احمد رأفت – لیلا خالد ۲۸ سال بیشتر نداشت که نامش جهانی شد، چهرهاش به روی تیشرتها نقش بست، در جنبشهای دانشجوئی دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی به عنوان قهرمان مطرح شد، دربارهاش فیلم و سریال تلویزیونی ساختند و البته در فهرست سازمانهای امنیتی بینالمللی هم به عنوان تروریست به ثبت رسید.
لیلا خالد که از پدر و مادری لبنانی ۹ آوریل ۱۹۴۴ در شهر حیفا به دنیا آمده است در سال ۱۹۴۸ در پیامدا علام موجودیت کشور اسرائیل همراه با هزاران فلسطینی دیگر آواره شد و در لبنان اقامت گزید. او چون بسیاری دیگر از جوانان فلسطینی آن دوران که به سازمانهای مسلح میپیوستند در سال ۱۹۶۷ به عضویت «جبهه خلق برای آزادی فلسطین» در آمد که نوسط پزشک مسیحی فلسطینی جرج حبش با عقابد مارکسیستی بنیانگذاری شده بود.
لیلا خالد در سال ۱۹۶۹ همرا با چند تن از همفکرانش هواپیمای خطوط هوائی تی دبلیو ای TWAرا در آسمان بین رم و آتن به گروگان گرفت و تبدیل به نمادی برای چپهای سراسر جهان گشت. سال بعد در جریان ربودن یک هواپیمای شرکت اسرائیلی ال آل، که با شکست روبرو شد، لیلا خالد در فرودگاه هیثرو لندن دستگیر و مدتی را در بازداشتگاه پلیس بریتانیا در محل ایلینگ لندن گذراند. چند هفته بعد اعضای جبهه خلق برای آزادی فلسطین هواپیمای دیگری را ربودند و در ازای آزادی مسافران این پرواز، دولت بریتانیا لیلا خالد را اول اکتبر ۱۹۷۰ آزاد کرد.
لیلا خالد که امروز ۷۰ سال دارد، در شهر امان، پایتخت اردن زندگی میکند و هنوز هم خود را «یک مبارز فلسطینی» میداند که «برای آزادی فلسطین» مبارزه میکند. لیلا خالد امروز دیگر به هواپیماربائی اعتقاد ندارد، در حقیقت از سال ۱۹۷۶ «جبهه خلق برای آزادی فلسطین» مخالفت خود را با این نوع عملیات اعلام کرد. با این وجود، وی به گذشته خود نه انتقادی دارد و نه آن را نفی میکند. او دیگر نه از چه گوارا، نماد آمریکای لاتینی جنبشهای چپ آن دوران، بلکه حالا از مهاتما گاندی برای توجیه گذشتهاش نقل قول میکند.
لیلا خالد در گفتگوئی نوشتاری با کیهان لندن به نقل از گاندی، که نماد جهانی مبارزه بدون خشونت است، میگوید: « وقتی انتخاب بین بزدلی و خشونت است، من دومی را پیشنهاد میکنم». لیلا بلافاصله بعد از این سخن میافزاید: «در آن دوران من دو گزینه در مقابل داشتم، زندگی در یک اردوگاه پناهجویان با دست دراز برای لقمه نانی و یا گرفتن کلاشنیکفی در دست، و البته دومی را انتخاب کردم».
لیلا خالد در ادامه میگوید: «هواپیماربائی یک تاکتیک بود و نه یک استراتژی و استراتژی درستی هم بود زیرا ما میخواستیم مساله فلسطین را به صفحه اول روزنامههای جهان ببریم و موفق شدیم». در روزهای بعد از این هواپیماربائی حتی یکی از خدمه آمریکائی تی دبلیو ای در مقابل دوربینهای شبکههای بینالمللی با لیلا خالد و مردم فلسطین ابراز همدردی کرد. لیلا خالد میگوید «هواپیماربائی در آن سالها تروریسم نبود زیرا نه تنها خون از دماغ یک نفر هم جاری نشد، بلکه واکنش مردم یک کشور تحت اشغال به اشغالگر بود. ما به عنوان فلسطینی این حق را برای خودمان قائل بودیم که با استفاده از هر ابزاری در مقابل اشغالگر مقاومت کنیم».
لیلا خالد یادآوری میکند که به آنها دستور داده شده بود «به هیچ وجه صدمهای به مسافران نرسد و حتی تلاش شود آنها آرامش خودشان را حفظ کنند. ما تنها میخواستیم برخی از همرزمان ما، به ویژه چند زن را که در زندانهای اسرائیل بودند، آزاد کنیم و در این امر هم موفق شدیم».
