و اعراب شکل خواهد گرفت.

*منبع: اورشلیم پست
*نویسنده: عرفان قانعی فرد پژوهشگر تاریخ و تحلیلگر سیاسی

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۷ / معدل امتیاز: ۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=368138