زندگی در شهرهای بزرگ چگونه است؟ شهرهایی همچون نیویورک، لندن و یا ونکوور که آرام و قرار ندارند. در شهرهایی که زندگی شبانه جریان دارد و شهر هیچگاه به خواب نمیرود. شهرهایی پر از مردمانی که از شهرها و حتی کشورهای مختلف به آنجا کوچ کردهاند. مردمی که برای کار، شهرت و شاید عشق به این شهرهای شلوغ پناه آوردهاند. اما آیا این شهرها قفس تنهایی آدمها نیست؟
روزنامه بریتانیایی گاردین با استناد به گزارش سال ۲۰۱۶ بریتانیا در خصوص سن و سال مینویسد که مردم در شهرها در مقایسه با روستاها احساس تنهایی بیشتری میکنند. این نتیجهگیری البته عجیب و غریب نیست.
نکته قابل تامل اما این است که بر خلاف تصور در این گزارش آمده که جنسیت و تحصیل- به جز درجات بالای تحصیلی- در احساس تنهایی تاثیری ندارند. میزان درآمد خانواده و داشتن حیوان خانگی هم در این احساس نقشی بازی نمیکند.
گاردین نوشته است که اندازه خانه محل سکونت افراد در میزان احساس تنهایی آنها نقش دارد، به نحوی که هرچقدر خانه کوچکتر باشد این احساس هم بیشتر است.
نکته جالب دیگر این است که افراد اجارهنشین و یا مالک نسبت به کسانی که در حال پرداخت وام منزلشان هستند احساس تنهایی بیشتری میکنند.
تخمین زده میشود که تا سال ۲۰۲۵ در لندن ۶۰ درصد مردم اجارهنشین باشند.
بدون شک درصد افرادی که تنها زندگی میکنند در دهههای گذشته افزایش یافته است. در آمریکا ۲۷ درصد مردم تنها زندگی میکنند، حال آنکه در سال ۱۹۲۰ فقط ۵ درصد مردم در این کشور تنها زندگی میکردند. در نیویورک یک سوم مردم به تنهایی زندگی میکنند.
این گزارش میگوید تعداد افرادی که تنها زندگی میکنند در اروپا بیشتر است. در استکهلم این رقم ۵۸ درصد است٬ این شهر بالاترین نرخ را از این نظر در کل اروپا دارد.
بسیاری از مردم تصور میکنند که تنها زندگی کردن احساس تنهایی را هم به دنبال دارد.
اریک کلینبرگ جامعهشناس اما میگوید: «تحقیقات نشان میدهد که کیفیت نه کمیت مناسبات اجتماعی بهترین عامل تعیینکننده در این زمینه است».
به گفته او «مهم نیست که ما تنها زندگی میکنیم بلکه اهمیت دارد آیا احساس تنهایی هم میکنیم؟»
به نوشته گاردین، آمارها نشان میدهد که احساس تنهایی در میان افراد مسن که اغلب هم تنها زندگی میکنند بیشتر است.
در استکهلم ۳۵ درصد از افراد بالای ۷۵ سال تجربهای از احساس تنهایی داشتهاند. این رفم در بریستول برای گروه سنی مشابه ۱۰ تا ۱۵ درصد گزارش شده است.
این گزارش میگوید که در استرالیا ساکنان شهرها در مقایسه با دو دهه گذشته دوستان کمتری دارند. در آمریکا در تحقیقی از هر ۵ نفر یک نفر گفته است که تنها یک دوست صمیمی دارد.
در ونکوور که به عنوان گرانترین شهر آمریکای شمالی شناخته میشود مردم از نداشتن دوست رنج میبرند.
تحقیقی در این شهر انجام شد تا مشخص شود مهمترین مشکل مردم این شهر چیست. نتایج این تحقیق که در آن ۴ هزار نفر از ۸۰ گروه قومیتی مختلف مشارکت داشتند نشان داد که مشکل اصلی مردم نه بیخانمانی است و نه فقر بلکه آنها از احساس تنهایی رنج میبرند.
این تحقیق همچنین میگوید حدود نیمی از کسانی که در ۵ سال اخیر و یا کمتر از آن به کانادا مهاجرت کردهاند تنها دو دوست صمیمی دارند.
احساس تنهایی البته محدود به مهاجران نیست.
در ژاپن مردم چنان از کمبود دوست رنج میبرند که در این کشور خدماتی برای پر کردن این خلاء ارائه میشود. مثلا کافههایی وجود دارد که افراد میتوانند در آنجا بنشینند، قهوهای سفارش دهند و درخواست کنند برای مدت کوتاهی که آنجا نشستهاند گربهای هم در اختیار آنها قرار بگیرد تا آن را نوازش کنند و احساس تنهایی خود را پر کنند.
اولیویا لینگ نویسنده کتاب «شهر تنها» مینویسد: «در شهرها ما با انبوهی از جمعیت مواجه هستیم که ما را احاطه کردهاند. بنابراین از یک سو میتوانیم ببینیم که دیگران وضعیت بهتری دارند و از سوی دیگر این احساس را هم داریم که در معرض دید دیگران قرار داریم».
به گفته او در شهرها چشمان زیادی همدیگر را زیر نظر دارند و به همین دلیل هم احساس تنهایی در شهرها متفاوت است.
اما سوالی که میتوان مطرح کرد این است که در کدام گوشه دنیا مردم احساس تنهایی بیشتری میکنند؟ توکیو، پکن، نیویورک و یا ونکوور؟
گاردین در این زمینه به نظرات جان کاسیپو محقق دانشکده روانشناسی دانشگاه شیکاگو استناد میکند که: اطلاعاتی نداریم تا بر اساس آنها به نتیجهای در این زمینه برسیم.
جان کاسیپو البته این تفکر را که زندگی شهری ذاتا احساس تنهایی را در مردم افزایش میدهد قبول ندارد و آن را به چالش میکشد.
شاید حداقل بتوان گفت با آنکه احساس تنهایی در زندگی شهری بیشتر است اما این احساس در تلاطم و هیجانات این شهرها، بیدوامتر هم هست.