گزارش ویژه؛ روایت دانشجویان از ترس و ناامنی و حراست‌های مزاحم؛ پول ندارند امنیت ما را تامین کنند، اما برای کنترل ما همیشه بودجه دارند!

- «دانشجویان بارها از مسئولان دانشگاه‌ها درخواست کرده‌اند که امنیت اطراف خوابگاه‌ها را افزایش دهند، اما پاسخی دریافت نکرده‌اند. جالب است که برای کنترل اعتراضات دانشجویی، نیروی امنیتی در اختیار دارند اما برای حفظ امنیت دانشجویان هیچکس نیست که به داد دانشجویان برسد!»
- «در مقابل یکی از درهای خروجی دانشگاه فردوسی (مشهد) می‌بایست برای دسترسی به اتوبوس‌های درون شهری از یک زیرگذر عبور می‌کردیم. دست کم، هفته‌ای یکبار در آن زیرگذر، یک دانشجو مورد زورگیری قرار می‌گرفت.»
- «هر سال با شروع ماه رمضان توزیع غذای ناسالم خوابگاه تا حدود دو ساعت قبل از اذان حدود ۳ و نیم صبح شروع می‌شود!»
- «این صبح زود نیست! نصف شب بیدار شدن است. خسته از سر کار و کلاس درس نیاز داریم حداقل تا نزدیک اذان بخوابیم. چون کیفیت غذا پایین است و اگر بگیریم و چند ساعت بعد استفاده کنیم احتمال فاسد شدن غذا و مسمومیت بالاست به همین دلیل ترجیح می دهند غذا را به اصطلاح گرم توزیع کنند!»
- «از حراست خوابگاه چند بار با من تماس گرفتند و مرا احضار کردند چون داخل اتاقم تاپ و دامن کوتاه پوشیده بودم! به من گفتند چرا موقع خواب، لباس خواب باز می‌پوشی؟! یکبار هم به هم‌اتاقی من گفته بودند چرا با حوله از حمام بیرون می‌آید!»

دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ برابر با ۰۳ مارس ۲۰۲۵


فیروزه نوردستروم- علی محمد خالقی درمیان دانشجوی ۱۹ ساله‌ مقطع کارشناسی رشته کسب و کار دانشکده مدیریت دانشگاه تهران روز پنجشنبه ۲۵ بهمن‌‌ماه ۱۴۰۳ به قتل رسید. او در راه بازگشت به خوابگاه  و در پی وقوع زورگیری و درگیری در نزدیکی ورودی کوی پسران دانشگاه تهران به شدت مجروح شد و پس از انتقال به بیمارستان جان باخت. قتل این دانشجوی جوان سبب شکل‌ گرفتن اعتراضات گسترده‌ دانشجویان دانشگاه تهران شد.

قتل این جوان دانشجو بار دیگر مشکلات دانشجویان در خوابگاه‌ها و مشکلات مربوط به خفت‌گیری و زورگیری در محوطه‌های منتهی به خوابگاه‌های دانشجویی را در افکار عمومی مطرح ساخت.

کیهان لندن در این گزارش میدانی به سراغ تعدادی از دانشجویان ساکن در برخی از خوابگاه‌های دانشجویی رفته و درباره‌ مشکلات زندگی آنها در خوابگاه‌های دانشجویی و خطراتی که امنیت آنها را در محوطه‌های اطراف تهدید می‌کند، گفتگو کرده‌ است.

ساختمان‌هایی که هر لحظه ممکن است فرو بریزند

یکی از دانشجویان ساکن در یکی از خوابگاه‌های دانشجویی وابسته به دانشگاه  تهران  از وضعیت فرسوده و خطرناک خوابگاه‌های دانشجویی می‌گوید: «هر کدام از اتاق‌های خوابگاه ما  یک کمد و تخت کم دارد. یکسری از دخترها  هنوز بر روی زمین می‌خوابند! سرویس هم نداریم و باید از اتوبوس و تاکسی استفاده کنیم.»

