کامیار بهرنگ- در بسیاری از کشورهای جهان روزی برای تشویق مردم به درختکاری در تقویمها ثبت شده است. در ایران یک هفته را با عنوان «هفته منابع طبیعی» نامگذاری کردهاند که با ۱۵ اسفند «روز درختکاری» آغاز میشود.
اولین بار در سال ۱۵۹۴ در روستایی به نام موندوندو (Mondoñedo) در شمالغربی اسپانیا اولین فستیوال درختکاری برگزار شده است. اما در سال ۱۸۷۲ جولیوس مورتون در ایالات متحده آمریکا جنبشی را به راه انداخت که بعدها به یک حرکت جهانی* بدل شد. «بنیاد روز درختکاری» که یک مجموعه جهانی است سالانه برنامههای متعددی را در سراسر جهان به منظور تشویق مردم جهان برای درختکاری سازمان میدهد. از سوی دیگر این بنیاد به روی تحقیقات وسیعی پیرامون جنگلهای در حال نابودی سرمایهگذاریهایی را انجام داده است.
زندگی انسان به منابع طبیعی وابسته است
منابع طبیعی به آن دسته از منابعی گفته میشود که انسان نقشی در پیدایش آنها ندارد و از نظر حیاتی به دو بخش منابع طبیعی تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر تقسیم میشوند. منابع طبیعی همچون معادن و مخازنی که مقدار آنها همواره رو به کاهش است و به حالت اولیه بازنمیگردد را منابع تجدید ناپذیر و منابعی همچون جنگلها و مراتع را منابع تجدیدپذیر طبیعی مینامند.
منابع تجدیدپذیر، زیربنای توسعه جوامع و از بسترهای اصلی زندگی انسان به شمار میرود. این منابع مختص به یک دوره از حیات نبوده و در طول تاریخ نسلهای گوناگون از آنها بهره جستهاند و به همین دلیل است که امروزه بر حفظ و گسترش آنها برای استفادهی نسلهای آینده تاکید میشود.
جنگلها یکی از مهمترین این منابع هستند. جنگل به عنوان بخشی که به رونق کشاورزی و صنعت، ایجاد زیستگاه گونههای متفاوت گیاهی و جانوری، منبع تولید اکسیژن و حتی فراهم کردن امکان محلهای تفریحی و توریستی کمک میکند، میتواند تمام جنبههای زندگی انسان را در بر بگیرد.
امروزه با صنعتی شدن زندگی انسان، درخت نقش بسیار مهمی ایفا میکند. افزایش هر روزه آلایندهها و گازهایی که به بروز بیماریهای تنفسی و سرطان منجر میشود با وجود درختان که در واقع ریههای شهری به شمار میروند تا حدودی کم تاثیرتر میشوند. تصور کنید شهری با ریههای بیمار که هر روز دود به جان خود میکشد.
ایران: سرانهای کمتر از نصف سطح جهانی
به گفته مقامات مسئول سرانه فضای سبز برای هر ایرانی ۱۱/۸ متر برای هر نفر است. این در حالیست که این میزان در سطح جهانی ۲۰ تا ۲۵ متر برآورد میشود. استان اصفهان با دارا بودن ۲۱/۳ متر فضای سبز برای هر نفر بیشترین و استان سیستان و بلوچستان با دارا بودن ۵/۱ متر فضای سبز برای هر نفر کمترین میزان فضای سبز شهری در کشور را دارا هستند.
حال باید توجه داشت که ایران از ۱۳ اقلیم جهانی دارای ۱۱ تنوع اقلیمی است. در ایران ۸۲۰۰ گونه گیاهی وجود دارد که حتی از تنوع گیاهی موجود در کل قاره اروپا که به نام «قاره سبز» شناخته میشود بیشتر است. با وجود چنین تنوع گیاهی، ایران تنها دارای ۱۴/۳ میلیون هکتار جنگل برابر با ۷/۸ درصد کل مساحت کشور است (آمار مربوط به سال ۹۳ است و بر اساس برخی آمارهای غیررسمی در سال ۹۴ این میزان به ۱۲ میلیون هکتار کاهش یافته است) و آن سوی دیگر سکه ۳۳ میلیون هکتار برابر با نزدیک به ۲۰ درصد مساحت کشور را بیابان تشکیل داده است. همان طور که سهم جنگلهای ایران نزدیک به نصف میانگین جهانی است، میزان بیابانهای آن دو برابر میانگین جهانی است. این ۲۰ درصد ۱۸ استان کشور را در بر گرفته است. سیاستهای بیابانزدایی هم که از سال ۱۳۴۵ آغاز شده همواره با فراز و نشیبهای بسیاری روبرو بوده است. اما در سالهای گذشته پدیده تخریب جنگلها شدت گرفته است؛ بر اساس برخی از آمارها نزدیک به ۶۰ درصد جنگلهای ایران در سالهای گذشته از بین رفتهاند.