لیلا خالد البته تروریسم داعش و گروههای افراطی اسلامگرا را بدون چون و چرا محکوم میکند و میگوید: «آنچه آنها انجام میدهند تروریسم به معنای کامل کلمه است زیرا آنها مردم عادی را که هیچ گناهی ندارند میکشند، درست مثل آن اسرائیلیهائی که کودک فلسطینی محمود ابو خدیر را در بیتالمقدس زنده سوزاندند». لیلا خالد میافزاید: «داعش هیچ ربطی به اسلام یا مذهب ندارد، تروریسم است و بس، و باید علیه آن مبارزه کرد و آنها را متوقف ساخت». لیلا خالد در همین رابطه ادامه میدهد: «گروههای تروریستی اسلامگرا چون داعش، القاعده یا النصره توسط ترکیه، پادشاهی عربستان و قطر به وجود آمده و حمایت میشوند و در راستای سیاستهای این کشورها و حتی اسرائیل عمل میکنند و از مذهب تنها به عنوان پوششی برای پنهان کردن چهره واقعی خود استفاده میکنند. هدف اصلی این گروهها تغییر مرزهای کنونی خاورمیانه است که بی شباهت به خاورمیانه بزرگی که جرج بوش به آن اشاره میکرد نیست».
در رابطه با استفاده از خشونت در مبارزه سیاسی لیلا خالد میگوید: «مقاومت تنها با استفاده از خشونت انجام نمیگیرد، ولی خشونت هم بخشی از مبارزه و مقاومت است. ما در مبارزه سیاسی هم مقاومت سیاسی داریم، هم مقاومت مدنی و هم مقاومت مسلحانه، هیچ کدام مردود نیستند و استفاده از هر کدام بستگی به شرایط دارد، شرایطی که در مورد خاص فلسطین از سوی اشغالگران اسرائیلی تعیین میشود».
در ادامه گفتگو با وی در مورد استفاده از خشونت در مورد تجربه آفریقای جنوبی سوال میکنم، میگوید: «جنبش جهانی انزوا، عدم سرمایهگذاری و تحریمی که در سطح جهانی علیه رژیم آپارتاید به راه افتاده بود اگر در داخل آفریقای جنوبی مبارزه مسلحانه وجود نداشت هرگز به نتیجه نمیرسید».
لیلا خالد در رابطه با اختلافات بین حماس و اسلامگرایان فلسطینی و جریان فتح به رهبری محمود عباس بسیار خلاصه صحبت میکند، گوئی نمیخواهد وارد این مناقشه شود. وی میگوید: «محمود عباس بازنده است چون پی در پی شرایطی را تعیین میکند که دولت اسرائیل آنها را نمیپذیرد و او تا کنون در ازای عقبنشینیهایش در مقابل خواستهای اسرائیلیها، هیچ چیزی به دست نیاورده است». لیلا خالد معتقد است که یاسر عرفات، رهبر فلسطینی که معاهده صلح اسلو را با دولت وقت اسرائیل امضاء کرد نیز «تنها چیزی که به دست آورد زندگی در حصر در رامالله و مرگ مشکوک بود».
در مورد حماس و حکومت اسلامگرایان در نواز غزه، لیلا خالد محتاطتر است و میگوید: «امیدوارم گفتگوها برای اتحاد میان حماس و فتح نتیجه دهد، زیرا پایان بخشیدن به این اختلافات در جهت منافع فلسطینیها است». البته تلاش های حماس برای اسلامی کردن غزه را همزمان هم محکوم و هم توجیه میکند. او میگوید :«بسیاری از فلسطینیهای غزه به ویژه زنان از حجاب اجباری و دهها اجبار دیگر ناراضی هستند، ولی وقتی در محاصره دشمن هستی و تحت اشغال، مسائل دیگری ارجحیت پیدا میکنند. زنان فلسطینی به عنوان فلسطینی مشکلی به عنوان اشغال سرزمینشان را دارند، به عنوان شهروند مشکلی به نام فقر و بیکاری دارند و به عنوان زن مشکلاتی در جامعهای دینی و مردسالار. این مشکلات را باید بر اساس اولویت درجهبندی کرد چون همزمان نمیتوان با همه آنها مبارزه و مقابله کرد».
در پاسخ به اینکه فلسطینیها که زمانی سکولارترین جامعه عرب بودند، چگونه و چرا به مذهب روی آوردند، لیلا خالد میگوید: «آنها ناسیونالیسم عرب را تجربه کردند و پاسخی نگرفتند، گروههای چپ مثل جبهه خلق برای آزادی فلسطین را تجربه کردند و پاسخی نگرفتند، جنبشی ملی مثل فتح را تجربه کردند و باز هم پاسخی نگرفتند، به ناچار رو به مذهب آوردند» و البته بلافاصله میافزاید: «من به مذهب اعتقادی ندارم، ولی علیه مذهب نیز حرفی در ملاء عام نخواهم زد».
ولی واقعا راه حل مشکلی به نام فلسطین چیست؟ این آخرین پرسشی بود که با لیلا خالد در این گفتگوی نوشتاری مطرح کردم. لیلا خالد میگوید با طرح دو ملت، دو کشور، و دو دولت مخالف است و میافزاید: «ما برای کشور واحدی به نام فلسطین مبارزه میکنیم که در آن یهودی، مسلمان و مسیحی بتوانند در کنار بکدیگر در سیستمی دمکراتیک زندگی کنند». برای حسن ختام لیلا خالد از جرج حبش، بنیانگذار جبهه خلق برای آزادی فلسطین نقل قول میکند که زمانی گفته بود: «من اگر به محل تولدم لود برگردم، خانواده اسرائیلی را که در خانه پدریم زندگی میکند بیرون نخواهم انداخت، بلکه طبقه دومی به آن خانه اضافه خواهم کرد تا در کنار هم زندگی کنیم».