سیمون درایه – در مقالهای که در تاریخ ۱۶ ژانویه ۲۰۲۵ در اورشلیم پست منتشر شده است، خانم نازنین افشین جم ایجاد «کمیسیون گذار ایران به دموکراسی» (ITDC) را پیشنهاد میکند، که چارچوبی بلندپروازانه اما ناقص برای گذار ایران از رژیم تمامیتخواه کنونی به دموکراسی ارائه میدهد. در حالی که ایدهی یک کمیسیون فنسالار (تکنوکرات) و غیرحزبی روی کاغذ جذاب به نظر میرسد، اما این پیشنهاد از درسهای تاریخی، واقعیات انقلابها، تجربههای شکستخوردهی گذشته و نیاز حیاتی به یک رهبر مورد وثوق و وحدتبخش برای هدایت این گذار چشمپوشی میکند.
نازنین افشینجم حکومتهای افغانستان، عراق و رژیمهای استبدادی را به عنوان نمونههایی از چالشهای دموکراتیزه شدن ذکر میکند، اما نتیجهگیریهای او متناقض به نظر میرسد. او اذعان دارد که مداخلات غرب در افغانستان و عراق به دلیل راه حلهای تحمیلی که با زمینههای محلی سازگار نبودند، شکست خوردند، اما در عین حال، کمیسیونی را پیشنهاد میکند که وابستگی شدیدی به چارچوبهای خارجی دارد. این دقیقاً تکرار همان اشتباهات آن تجربههای ناکام است.
شاهزاده رضا پهلوی در سخنرانی خود در «کنفرانس محافظهکاری ملی» به درستی مقاومت غرب در برابر همسویی فرهنگی در دوران گذار پس از درگیریها را مورد انتقاد قرار دادند، به ویژه در افغانستان، جایی که حذف نظام پادشاهی باعث تضعیف ساختاری شد که بطور تاریخی با هویت ملی آن کشور گره خورده بود. به همین ترتیب، گذار ایران نیز نمیتواند بر چارچوبهای وارداتی که فاقد پیوند فرهنگی و تاریخی هستند، متکی باشد.
تاریخ همچنین ما را از خطرات گذارهای مبتنی بر ائتلاف و ناتوانی آنها در جلوگیری از ایجاد یک نظام تمامیتخواه آگاه میسازد. ائتلاف پس از انقلاب شوروی که در ابتدا متنوع بود، به یکی از وحشیانهترین دیکتاتوریهای ایدئولوژیک تحت سلطه لنین و استالین تبدیل شد. سرنوشتی مشابه میتواند در انتظار ایران باشد اگر گذارش به نهادی نامنسجم و بدون یک رهبر مشخص سپرده شود. ائتلافها و کمیسیونها ذاتاً مستعد درگیریهای داخلی، کشمکشهای قدرت و انشعابات ایدئولوژیک هستند که در نهایت راه را برای نیروهای فرصتطلب جهت مصادرهی انقلاب باز میکنند. تنها یک رهبری واحد سیاسی و مورد وثوق اکثریت مردم میتواند از این خطر جلوگیری کند.
نازنین افشین جم: «ملت ما نیازمند همبستگی، همدلی و عملگرایی سازنده است»
سال گذشته، شکست تجربهی ائتلافی موسوم به «کنفرانس جرجتاون» که آنجا هم نازنین افشین جم نقشی در شکلگیری آن داشت، همچنان خاطرهای زنده برای اپوزیسیون ایرانی است. در انتخاب شخصیتها برای این ائتلاف، از جمله چهرههای مشهور، فعالان حقوق بشر و مخالفان سیاسی، دقت به کار گرفته شده بود. اما فروپاشی این ائتلاف بسیاری از ایرانیان را ناامید کرد و اکثر آنها امید خود را به چنین ائتلافهایی از دست دادهاند.
مدل «کمیسیون گذار ایران به دموکراسی» ITDC افشین جم بر این فرض استوار است که نهادی بیطرف متشکل از فنسالاران میتواند پیچیدگیهای انقلاب و گذار را بدون گرفتار شدن در دام کشمکشهای قدرت هدایت کند. اما این دیدگاه آرمانگرایانه، ماهیت پراکندهی اپوزیسیون ایران را نادیده میگیرد. به مدت ۴۵ سال، گروههای مخالف نتوانستهاند به دلیل اختلافات ایدئولوژیک، رقابتهای شخصی و مداخلات خارجی متحد شوند. کمیسیونی که حتی با نیت خوب شکل بگیرد، ناگزیر سرنوشتی مشابه خواهد داشت.
علاوه بر این، ساختار پیشنهادی ITDC سوالاتی درباره مشروعیت و اثربخشی آن ایجاد میکند. چه کسی این فنسالاران را انتخاب میکند و آنها چگونه ادعا میکنند که نمایندهی خواستههای میلیونها ایرانی در داخل کشور هستند؟ «رهبری چرخشی» که نازنین افشین جم پیشنهاد میکند تجسم بیثباتی است. مردم ایران که از دههها سرکوب خسته شدهاند، آیندهی خود را به نهادی بیچهره بدون یک رهبر مشخص و توانمند که بتواند آنها را به سوی هدفی مشترک هدایت کند، نخواهند سپرد.
