مجاهدین خلق، اسب تروای جمهوری اسلامی

دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ برابر با ۰۳ مارس ۲۰۲۵


فرد صابری – تا قبل از فاجعه‌ی هولناک و تروریستی هفتم اکتبر، اکثر قدرت‌های جهانی در مقابل این هیولای اسلامگرایی جمهوری اسلامی به نوعی درمانده و حتی به عنوان یک قدرت منطقه‌ای با آن کنار آمده و مدارا می‌کردند. هزینه‌ی این مماشات غیرمسئولانه را البته اسرائیل پرداخت کرد و باعث به وجود آمدن بزرگترین یهودی‌کشی بعداز هولوکاست شد.

بعداز این رویداد ضدانسانی، اسرائیل دریافت برای مقابله با تروریسم بدون مرز ملایان اشغالگر در تهران، خود باید مستقیم وارد عمل شود و علاوه بر تهدید فعال رژیم آیت‌الله، باعث به وجود آمدن یک جمهوری اسلامی در بیخ گوش اسرائیلی‌ها خواهد شد. دولت و ارتش اسرائیل با همدلی مردم داغدیده، در کوتاه‌ترین زمان ممکن، خاکریزهای دفاعی جمهوری اسلامی از ضاحیه تا غزه را نابود کردند.

در سال پیش هیچکس باور نمی‌کرد، یک‌سال بعد؛ دیگر اثری از حسن نصرالله و هاشم صفی‌الدین تا اسماعیل هنیه و یحیی سنوار باقی نمانده باشد. این مهم فقط کشته شدن چهار فرد نبود بلکه، قطع شدن دست و پاهای اختاپوس توسط اسرائیل در لبنان، غزه، سوریه و حتی عراق بود که باعث فروپاشی بازوهای تروریستی علی خامنه‌ای دیکتاتور اسلامگرای جمهوری اسلامی گشت.

در حال حاضر، رژیم خامنه‌ای با از دست دادن تروریسم نیابتی خود، در تلاش است از طریق دستیابی به کلاهک‌های اتمی بقای خود را تضمین بخشد و تمام توان خود را برای این امر نیز به کار بسته است. از سوی دیگر، موج نارضایتی مردم ایران از اوضاع نابسامان خود به دلیل ناکارآمدی، بی‌کفایتی، دزدی و چپاول حکومت ملایان هر روز بیشتر از دیروز شده و باعث شده تا اکثر روزهای هفته، به بهانه‌های مختلف کل ایران را در بخش‌های اداری، اقتصادی و صنغتی را تعطیل اعلام نماید.

افزایش روزانه‌ی قیمت دلار همراه با سقوط ارزش پول ملی، گرانی لگام‌گسیخته‌ی ساعتی، حاکی از فروپاشی اقتصاد آخوندی، زمینه را برای یک انقلاب مردمی آماده کرده است. آنچه در این میان همگی با آن روبرو هستند، احتمال سقوط چهار دهه اسلامگرایی خمینیسم است که نشانه‌های آن می‌گویند این واقعه در ایران اجتناب‌ناپذیر است و گرچه نمی‌توان تاریخ آن را مشخص کرد اما، با قاطعیت می‌توان گفت که به زودی رخ خواهد داد.

از آنجا که میان ملت ایران و اسرائیل از منظر تاریخی، فرهنگی و سیاسی دارای منافع مشترک و درهم‌آمیختگی عاطفی وجود داشته، و حکومت اسلامی همیشه تلاش کرده با اسرائیل‌ستیزی بر این مهم خدشه وارد کند، شیوه و رفتار حکومت بعداز سقوط ملایان از نکات حائز اهمیت برای ایرانیان و اسرائیلی‌ها است.

برقراری یک حکومت سکولار بر مبنای دمکراسی خواست امروز ملت ایران است. متاسفانه در هفته‌ی اخیر، یکصد و پنجاه و یک قانونگذار از دو حزب جمهوریخواه و دموکرات آمریکا، قطعنامه‌ای به رهبری تام مک‌کلینتاک نماینده‌ی کالیفرنیا تصویب کردند و در آن از سازمان مجاهدین خلق- برای ایجاد دولت موقت بعداز جمهوری اسلامی- حمایت کردند که در نزد مردم ایران علاوه بر اینکه منفور است، هیچ تفاوتی با حکومت کنونی آیت‌الله برای‌شان ندارد!

