این هفته پانصدمین شمارهی دور جدید کیهان لندن هفتگی منتشر میشود. نخستین شمارهی آنلاین این نشریه اول فروردین ۱۳۹۴ در حالی منتشر شد که پیش از آن با انتشار شماره ۱۴۶۶، چاپ کیهان لندن پس از سی سال انتشار مداوم، در ۳۱ مرداد ۱۳۹۲ متوقف گشت.
یک سال و نیم بعد کیهان لندن فعالیت آنلاین خود را که در آن زمان نیز وجود داشت سر و سامان بخشید و نشر هفتگی آن را در کنار انتشارات روزانه از سر گرفت. آنچه میخوانید، سرمقاله نخستین شمارهی این دوره از زندگی کیهان لندن است که پانصدمین شماره آن این هفته در اختیار علاقمندان قرار گرفت.

kayhan.london©
بیش از هفتاد سال پیش، در خرداد ۱۳۲۱، هنگامی که دکتر مصطفی مصباحزاده فکر یک روزنامه حرفهای و مدرن را با تأسیس مؤسسهای تحقق بخشید که خیلی زود به یکی از منابع مهم و معتبر خبری ایران و خاورمیانه تبدیل شد، بیتردید هرگز فکر نمیکرد سالها بعد، با امکانات فنی که تصورش در آن زمان ناممکن بود، کیهان به صورت دو پاره یک تن، در میهن و در تبعید به زندگی ادامه دهد، مانند دوقلوهای «زروان»، خدای زمان در ایران باستان.
این روایت غلط از سوی خیلیها تکرار شده که گویا «کیهان» نام خود را از روزنامه فرانسوی «لوموند» گرفته است. گذشته از آنکه معنای «کیهان» و «لوموند» یکی نیست، این واقعیت که کیهان در سال ۱۹۴۲ و در کشاکش جنگ جهانی دوم و پیش از انتشار «لوموند» در سال۱۹۴۴ منتشر شد، مُهر باطل بر این روایت میکوبد. به گفته دکتر مصباحزاده، نام «کیهان» ایده و پیشنهاد عبدالرحمن فرامرزی نخستین صاحب امتیاز «کیهان» و از روزنامهنگاران برجسته ایران بود که سرمقالههایش به اختصار و گویایی شهره بود.
کیهان هنوز جوان بود که در ۳۶ سالگی به تصرف و غصب کسانی در آمد که آن را به ارگان سیاسی انحصارطلبان حاکم و «ارگان بیت رهبری» و یکی از بدنامترین روزنامههای تاریخ معاصر ایران تبدیل کردند.
کیهان، در تبعید و در برابر روزنامهنگاری وابسته و ارگان تبلیغاتی قدرت، زندگی از سر گرفت تا در آن سوی مرزهای ایران از یکسو رشته پیوند ایرانیان تبعیدی و مهاجر باشد و از سوی دیگر روزنامهنگاری حرفهای و مستقل را پاس بدارد. و مبالغه نیست اگر گفته شود با همه فراز و نشیبهایی که پشت سر گذاشت، امروز که به گذشته مینگریم، میتوانیم ادعا کنیم در این راه موفق بوده است.
موفق بوده است که چشم و گوش مردم و خوانندگانش باشد.
موفق بوده است که بر تناقضهای ذهنی و فکری خویش غلبه کند.
موفق بوده است تا بر موج خروشان تکنولوژی ارتباطات سوار شود و از میدان به در نرود.
موفق بوده است با اینکه در خاک و خانه خود نیست، مخاطبان خود را در داخل و خارج کشور نه تنها حفظ کند بلکه بر آنها بیفزاید و از آفریدن هیچ امکانی برای اینکه بتواند خدمات بیشتری در اختیار آنها بگذارد، کوتاهی نکند.
موفق بوده است همکاران تازهنفس و جوان را به خود جلب کند.
موفق بوده است از همکاری روزنامهنگاران پیشکسوتی برخوردار شود که شرایط نامناسب ایران امکان پرورش نسلهای جدیدی از روزنامهنگاران حرفهای را از آنها سلب کرده بود.
کیهان لندن موفق بوده است در توطئه سکوت برخی از رسانهها در خارج از کشور، بر پاهای استوار و متکی بر تاریخ و پشتوانه حرفهای خود بایستد. رسانههایی که تنها زمانی یادشان افتاد «کیهان لندن» وجود دارد که توقف انتشار نسخه چاپیاش اعلام شد و آنها بنا به فرهنگ «مردهپرستی» نسبت به «مرگ» کیهان لندن که حقیقت نداشت، واکنش نشان دادند!
میراث فرهنگی، تنها آثار باستانی نیست! آثار ادبی، هنری و فرهنگی ما، سینماهای ما، نمایشگاههای ما، کتابهای ما، پیشینه روزنامهنگاری ما، روزنامههای ما، اعم از «کیهان» و «اطلاعات» و «آیندگان» و «دانشمند» و «خواندنیها» و «تماشا» و «ستاره سینما» و «کیهان بچهها» و «کیهان ورزشی» و «دختران و پسران» و «زن روز» و «اطلاعات بانوان» و «سپید و سیاه» و «اطلاعات هفتگی» و «تهران مصور» و «فردوسی» و «کتاب هفته» و «نگین» و «خوشه» و «الفبا» و «سخن» و «جهان نو» و… و همه آنچه به طور روزانه، هفتگی، ماهیانه و سالیانه داشتیم و همگی در نخستین گامهای جمهوری اسلامی مورد غصب و هجوم قرار گرفتند، جزو میراث فرهنگی ایران به شمار میروند.
از همین رو، تلاش شبانهروزی ما برای انتشار و تداوم حضور کیهان لندن در میان ایرانیان، برخلاف تصور برخی، سرمایهگذاری بر روی «گذشته» نیست بلکه کیهان خودش سرمایه ماست! نام و پیشینه کیهان، و تجربه و راهی که پشت سر نهاده، سرمایه ماست.
شاید در تاریخ مطبوعات جهان کمتر روزنامهای بتوان یافت که سرگذشتی چون کیهان داشته باشد و این چنین بازتاب گسست تاریخی، فرهنگی و اجتماعی ایرانیان و تاریخ معاصرش باشد: مؤسسهای دو پاره، با یک بنیانگذار، یکی در تهران، دیگری در لندن!
من تردیدی ندارم که روزی، در شرایطی که ایرانیان بر این گسست مرگبار خود فائق شوند- و رسانهها در غلبه بر این گسست میتوانند نقش تعیینکننده بازی کنند- این دو کیهان نیز دست همکاری و همیاری به سوی هم دراز خواهند کرد تا با هم راه روزنامهها و روزنامهنگاران حرفهای و مستقل را ادامه دهند. ما، شما، و کیهانِ شما، کیهانِ لندن، بخشی از این راه هستیم.
*این عکس را یکی از خوانندگان کیهان لندن چند سال پیش از تهران برایم فرستاد و من آن را در جایی منتشر نکردم تا در این کیهان (نخستین شماره دور جدید/ اول فروردین ۱۳۹۴).
الاهه بقراط