یک دانشجوی کارشناسی ارشد یک خوابگاه در تهران هم می‌گوید: «برای خیلی از ما دانشجویان، زندگی در خوابگاه، اولین تجربه‌ زندگی مستقل از خانه است، اما بیشتر خوابگاه‌ها ساختمان‌هایی قدیمی و نیازمند تعمیر و بازسازی هستند، اغلب دانشجویانی که کار می‌کنند و کمک‌هزینه‌ای از خانواده دریافت می‌کنند ترجیح می‌دهند در همان سال اول به یک آپارتمان یا سوییت اجاره‌ای بروند تا اینکه در خوابگاه با مسائل و نواقص این مراکز سر و کله بزنند.»

اعتراضات دانشجویان دانشگاه تهران؛ آزادی «موقت» چهار دانشجوی بازداشت شده

یک دانشجوی پزشکی هم از مشکلات زیرساختی و فرسوده بودن بناهای خوابگاه‌ها انتقاد می‌کند: «وقتی برای اولین بار وارد خوابگاه دانشگاه‌مان شدم، فکر کردم اشتباهی به یک ساختمان دولتی قدیمی آمده‌ام. بعضی از امکانات از زمان شاه، دست‌نخورده باقی مانده‌اند. کف‌پوش‌ها ساییده شده‌اند، شیرهای آب چکه می‌کنند، حتی سیستم گرمایشی و سرمایشی درست کار نمی‌کنند. قدیمی بودن یک چیز است، ولی فرسوده بودن چیز دیگری!»

بسیاری از دانشجویان هم از ایمنی پایین ساختمان‌های خوابگاه‌ها ابراز نگرانی می‌کنند.

یک دانشجوی رشته‌ معماری تجربه‌ خود را چنین شرح می‌دهد: «زمستان سال گذشته سقف یکی از اتاق‌های طبقه‌ دوم خوابگاه ما در رشت فروریخت. خوشبختانه کسی داخل اتاق نبود، اما اگر بود، معلوم نبود چه اتفاقی می‌افتاد.»

او ادامه می‌دهد: «یک شب داشتم گوشی‌ام را شارژ می‌کردم که ناگهان شارژر منفجر شد! برق‌های اتاق هم قطع شد. بعداً فهمیدیم که سیم‌کشی خوابگاه، قدیمی است.»

توزیع سحری در نیمه‌شب مشکل تازه خوابگاه‌ها

دانشجویان بارها شاهد وجود حشرات، مو، سنگ و حتی فضله‌ی موش در غذاها بوده‌اند ولی اعتراضات و دور ریختن مکرر غذا در مقابل دیگ غذای سلف و آشپزها تغییری در این وضعیت ایجاد نکرده است.

یک دانشجوی دانشگاه «خمینی» در شهر قزوین با اشاره به این موضوع معتقد است: «به عنوان دانشجویی که دو سال است از غذای سلف دانشگاه و خوابگاه‌ استفاده می‌کنم باید بگویم وضعیت غذاها نه تنها بهتر نشده، بلکه روز به روز به فاجعه نزدیکتر می‌شود. غذاها با  مواد اولیه بی‌کیفیت و روغن غیراستاندارد تهیه می‌شوند، غذاهایی که گویی تنها برای رفع تکلیف و سیر کردن شکم تهیه شده‌اند، بسیاری از ما دانشجویان شهرستانی که با سهمیه دولتی در دانشگاه پذیرفته شده‌ایم نه توان مالی خرید غذا از بیرون را داریم نه فرصتی برای پختن غذای سالم در خوابگاه.»

او اضافه می‌کند: «هر سال با شروع ماه رمضان توزیع همین غذای ناسالم خوابگاه تا حدود دو ساعت قبل از اذان حدود ۳ و نیم صبح شروع می‌شود.»