در حالی که پیشنهاد نازنین افشینجم به دنبال ارائه یک راه حل نظری است، جنبش آزادیخواهی ایران اما در حال حاضر رهبری دارد که میتواند کشور را در این گذار هدایت کند: شاهزاده رضا پهلوی. در طول دههها، شاهزاده تعهدی تزلزلناپذیر به دموکراسی، سکولاریسم و وحدت ملی نشان داده است. برخلاف چهرههای خودخواندهی اپوزیسیون که از حمایت مردمی بسیار اندکی برخوردارند، شاهزاده رضا پهلوی در میان طیفهای مختلف جامعهی ایران، از مشروطهخواهان تا جمهوریخواهان ملیگرا، مورد احترام گسترده است.
در پاسخ به درخواستهای مردم ایران، شاهزاده اخیراً نقش رهبری را بر عهده گرفته و متعهد شده است که انقلاب و دوران گذار را تا برگزاری یک همهپرسی آزاد، که در آن مردم بتوانند نوع حکومت خود را انتخاب کنند، هدایت کند. این رویکرد تضمین میکند که آیندهی ایران در دستان مردم آن باقی بماند، نه اینکه توسط نیروهای خارجی یا کمیسیونهای بیچهرهی نخبگان دیکته شود.
توانایی او در فراتر رفتن از جناحبندیها، همراه با تمرکزش بر متحد کردن ایرانیان تحت هدف مشترک آزادی، او را به چهرهای منحصر به فرد و واجد شرایط برای این نقش تاریخی تبدیل کرده است. مشروعیت او نه از جاهطلبی شخصی، بلکه از دههها فعالیت اصولی و پیوندی ناگسستنی با هویت فرهنگی و تاریخی ایران سرچشمه میگیرد.
نازنین افشین جم به جنبش «زن، زندگی، آزادی» به عنوان شاهدی بر استقامت و آمادگی ایرانیان برای تغییر اشاره میکند. اما نبود رهبری متمرکز و استراتژی مشخص، دلیل اصلی شکست نهایی آن خیزش بود، که اهمیت یک چهرهی وحدتبخش را برجسته میسازد. بدون رهبری روشن، حتی قدرتمندترین قیامهای مردمی نیز ممکن است شتاب خود را از دست بدهند، همانطور که با جان باختن بیش از ۷۰۰ نفر در اعتراضات اخیر، پیشرفت نتیجهبخشی در مسیر سرنگونی رژیم حاصل نشد.
تاریخ به ما نشان میدهد که انقلابهای بدون رهبر در برابر هرج و مرج، تفرقهافکنی و حتی ظهور رژیمهای استبدادی جدید آسیبپذیر هستند. مردم ایران شایستهی چیزی فراتر از یک آزمایش دیگر در ائتلافسازی هستند. آنها شایستهی رهبری مورد اعتمادند که بتواند ثبات و چشمانداز لازم را برای هدایت گذار به دموکراسی ارائه دهد.
پیشنهاد «کمیسیون گذار ایران به دموکراسی» ITDC افشینجم، نقشهی راهی آرمانگرایانه اما غیرعملی برای آیندهی ایران ارائه میدهد. بدون یک رهبر مورد وثوق که گذار را تثبیت کند، این کمیسیون پیشنهادی در خطر تبدیل شدن به یک تمرین نظری بیفایده و جدا از واقعیات داخل کشور است. در مقابل، شاهزاده رضا پهلوی یک گزینهی معتبر و وحدتبخش ارائه میدهد که در ارادهی مردم ایران ریشه دارد.
تعهد شاهزاده به برگزاری همهپرسی تضمین میکند که آیندهی ایران بطور دموکراتیک تعیین خواهد شد، نه اینکه توسط بازیگران خارجی یا کمیسیونهای نخبگان تحمیل شود. رهبری او نه یک فرضیه نظری، بلکه یک ضرورت عملی برای تضمین گذار مؤثر به دموکراسی است.
ایران در آستانهی تغییرات عظیمی قرار دارد و روشن است که مسیر پیش رو نمیتواند بر کمیسیونهای بیچهره یا ائتلافهای آزمایشنشده متکی باشد. ما نمیتوانیم با «رهبری چرخشی» آزمایش انجام دهیم و همچون بازی صندلی و موسیقی، رهبران را تغییر دهیم، در حالی که خطرات بسیار بالاست و جانهای بسیاری در خطرند، هر ائتلافی که تحت رهبری واحد مورد وثوق مردم نباشد دچار درونپاشی می شود. یک انقلاب ملی باید توسط شخصیتی هدایت شود که آرمانهای ملت را تجسم ببخشد، مردم را متحد کند و اطمینان دهد که صدای آنها شنیده میشود. آن شخص شاهزاده رضا پهلوی است.
*سیمون درایه فعال سیاسی ساکن آمریکا