کتایون حلاجان – رامین پروین نقاش و کارگردان ایرانی مقیم برلین آثار نقاشی خود را در نمایشگاهی با نام «پژواک» در پاریس به نمایش گذاشت. این نمایشگاه در «گالری ۲۷» از تاریخ ۱۱ ژانویه تا ۸ فوریه۲۰۲۵ برپا بود.

رامین پروین حدود ۲۲ سال است که نقاشی میکند و ۱۳ سال است که ساکن برلین است. او در کنار نقاشی تجربه ساخت فیلم و انیمیشین را نیز در کارنامه خود دارد. در آثار به نمایش درآمده از او در «گالری ۲۷» اتاقهایی کوچک و ساکت با رنگهای تیره در همراهی با اندکی اشیا میبینیم. گاه تابلویی روی دیوار مردی را نشان میدهد که انسان نخستین را به ما یادآوری میکند. گاه صندلیای بیحضور انسان در گوشهای از اتاق به چشم میخورد. اما یک چیز در آثار او بسیار خودنمایی میکند و آن حضور نور است که از اتاق دیگری میتابد و شما را کنجکاو آن اتاق دیگر میکند.
این دومین نمایشگاه رامین پروین در پاریس است. او سالهاست که نقاشی میکند و پیش از این در چند شهر آلمان نمایشگاه گروهی و تکنفره برگزار کرده. است رامین پروین معمولا در نمایشگاههایی که برگزار میکند هنر چیدمان (اینستالیشین) نیز انجام میدهد. در این نمایشگاه نیز درخت کوچک لیمویی در کنار یک صندلی روی آینههایی کوچک روی زمین به چشم میخورد.
رامین پروین میگوید: «سالهاست که نقاشی میکنم و از همان ابتدا این شانس را داشتم که بتوانم کارهایم را ارائه کنم تا دیده شوند. پیش از ترک ایران چند نمایشگاه در ایران داشتم و آثارم مورد توجه قرار گرفت. حدود سیزده سال است که در آلمان زندگی میکنم و در کنار نقاشی فیلم و انیمیشن هم میسازم.»
رامین پروین در مورد آثار نقاشی خود میگوید: «نقاشیهای من معمولا دربارهی دورانهایی از زندگی هستند که سپری میکنم. این روند را خیلی دوست دارم و در آن عمیق میشوم؛ انگار خودم را دنبال میکنم. حدود ۲۰ سال است که موضوع نقاشیهای من اتاق و فضاهای بسته است. در گذشته حضور آدمها در این اتاقها بیشتر بود اما شاید به دلیل مهاجرت و یا مسائل روحی و یا موقعیتی که امروز دنیا دارد! آدمها ناخودآگاه بدون اینکه من تصمیمی گرفته باشم کمکم کمرنگ و حتی محو شدند و تبدیل شدند به عکسی روی دیوار؛ فقط اشیا هستند که حضورشان همیشگی است و رگههایی از نور که آرام آرام وارد کارهایم شده است. این حضور نور فکر میکنم شاید با گذر عمر به وجود آمد. فکر میکنم هرچه آدم رشد میکند رد پای نور را در زندگی بیشتر میبیند و درک میکند.»
رامین پروین در ادامه میگوید: «اتاقهای من آشنا هستند و هر کسی میتواند خود را در آن تصور کند. شما از یک اتاق به یک اتاق دیگر میروید؛ این فضایی است که همه ما تجربهاش میکنیم و به همین خاطر شاید در ذهن بماند و آن را به خاطر بیاورید. هرچه در آثارم جلوتر میروم، میبینم فضای اتاقهایم کمی تاریکتر و برعکس اتاقهای پشتی به مراتب روشنتر و پرنورتر میشوند. علاقه من به نور خیلی شخصی است در زندگی روزمره هم رد پای نور را دنبال میکنم. نور به نظر من امید و میل به ادامه دادن زندگی است و اینکه انسان در نهایت از تاریکی به نور پناه میآورد.»
وی میافزاید: «دنیایی هم که امروز در آن زندگی میکنیم همینطور تاریک و تاریکتر میشود و ما راهی بجز پناه بردن به نور نداریم.»
رامین پروین در مورد تاثیر مهاجرت بر آثارش میگوید: «قطعا مهاجرت تاثیر بسیاری در آثارم گذاشته است. در ایران من با تکنیک دیگری کار میکردم و حتی ضربِ قلمموی من به روی بوم متفاوت بود. نوع بیان احساساتم متفاوت بود. اتفاقاتی که پس از مهاجرت به آلمان برایم افتاد به شیوه بیرحمانهای خودش را به من تحمیل کرد. در همان سالهای نخست متوجه شدم چقدر رنگها در آثارم تخت شدند، فضاهای هندسی شکل گرفتند؛ سرمای عجیبی در کارهایم نشست، آدمها از اتاقها رفتند و تبدیل شدند به عکسی روی یک دیوار. انگار فضای سردِ آلمان شما را محاصره کرده باشد. این تاثیر بسیار بزرگی بود که مهاجرت در آثارم گذاشت.»
وی در پایان میگوید: «پرسپکتیو کارهای امروز من اصلا آن چیزی نبود که در ایران به آن میپرداختم. از این فرم جدید استقبال میکنم چون فکر میکنم دارد چیزی را به من میآموزد. حدس میزنم با این پرسپکتیو و دورنما میتوانم احساس تعلق را زنده نگه دارم. گاهی احساس میکنم شاید من دارم با این اتاقها خانهای برای خودم میسازم و این برای من خیلی هیجانانگیز است.»