مسعود رجوی و موسی خیابانی در کنار روح‌الله خمینی

این شگفت‌آور است که سناتورهای آمریکا از این سازمان که پیشتر تا سال ۲۰۱۲ در لیست تروریستی آمریکا نیز بوده پشتیبانی می‌کنند در حالی‌ که با پیشینه‌ی تاریک و عدم شفافیت حال آن قطعا باید آشنایی داشته باشند. این سازمان حتی اکنون در لیست تروریستی کشورهایی مانند ژاپن و عراق قرار دارد.

سازمان مجاهدین خلق، امروز با استفاده از تبلیغات همراه با فریب افکار عمومی و دعوت از سناتورهای بازنشسته، سعی دارد از خود چهره‌ای متمایز از گذشته نشان دهد اما وجود تفکر ایدئولوژیک اسلامگرایی در مناسبات داخلی این سازمان نشان می‌دهد: تفاوت سازمان کنونی مجاهدین با سی سال پیش آنها، مانند طالبان دهه‌ی نود با امروزش در افغانستان است.

زنان روسری سرخ در دستگاه سازمان مارکسیست- اسلامیست مجاهدین خلق

در سابقه‌ی سازمان مجاهدین پیش از انقلاب اسلامی در ایران، ترور دیپلمات‌های آمریکایی نیز دیده می‌شود. مجاهدین با خط‌ مشی امپریالیسم‌ستیزی یا ضدآمریکایی، در حمایت از آیت‌الله خمینی، به جنگ چریکی مسلحانه روی آورده و مستشاران نظامی آمریکا را در تهران به قتل رساندند. سرهنگ لوئیس لی‌ ها کینز، سرهنگ پل شفر و جک ترنر از جمله نظامیان آمریکایی هستند که توسط این سازمان ترور شده‌اند.

اگرچه بعداز همراهی خمینی، سازمان مجاهدین خلق به رهبری مسعود رجوی با او به مخالفت پرداخت اما، تا همین لحظه این سازمان و اعضایش، خود را صاحبان اصلی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ دانسته و معتقدند: انقلاب آنان دزدیده شده و باید آن را از خامنه‌ای پس بگیرند.

امضای صد و پنجاه و یک سناتور آمریکایی بر دیوار سازمان مارکسیست- اسلامی مجاهدین خلق، متشکل از عده‌ای افراد با سن بالای هفتاد سال و تفکر خشکیده در پنجاه سال قبل، هم در تضاد با خواست و روحیه‌ی نسل امروز در ایران و هم برخلاف سیاست دولت پرزیدنت ترامپ است که شعارش بر «عقل سلیم» استوار است.

شکل و تفکر سیاسی مجاهدین تا امروز، نشان می‌دهد: آنان آن روی سکه‌ی همین جمهوری اسلامی هستند. مجاهدین خلق به رهبری مسعود رجوی که بیش از یک دهه در نقش امام زمان به باور پیروانش غیب شده، بسان جمهوری اسلامی از یک ایدئولوژی و مذهب آخرزمانی پیروی کرده و در ریاکاری هم دقیقا با جمهوری اسلامی از یک فلسفه تبعیت می‌کنند.

هانی الحسن و مسعود رجوی پس از حمله تروریستی به میسگاوعام

سازمان مارکسیستی-اسلامیستی مجاهدین، در ایدئولوژی خود مانند جمهوری اسلامی یهودستیز نیز هست. اگر به گذشته‌ی این سازمان نگاه کنید، در نهم مه ۱۹۷۹ (نوزدهم اردیبهست ۱۳۵۸) با دستور خمینی حبیب‌الله القانیان کارآفرین و صنعتگر یهودی و همچنین رئیس انجمن کلیمیان ایران اعدام می‌شود. پس از اعدام ضدانسانی القانیان، مسعود رجوی رهبر مجاهدین طی یک نامه، با خرسندی ابراز خوشحالی خود را از اعدام او با عنوان «سرمایه‌دار وابسته» و «عامل صهیونیسم» به خمینی تبریک می‌گوید و در روزنامه‌های آن هنگام  نیز به چاپ می‌رسد.

هانی الحسن و مسعود رجوی پس از حمله تروریستی به میسگاوعام

دیدار مسعود رجوی با هانی الحسن و یاسر عرفات و دفاع از جنبش‌های تروریستی فلسطینی، بخش کوچکی از فعالیت‌های ضد اسرائیلی این سازمان مخوف است و این پشتیبانی تا امروز نیز ادامه دارد چنانکه حتی بعد از حملات هفتم اکتبر هیچ پیام محکومیت یا ابراز تأسفی در همدردی با مردم اسرائیل، از سوی رئیس کنونی‌اش مریم رجوی دیده نمی‌شود. مسعود رجوی در فروردین سال ۵۹ و پس از حمله‌ی تروریستی گروه فتح به مهد کودک میسگاوعام  برای این گروه پیام تبریک فرستاده و با هانی الحسن دیدار کرده بود!