هم‌خوابگاهی این دانشجو که اهل بندر انزلی است به این گفتگو می‌پیوندد: «این صبح زود نیست! نصف شب بیدار شدن است! خسته از سر کار و کلاس درس نیاز داریم حداقل تا نزدیک اذان بخوابیم. چون کیفیت غذا پایین است و اگر بگیریم و چند ساعت بعد استفاده کنیم احتمال فاسد شدن غذا و مسمومیت بالاست به همین دلیل ترجیح می دهند غذا را به اصطلاح گرم توزیع کنند، سال گذشته آنقدر  تیکت زدیم  و اعتراض کردیم که دو وعده را یکجا دادند ولی گفتند مسئولیت مسمومیت بر عهده خودتان است!»

او اضافه می کند:«برای خود روزه‌دار هم سخت است نصف شب بیدار شود برود در این سوز و سرما آن غذای بی‌کیفیت را بگیرد، چه برسد به کسانی که اصلا روزه نمی‌گیرند.»

سرقت و خشونت؛ کابوس دانشجویان خوابگاهی

سرقت و ناامنی در محوطه‌های اطراف خوابگاه‌ها به یکی از مشکلات جدی دانشجویان بدل شده است. بسیاری از دانشجویان در تجربه زندگی دانشجویی در خوابگاه، سرقت، خفت‌گیری و حتی درگیری‌ خیابانی را تجربه کرده‌اند.

یک دانشجوی دانشگاه علم و صنعت تهران در این ارتباط می‌گوید: «شب که از دانشگاه برمی‌گشتم، دو موتور‌سوار به من حمله کرده و کیفم را قاپیدند و فرار کردند. وقتی به حراست خوابگاه اطلاع دادم، گفتند ما کاری نمی‌توانیم بکنیم، باید بیشتر مراقب خودت باشی!»

او با اشاره به طرح تغییر نام یک خیابان به نام «علی محمد خالقی» دانشجوی کشته شده اضافه می‌کند: «اگر می‌خواستند به فرد احترام بگذارند تدبیری می‌اندیشیدند که جلوی وقوع این حادثه را بگیرند مثلا روشنایی آنجا را تامین کنند و کیوسک نگهبانی بگذارند. قطعا قبل از وقوع این حادثه هم می‌توانستند این اقدامات را انجام بدهند. آن زمانی که باید به جان شهروند و دانشجو احترام می‌گذاشتند نگذاشتند. حالا این کارهای نمادین نه تنها فاقد اهمیت بلکه اوج بی‌احترامی و مسخره کردن مردم است.»

هم‌اتاقی این دانشجو هم می‌گوید: «حوالی مهر ۹۳ بود که در پل گیشا گوشی مرا سر کوچه جنت دزدیدند، کلانتری یوسف آباد برایم کاری نکرد. یک شماره دادند که یک کد بزن هروقت رهگیری شد بیا! هرگز هم پیدا نشد. بارها شاهد سرقت موبایل و ماشین، وسط روز در خیابان ۱۶ آذر بودیم. چند ماه پیش هم آیفون ۱۴ یکی از استادان دانشگاه را سر ظهر، مقابل ورودی دانشکده فنی دزدیدند. بنابراین فقط این محدوده نیست. دانشجویان فاطمیه، چمران و خوابگاه‌های سطح شهر هم از ناامنی و زورگیری‌ها شکایت دارند.»

یک فارغ‌التحصیل دانشگاه فردوسی هم در این ارتباط توضیحاتی دارد و می‌گوید: «در مقابل یکی از درهای خروجی دانشگاه فردوسی می‌بایست برای دسترسی به اتوبوس‌های درون شهری از یک زیرگذر عبور می‌کردیم. دست‌کم هفته‌ای یکبار در آن زیرگذر، یک دانشجو مورد زورگیری قرار می‌گرفت. حتی یکبار به یکی از دانشجویان چاقو زدند. بیشتر شب‌ها در ابتدای آن زیرگذر منتظر می‌ماندیم تا چند دانشجو با هم  عبور کنیم یا اگر کسی نمی‌آمد با صد تا نذر و دعا از آنجا رد می‌شدیم.»