جنگلهایی که خورده میشوند!
پدیده بیابانی شدن جدا از آسیبهای زیست محیطی، تبعات اجتماعی و اقتصادی فراوانی نیز به همراه دارد. بر اساس برآوردها، هر هکتار بیابانزدایی به چندین میلیون تومان اعتبار نیاز دارد. در کنار عدم تخصیص بودجهی لازم برای بیابانزدایی ما شاهد این هستیم که در سالهای گذشته به صورت میانگین ۴۰ هکتار جنگلزدایی صورت گرفته است. بیآبی تنها بخشی از علتهای طبیعی از بین رفتن هر روزه جنگلهای ایران است؛ الگوهای نامناسب کشاورزی، چرای غیر اصولی دام، احداث بدون مطالعه کارشناسی سدها و هدر رفتن منابع آبی کشور را نیز باید به دیگر علتهای طبیعی و غیرطبیعی از بین رفتن جنگلهای ایران اضافه کرد. دلایلی که در نبود نگاه مسئولانه دولت به این موضوع هر روز تشدید میشود.
اما در کنار تمام این موضوعات بحران جدیدی در ایران به جان جنگلها افتاده است که از سیل و زلزله نیز بیشتر به آنها ضربه میزند. «جنگلخواری» در ایران توسط برخی سودجویان و رانتخواران برای ساختن راه، هتل و شهرک سازی به جان جنگلها افتاده است. بخشی دیگر از سودجویی قطع درختان برای مصارف گوناگون صنعتی و تولیدی است. قطع بدون مجوز درختان و توزیع گسترده چوب در سالهای گذشته سودهای سرشاری را راهی جیب این «درختخواران» کرده است. به گفته رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری ایران، در ۶ ماهه نخست امسال نزدیک به ۲۷۰۰ مترمکعب چوب به صورت قاچاق وارد بازار شده است. بر اساس قانون حتی قطع بدون اجازه درختان در باغهای شخصی شامل جریمه است اما نهادهای نظارتی و قضایی به این امر توجهی ندارند. چندی پیش در شورای شهر تهران مصوبهای مبنی بر جریمه قطع درختان به تصویب رسید که با وجود لابیها و رایزنیهای بسیار رقم این جریمه کاهش یافت؛ احمد حکیمی پور از اعضای این شورا در مورد کاهش میزان جریمه گفته است: «این مصوبه فیالبداهه در صحن شورا به تصویب رسید اما بعد از بررسیها کارشناسی، اعضای شورا به این نتیجه رسیدند که مبلغ تعیین شده چندان واقعی نیست و این امر کمکی به کاهش میزان قطع درختان نمیکند». نکته دردناک مصاحبه این عضور شورای شهر تهران در اشارهی او با غیرقانونی بودن تغییر کاربری باغهای شهر تهران است که «بدون هماهنگی شورای شهر و شهرداری تهران» انجام میشود: «با مشاهده تغییر کاربری زمین باید کم و کیف اقدامها و نحوه کسب مجوز را از مالک آن جویا شد». آنچه حکیمی پور از «نحوه کسب مجوز» میگوید نشان میدهد که نهادهایی که همواره به صورت «اختاپوسی» در اقتصاد ایران نفوذ کردهاند اینجا نیز با سودجوییهای خود به جان مردم و طبیعت افتادهاند.
جامعهی مدنی درختکار
به گفته رئیس سازمان جنگلداری ایران برای هر هکتار توسعه جنگل میبایست رقمی نزدیک به ۵ میلیون تومان هزینه کرد؛ اما در عین حال تاکید دارد که این رقم با حضور و مشارکت مردمی کاهش پیدا خواهد کرد. تشکیل کمپین «من زمینم، تو درخت» از سوی هنرمندان برای روز درختکاری یکی از اقداماتی است که میتواند کمک شایانی به بالابردن نقش مردم در درختکاری و البته حذف و نگهداری آنان کند. تینا پاکروان، کارگردان سینما و از اعضای این کمپین گفته است: «خوشبختانه این فرهنگ بین هنرمندان دارد جا میافتد که برای چیزهای با ارزش زندگی به جای بیتفاوتی، دست به کار شوند و مردم را به این بهانه با خودشان همسو کنند».
*عنوان گزارش و همچنین نام کمپین هنرمندان برای روز درختکاری برگرفته از شعر «من بهارم، تو زمین» از احمد شاملو است.
* Arbor day – که از ریشه لاتین به معنی درخت میآید.