مهدی کروبی، رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی که پس از اعتراضات سال ۸۸ در حصر خانگی به سر میبرد در نامهای خطاب به حسن روحانی، رییس قوه مجریه، بدون اینکه نامی از کسی بیاورد از «حاکمیت مستبد» انتقاد کرده است.
در سالهای گذشته و به ویژه پس از اعتراض به نتایج انتخابات سال ۸۸ بسیاری از زندانیان سیاسی همچون ابوالفضل قدیانی و مصطفی تاجزاده نامههای انتقادی خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشتهاند. پیش از این نیز آیتالله احمد آذری قمی، دادستان پیشین انقلاب و از روحانیون سنتی که سالهای پایانی عمر خود را در حصر خانگی به سر برد نامهای تند خطاب به آیتالله علی خامنهای نوشته بود.
نامه مهدی کروبی اما در شرایط کنونی اهمیت دیگری مییابد.
۱) اولین نامه پس از حصر
با اینکه نزدیک به ۶ سال از حصر میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی میگذرد و در این مدت فرزندان آنها گاهی پیامهای شفاهی آنها را از زندان خانگی منتقل میکردند اما نامهی مهدی کروبی به مهمترین مقام اجرایی کشور اولین سند مکتوبی است که در این مدت منتشر شده است.
نامه کروبی نشان میدهد که وی در مدت ۶ سال حصر از موضع خود عقبنشینی نکرده و در برخی موارد میتوان گفت که مواضع تندتری اتخاذ کرده است. این در حالیست که پس از اعلام شرکت موسوی و کروبی در انتخابات ۷ اسفند ۹۴ این شبهه به وجود آمده بود که آنها برای بیرون آمدن از حصر وارد فاز «مماشات» شدهاند حال آنکه اگرچه آنان مخالف برخی سیاستهای جمهوری اسلامی هستند ولی هرگز با نظام جمهوری اسلامی مخالفت نکردهاند و شرکت آنها در انتخابات نیز در همین چهارچوب قابل درک و بررسی است.
۲) دولت روحانی و رفع حصر
با اینکه حجتالاسلام حسن روحانی پس از توافق اتمی و «موفقیت» در سیاست خارجی، در آبانماه ۹۴ وعده داد که «میشود شرایطی را در یک سال آینده در کشور فراهم کرد که نه تنها آنهایی که در حصرند آزاد شوند، بلکه آنهایی که به خاطر سال ۸۸ در زندان هستند هم آزاد شوند» اما هنوز نشانهای از سوی دولت و قوه قضاییه در کار نیست که بتوان به این وعده امید داشت. نامه کروبی خطاب به روحانی و تاکید بر اینکه «اینجانب نه از شما طلب رفع حصر دارم و نه اینکار را در اختیار شما میدانم» وعدهی وی را به یادش میآورد و از وی میخواهد بر اساس مسئولیت قانونی خود به عنوان رییس قوه مجریه و در اجرای اصل ۱۶۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی، مقدمات برگزاری دادگاه علنی او را فراهم آورد.
این اصل قانون اساسی تاکید دارد که «رسیدگی به جرائم سیاسی و مطبوعاتی علنی است و با حضور هیأت منصفه در محاکم دادگستری صورت میگیرد». اما مسأله اینجاست که هیچ مقام و نهادی اعلام نکرده است که اساسا کروبی و موسوی و رهنورد به چه جرمی و با استناد به کدام قانون حبس خانگی شدهاند که حالا آن را «سیاسی» و «مطبوعاتی» به حساب آورد یا نه.
۳) دورهی نکبتبار و دولت فاسد
در روزهای گذشته صحبت بر سر بازگشت محمود احمدینژاد برای شرکت در رقابتهای انتخاباتی سال ۹۶ زیاد شد. کروبی در نامه خود احمدینژاد را فردی تحمیل شده با «دخالت سپاه پاسداران، بسیج و وزارت اطلاعات» دانسته و او را «حقهباز و دروغگو» خطاب کرده که دورهای «نکبتبار» را با «فاسدترین دولت پس از مشروطیت» به مردم و کشور تحمیل کرد.
