معاون وزیر راه و شهرسازی درباره جمعیت حاشیهنشین در ایران گفته استانهای خراسان «رضوی»، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، خوزستان و تهران وضعیتی بحرانی در رابطه با حاشیهنشینی دارند. او خشکسالی و از بین رفتن کشاورزی را از مهمترین عوامل مهاجرت روستاییان به حاشیهشهرها عنوان کرده است.
عبدالرضا گلپایگانی مدیرعامل شرکت بازآفرینی شهری و معاون وزارت راه و شهرسازی گفته مسئله محلههای ناکارآمد ناشی از موضوع اسکانهای غیررسمی در چند استان وضعیت بحرانیتری نسبت به سایر استانها دارد که استانهای خراسان «رضوی» ، سیستان و بلوچستان، هرمزگان و خوزستان و استان تهران از جمله این استانها هستند که وضعیت بحرانیتر در زمینه حاشیهنشینی دارند.»
وی با اشاره به وضعیت حاشیه نشینی در تهران گفته «در برخی از شهرهای استان تهران عدد، رقم و آمار اسکانهای غیر رسمی بسیار بالا است و در درون شهر تهران هم شاهد حاشیهنشینی هستیم و حاشیه نشینی وارد محدوده شهر تهران شده است. همچنین در دره اسلام آباد و دره فرحزاد، محله اوقاف، خاک سفید و جنوب شرق تهران و بخشی در منطقه ۱۹ تهران شاهد رشد محدوده حاشیهنشینی هستیم.»
به گفته معاون وزیر راه و شهرسازی «در استان تهران مساله حاشیهنشینی بحرانیتر است، در شهری مانند اسلامشهر جمعیت بسیار بالایی اسکان غیررسمی دارند و در تعریف اسکان غیررسمی یکی از معیارها این است که این واحدها سند مالکیت و سکونت رسمی و قانونی ندارند. ساخت و ساز در حاشیهنشینی به هنجار و مطابق ضوابط و مقررات شهری نبوده و ساخت و ساز عمدتا ناپایدار است بنابراین این سازهها با کمترین زلزله آسیب جدی میبینند.»
او همچنین توضیح داده که «در استانهای شرقی کشور وجه مشترک علت گسترش حاشیه نشینی، خشکسالیهای طولانی بوده که در ۳۰ الی ۴۰ سال گذشته رخ داده است. استانهای خراسان، سیستان و بلوچستان و کرمان تحت تاثیر این خشکسالی قرار گرفتند. علاوه بر این، موضوع جنگ طولانی مدتی که همسایگی ایران در شرق کشورمان و در افغانستان برقرار بود، از عوامل تشدید حاشیه نشینی بوده است.»
عبدالرضا گلپایگانی افزوده «عامل دیگر ایجاد و گسترش حاشیه نشینی در شرق کشور، موضوع مواد مخدر در این منطقه است و این موضوع سالیان طولانی شرق ایران را ناامن کرده است. عامل دیگر مساله قطع آب هیرمند است که دریاچه هامون را خشک کرده و کشاورزی سیستان و بلوچستان را که در دورهای به انبار غله ایران مشهور بود، تحت تاثیر قرار داده است.»
بر اساس توضیحات معاون وزیر راه و شهرسازی «معیشت مردم در استانهای شرقی در سه استان خراسان بزرگ، کرمان و سیستان و بلوچستان به ویژه در روستاهای کوچک که مبتنی بر کشاورزی بود با مشکل مواجه شد و تمام این عوامل بر معیشت مردم این استانها اثرگذار بود. در نتیجه بیکاری به مردم این منطقه تحمیل شده و مردم به ناچار برای جستجو زندگی بهتر به شهرهای بزرگ مهاجرت کردند و از آنجایی که شهرهای بزرگ آمادگی برای این حجم از مهاجرت را نداشتند، به ناچار به سمت حاشیه نشینی رفتند.»
وی در پاسخ به این سوال که آیا در حاشیهنشینی شرق کشور اتباع افغان هم سکونت دارند، افزوده که «حتما اتباع افغان هم این مناطق حاشیهنشین هستند اما آمار دقیقی آن وجود ندارد.»
معاون وزیر راه و شهرسازی تاکید کرده که «باید توجه داشت با تمام این مشکلات، متوسط حاشیه نشینی در ایران نصف متوسط حاشیه نشینی در دنیا است. در دنیا نسبت به کل جمعیت ۱۵ درصد جمعیت حاشیهنشین هستند اما این عدد در ایران ۶/۵ تا ۷ درصد است.»
آمار ارائه شده از سوی عبدالرضا گلپایگانی درباره تعداد جمعیت حاشیهنشین ایران اما کمتر از آماری است که پیشتر اعلام شده است.
فرشاد مومنی اقتصاددان ماه گذشته اعلام کرد که ۲۵ درصد کل جمعیت کشور، حاشیهنشین هستند. بر اساس این آمار جمعیتی بیش از ۲۰ میلیون نفر در ایران در حاشیه شهرها زندگی میکنند.
این اقتصاددان حکومتی نزدیک به حزب «کارگزاران سازندگی» گفته «نمی توانید از یک سو بگویید که دل مشغولی ارزشها دارید و از سوی دیگر فقر و حاشیه نشینی را گسترش دهید. روندهای وابستگی ذلت آور، به دنیای خارج برای هر یک واحد خلق ارزش افزوده را ببینید! آیا سازمان برنامه ما این شرافت حرفه ای را دارد که این موضوع را در قالب یک گزارش منتشر می کند تا ببینیم کارنامه عملی ما که این میزان شعار استقلال و نه شرقی و نه غربی می دهیم، چه میگوید!»