یک دانشجوی ساکن در دانشگاه دولتی کرمانشاه هم معتقد است: «خوابگاه دانشجویی و مسیر رفت و آمد دانشجویان دخترانه و پسرانه  دانشگاه دولتی کرمانشاه در بدترین و مخوف‌ترین محله‌ها قرار دارد. یکبار چند سال پیش در آن محله یک زورگیر خفتم کرد، می خواست چاقو بزند داد زدم که بیا گوشیمو بگیر! وقتی این جمله را از من شنید نزد! گوشی را گرفت و رفت. همان تجربه کافی بود که از همان سال بعد از غروب با وحشت در خیابان رفت و آمد می‌کنم.»

او معتقد است: «دانشجویان بارها از مسئولان دانشگاه‌ها درخواست کرده‌اند که امنیت اطراف خوابگاه‌ها را افزایش دهند، اما پاسخی دریافت نکرده‌اند. پس از اعتراضات ۱۴۰۱ ظرف مدت چند روز برای  ورودی‌های دانشگاه‌های شهرهای بزرگ کیوسک درست کردند با کلی دوربین تشخیص چهره و نگهبان زن و مرد! جالب است که برای کنترل اعتراضات دانشجویی، نیروی امنیتی در اختیار دارند اما برای حفظ امنیت دانشجویان هیچکس نیست که به داد دانشجویان برسد!»

به گفته وی، علی محمد خالقی به قتل رسید چون هر چند روز یکبار یکی از شهروندان ایرانی به خاطر گوشی، لپ تاپ و کیف پول کتک می‌خورد یا به قتل می‌رسد.

نیروهای امنیتی؛ نصب دوربین‌های مداربسته و کنترل پوشش 

بسیاری از دانشجویان نسبت به حضور نیروهای امنیتی در خوابگاه‌ها انتقاد دارند. به گفته‌ آنها، در حالی که این نیروها برای سرکوب تجمعات دانشجویی به‌ سرعت وارد عمل می‌شوند، در تأمین امنیت دانشجویان هیچ اقدامی انجام نمی‌دهند.

یک دانشجوی دانشگاه تهران، این تناقض را چنین توضیح می‌دهد: «یکبار کیف پولم را دزدیدند، ولی هیچکس پیگیری نکرد. اما وقتی دانشجوها خواستند برای شرایط بد خوابگاه تجمع کنند، همان شب لباس‌شخصی‌ها آمدند و چند نفر را بردند.»

یک فارغ‌التحصیل رشته معماری اهل اصفهان با اشاره به نصب دوربین‌های مداربسته متعدد  در سالن خوابگاه دخترانه دانشگاه اصفهان توضیح می دهد: «از حراست خوابگاه چند بار با من تماس گرفتند و مرا احضار کردند چون داخل اتاقم تاپ و دامن کوتاه پوشیده بودم! به من گفتند چرا موقع خواب، لباس خواب باز می‌پوشی؟! یکبار هم به هم‌اتاقی من گفته بودند چرا با حوله از حمام بیرون می‌آید!»

در ادامه یک دختر دانشجو ساکن خوابگاه علوم پزشکی تبریز هم با انتقاد از حضور ماموران حراست برای کنترل پوشش دختران دانشجو توضیح می‌دهد: «این زنان در ساعت‌های پر رفت و آمد در کنار ورودی خوابگاه می‌ایستند و  به قد مانتو و مقنعه  و حتی رنگ موی دانشجویان هم ایراد می‌گیرند. این در حالیست که برای آوردن ناهار و شام به خوابگاه ادعا می‌کنند نیرو نداریم! ولی ما می‌بینیم که برای کنترل پوشش و حجاب دختران دانشجو نیرو دارند! پول ندارند امنیت ما را تأمین کنند، اما برای کنترل ما همیشه بودجه دارند.»

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۴ / معدل امتیاز: ۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=371297