(+عکس) اینجا تهران است، عصر آفتابی سردی دریکی از روزهای پایانی زمستان، آدرسی در دستمان است که ما را به شرکت به نمایشی دعوت میکند. به سوی سالن پینت بال در زیر پلی در حاشیه اتوبان میرویم، از دروازه آهنی به سوی فضایی مرطوب و نیمه روشن وارد میشویم.
اندکی زود رسیدهایم و برنامه هنوز شروع نشده است، مجید عباسی فراهانی مشغول هماهنگی برخی کارهاست، در ابتدای راهرو ی درازی ایستادهایم که در آن دختران و پسران جوان، شاد و سرخوش در حال تعویض لباسهایشان هستند، آنچه را میدانیم این است که، مخاطبان میتوانند در این پروژه شرکت کنند.
اندکی بعد ده اثر بزرگ با ابعاد ۲۰۰ در ۱۵۰ از پرترههای سیاه و سفید کودکان که با تکنیک اکرولیک، بسیار قوی و تاثیرگذار، نقاشی شدهاند با کمک جوانان و با هدایت مجید عباسی فراهانی به سالن اصلی برده میشوند.
سالن پینت بال صحنه جنگیست که درآن جانپناههایی برای سربازان در نظر گرفته شده است، تمام اشیا و دیوارهای سالن پوشیده شده از رنگهایی که از نبردهای قبلی به جا مانده، اکنون مجید عباسی فراهانی پردههای بزرگ نقاشی را جلوی سنگرها و جانپناهها روبروی هم، در صحنه نبرد میچیند.
پیش از شروع بازی، مسئولان آخرین آموزشهای لازم را به بازیکنان هیجانزده گوشزد میکنند، صدایی از بلندگو آنها را به جای خود هدایت میکند تا بازی آغاز شود، یک عکاس خبری و یک فیلمبردار حرفهای آنها را همراهی میکنند.
با اعلام بلندگو نبرد آغاز میشود و سربازان از پشت سنگرها به سوی یکدیگر شلیک میکنند، گلولهها با تصاویر کودکان برخورد و چهرههایشان را مخدوش میکند، رنگهای سبز و نارنجی کم کم صورت کودکان را میپوشاند، یکی از سربازها پس از چند دقیقه از صحنه خارج میشود، از عمل خود پشیمان است، اسلحهاش را تحویل میدهد و صحنه را ترک میکند، جوانان اما مشغول بازی هستند و تصاویر کودکان را مورد هدف قرار میدهند، گاهی با خنده به تصاویر شلیک میکنند و از آن لذت میبرند.
مجید عباسی فراهانی در مورد پروژهاش میگوید: «این تصاویر کودکان سوری است که نقاشی کردهام و این اتفاقی است که در چندصد کیلومتری ما در سوریه رخ میدهد، این نقاشیها تصاویری از کودکان یمنی هستند، اینها تصاویر کودکان کردستان و عراق است که به خاک و خون کشیده میشوند، اینها کودکانی هستند که هر روز در افغانستان و پاکستان کشته میشوند، اینها تصاویر کودکانی است که توسط بوکوحرام دزدیده میشوند و به قتل میرسند، اینها جنگ است، تصویر جنگ است.»
او در ادامه میگوید: «به این دلیل صحنه پینت بال را انتخاب کردم تا بتوانم شبیهسازی واقعیتری از صحنه جنگ داشته باشم، اینجا تفاوت تنها در نوع گلوله است، بازیکنان لباس نظامی به تن کرده و اسلحۀ خود را با گلولههای رنگی پر میکنند و یکدیگر را هدف میگیرند، اینجا سربازان با اسلحه و لباس فرم، عکسهای یادگاری میگیرند، مانند همان اتفاقهایی که در سوریه هم رخ میدهد.»
مجید عباسی فراهانی درباره پروژه قبلیاش میگوید: «آن پروژه در سال ۲۰۱۲ به نمایش درآمد، در آن پروژه هم به بهار عربی و جنگهایی مضمون کارم بود که در خاورمیانه رخ میداد، آثاری با جنس پلکسی گلاس بودند و درون آن نور کار شده بود، آثار را میساختم و بعد با تجهیزات جنگی شروع به تخریب آن میکردم، با دینامیت و تفنگ آنها را تخریب میکردم و تاثیرات آنها باقی میماند که با نوری که داخلشان بود نمایان می شد، عمل تخریب کردن در مجموعه قبلی توسط خودم انجام می شد و در این مجموعه، مخاطبان نقش کامل کننده آثارم را داشتند، این مجموعه شامل بخشهای دیگری هم هست که مجموع آنها در کنار هم به نمایش گذاشته خواهد شد.»