به غیر از جمعیتی که از روستاها و به دلیل از بین رفتن اقتصاد کشاورزی در ایران راهی شهرها میشوند تا کار پیدا کرده و هزینههای زندگی خود را پوشش دهند، بخشی از حاشیهنشینها نیز جمعیت شهرنشین هستند که طی سالهای گذشته به علت افزایش اجارهبهای مسکن و درآمدهای ناچیز به ناچار راهی مناطق حاشیهای شدهاند.
در همین رابطه علی مقدسیزاده رئیس هیات مدیره کانون شوراهای اسلامی کار خراسان جنوبی درباره روند تعیین رقم حداقل دستمزد سال آینده که مذاکرات آن این روزها در جریان است گفته «با ارقام مطرح شده، امروز کارگران باید به فکر حاشیهنشینی و چادرنشینی باشند.»
به گزارش خبرگزاری «ایلنا» علی مقدسیزاده تأکید کرده که «حداقل ۴۵درصد سبد معیشت را مسکن در بر میگیرد که متأسفانه با مبلغ حق مسکنی که کارگران دریافت میکنند، حتی اگر صد درصد افزایش حق مسکن داشته باشیم، حتی یک میلیمتر بیشتر از سال گذشته نمیتوان خانهای اجاره کرد.»
این فعال کارگری افزوده «اگر سبد معیشت ۲۳ میلیونی ملاک باشد، حداقل حقوق کارگران به ۱۴ میلیون خواهد رسید؛ و این یعنی فاجعه.»
محمدصادق معتمدیان استاندار تهران نیز دو روز پیش اعلام کرد که «مهاجرت از سایر استانها، حضور اتباع خارجی غیرقانونی و مهاجرت معکوس از تهران به غرب این استان، چالشهای جدی را ایجاد کرده است و این موضوع باعث شده که سرانههای آموزشی و درمانی در این مناطق پایینتر از میانگین استانی و کشوری باشد.»
استاندار تهران توضیح داده که «این مهاجرتها باعث شده تا سرانههای آموزشی و درمانی در این مناطق پایینتر از میانگین استانی و کشوری باشد؛ بهویژه در شهرهای قدس، شهریار و ملارد، سرانه فضای آموزشی و درمانی بسیار پایین است و نیاز به توجه ویژهای برای اتمام پروژههای نیمهتمام و ارتقای این سرانهها داریم.»
مرکز آمار ایران نیز اعلام کرده حاشیه نشینی به دلیل بالارفتن هزینه زندگی در تهران رو به افزایش است، رصد میدانی نشان میدهد هم اکنون حاشیه نشینی از ۴ درصد به ۵ درصد رسیده است.
بر این اساس قیمت مسکن در اطراف تهران نیز روند فزاینده به خود گرفته است. هر چند که در همین یک سال هم به دلیل ادامهی شدت قیمت مسکن این حاشیه نشینی و ترک شهرنشینی بیشتر هم شد.
روزنامه «شرق» نیز در گزارشی به وضعیت حاشیهنشینانی که از محلات درون شهرها به این مناطق مهاجرت کرده پرداخته و نوشته یکی از همین خانوادهها که تا چند سال قبل جزو قشر متوسط جامعه به حساب میامده، حالا دو سالی است که مهاجرت معکوس کرده و در یکی از فازهای پردیس زندگی میکند.
این پدر جوان اینطور توضیح میدهد که «ما حدود دو سال و نیم است که اینجا امدیم، چون ماشین نداریم زندگی خیلی سخت است. مثلا برای خرید از سوپر مارکت باید نیم ساعت پیاده روی کنیم. صبحها وقتی با همسرم میخواهیم سر کار برویم که خیلی بدتر است چون باید ۴۵ دقیقه پیاده روی کنیم و خودمان را به لب جاده برسانیم تا کسی سوارمان کند.»
او افزوده «البته همه ساکنین که ماشین ندارند مشابه ما هستند. روزهای زمستان و پاییز که بدتر است. داخل خود فاز تاکسی وجود ندارد و باید پیاده رفت و امد کنیم. اینجا سگهای وحشی دارد و برای همین اصلا و تحت هیچ شرایط نمیگذاریم پسرمان تنها بیرون برود. از مدرسه هم تعطیل میشود مستقیم با سرویس جلوی خانه پیاده میشود. از یک طرف هم اینجا هیچ امکاناتی برای بچه ندارد. نه پارکی نه کلاس آموزشی خوبی، هیچ چیز ندارد.»
این پدر جوان همچنین گفته «پسرم افسردگی گرفته. مدام غر میزند، حق هم دارد او را آوردیم در منطقهای که تا چشم کار میکند بر روی کوهها ساختمانهای یک شکل ۱۳ طبقه ردیف شده که نه درختی هست نه پارکی. خیلی دوست دارم به تهران برگردم ولی فعلا نمیتوانم. مدرسهای هم که میرود چندان تعریفی ندارد، کیفیت پایین، از طرفی هیچ تفریح خاصی ندارد و این عذاب آور است. حتی نوع معماری ساختمان به شکلی است که همسایه ها هم با هم کاری ندارند که مثلا پسرم اینجا چهار تا دوست پیدا کند. فقط کار میکنیم تا بتوانیم پول پیش بیشتری جور کنیم و به تهران برگردیم.»