یاسر عرفات و مسعود رجوی

شاید در ذهن بعضی افراد مانند همین یکصد و پنجاه سناتور آمریکایی، کودکان کهنسال اسلامگرای مجاهدین خلق، مخالف جمهوری اسلامی یا آلترناتیو محسوب شوند اما، این یک اشتباه بزرگ عمدی یا سهوی می‌تواند باشد. سازمان مجاهدین خلق، در نزد افکار عمومی، یک نیروی خائن به میهن در همکاری با صدام حسین به شمار می‌روند. آنها مانند یک ارتش خصوصی، با استفاده از منابع مالی، تسلیحاتی و استراتژیک عراق به رهبری صدام، در خلال جنگ هشت ساله‌ی ایران و عراق، دوشادوش ارتش صدام خط‌شکن بوده و چندین بار هم خود با پشتیبانی کامل نیروهای عراق به خاک ایران حمله نموده‌اند.

مسعود رجوی در دیدار با صدام حسین

آنها در عملیات‌های آفتاب، چلچراغ و فروغ جاویدان، باعث کشته و زخمی شدن هزاران سرباز ایرانی شده، و این یکی از دلایل نفرت مردم ایران از این سازمان است!

مریم رجوی در مراسم بزرگداشت عرفات که توسط مجاهدین برگزار شد

در همین ارتباط، سازمان مجاهدین خلق به رهبری مسعود و مریم رجوی، در میان کردها، خصوصا کردهای عراق نیز بدنام هستند. در اذهان مردم کرد، همکاری نیروهای این سازمان در کشتار مردم کردستان هنوز پاک نشده است. فاجعه‌ی «انفال» در ذهن مردم کردستان عراق، همان هولوکاست مردم یهود است. در این نسل‌کشی که از سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۱ در استان‌های دیاله، کرکوک و صلاح‌الدین انجام گرفته، سه‌هزار روستا ویران و بیش از یکصد و هشتاد هزار تن را کشته شدند. در این پاکسازی قومی، نیروهای سازمان مجاهدین خلق در کنار نیروهای عراق همکاری داشته‌اند و تا حال به خاطر فریب افکار جهانی از مجازات گریخته‌اند. احتمال می‌رود یکی از دلایل ناپدید شدن مسعود رجوی همین باشد!

مریم رجوی در کنار محمود عباس

در بیست سال گذشته که رژیم جمهوری اسلامی با قیام و اعتراضات مردمی روبرو بوده، سازمان مجاهدین خلق همواره به عنوان اسب تروای ملایان در شکل و شمایل مخالف ظاهر شده است. جمهوری اسلامی که از تنفر مردم ایران نسبت به خود و همچنین مجاهدین آگاه است در بزنگاه‌هایی که در فشار قرار گرفته، به مردم القاء کرده که اگر سقوط کند، غربی‌ها مجاهدین خلق را می‌آورند زیرا حکومت کنونی جمهوری اسلامی می‌داند، سازمان مجاهدین خلق خود را جمهوری اسلامی واقعی می‌پندارد!

جمهوری اسلامی همیشه در بن‌بست‌های خود در مواجهه با مردم به ستوه آمده، مردم را با سناریوهای هراس‌افکنی مانند داعش، سوریه‌ای شدن (تا پیش از سقوط اسد) و همین مجاهدین خلق ترسانده است. بسیاری از مردم به همین دلیل هیچ تفاوتی بین جمهوری اسلامی و مجاهدین خلق قائل نیستند چرا که هر دو میوه‌ی فاسد  یک ریشه هستند.

اکنون بعداز حمایت صد و پنجاه سناتور آمریکایی از سازمان مجاهدین خلق، بسیاری از مردم ایران می‌گویند: اگر قرار است با سقوط جمهوری اسلامی خودشان در سرنوشت خود هیچ نقشی نداشته باشند و مجاهدین خلق جای جمهوری اسلامی بنشیند، پس چرا باید دست به انقلاب بزنند؟ درواقع این همان چیزی است که جمهوری اسلامی می‌خواهد و البته خطای بزرگ و خودزنی بعضی سیاستمداران در حمایت و اعتماد به یک سازمان اسلامی-مارکسیستی با منابع مالی فراوان غیرشفاف که هیچ باوری به انتخاب آزاد و دموکراتیک ملت ایران ندارد!

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=371400