کروبی اما در نامه خود مسئولیت این دولت فاسد را تنها به گردن محمود احمدینژاد نمیاندازد و بدون اینکه نامی از رهبر جمهوری اسلامی ببرد، او را فردی «جاه طلب» خطاب میکند که با «بلند پروازی»های خود هزینههای زیادی را به مردم تحمیل کرده است. کروبی در این نامه «تصمیم» و «تحمیل» احمدینژاد از سوی خامنهای را به پرسش میکشد.
۴) دفاع از تلاشهای اصلاحگرانه
کروبی در این نامه ولی فقیه را به دلیل «ماجراجوییهای هستهای، بلندپروازیهایی که ثروت و فرزندان ملت را قربانی کرده، به کار گرفتن اوباش و گذاشتن سرمایههای مادی و معنوی کشور به پای یک کذاب» متهم کرده است. کروبی در نامه خود دو بار «اربابان قدرت» را مسئول تحمیل این هزینهها به ملت، حبس و حصر و قربانی شدن فرزندان ملت دانسته و سرانجام گفته است: «آنانی که هشدار دادند و این روزها را پیشبینی کردند و در چند سال گذشته برای تلاش اصلاحگرایانهشان متحمل حبس و حصر غیرقانونی شدند، نانجیب نام گرفتند. چه رقتانگیز است این توهم اربابان قدرت که فکر میکنند عزت و ذلت بندگان خدا در اختیار آنان است».
۵) نقد سیاستهای منطقهای
بخشی از نامه کروبی خطاب به روحانی، به سیاستهای ماجراجویانهای اشاره دارد که در ماههای گذشته حتی از سوی برخی نیروهای اصلاحطلب داخل و خارج از ایران مورد حمایت قرار گرفته است. حال آنکه دفاع از سیاستهای جمهوری اسلامی در سوریه و بالا بردن شخصیت فردی همچون قاسم سلیمانی جایی برای دفاع و خوشبینی نمیگذارد. مهدی کروبی نیز در نامه خود مینویسد که «جاه طلبی و حب ریاست و توسعه قدرت برخی شخصیتها که خیال میکنند سرنوشت سایر ملل مسلمان و کشورها منطقه در ید قدرت آنهاست کشور را به لبه پرتگاه» برده است.
نقدی بر نقد کروبی
روشن است که نامه مهدی کروبی را میبایست در چهارچوب نظام جمهوری اسلامی و فردی که بر ارادت خود به سید روحالله خمینی ایمان دارد و از نظام دفاع میکند، بررسی کرد. اما آنچه امروز در جمهوری اسلامی جاری است، ابتکار و ابداع سیدعلی خامنهای نیست بلکه سیاستی است که از همان روز نخست برپایی جمهوری اسلامی علیه منتقدان از جمله روحانیون منتقد و مخالف آیتالله خمینی و ولایت فقیه در پیش گرفته شد. آیتالله سید کاظم شریعتمداری، سید حسن قمی، سید صادق روحانی و احمد مفتیزاده در دوران خمینی سرکوب شدند و آیتالله منتظری که قرار بود جانشین ولی فقیه شود نیز توسط خود خمینی در انزوا و محدودیت قرار گرفتند و همینها که امروز خود در حصر هستند، در همهی آن دوران مهر سکوت بر لب زدند.
با این همه نامه مهدی کروبی اقدامی است قابل تأکید چرا که مساله حصر «سران فتنه» مانند استخوان در گلوی رژیم ولایت فقیه گیر کرده و این نامهی رسمی خطاب به رییس قوه مجریه، و نه به رهبر، نهادهای تصمیمگیرنده به حصر را بیش از پیش در تنگنا قرار میدهد و میتواند به تحقق وعدهی روحانی مبنی بر رفع حصر کمک کند.
آتش زیر خاکستر
در عین حال نامهی کروبی هشداریست به آن گروه از اصلاحطلبان فرصتطلب که صرفا برای بازگشت و قرار گرفتن در دایرهی قدرت تلاش میکنند بدون آنکه هیچ برنامهای برای هیچ اصلاحاتی داشته باشند. آنانی که بر این باورند در مماشات با قدرت خودکامه میتوانند امتیازاتی دریافت کنند، در بهترین حالت نقش چرخ پنجم را در نهادهایی بازی میکنند که پایههای اقتدارگرایی و انحصارطلبی قدرت حاکم به شمار میروند.
با اینکه در این نامه کروبی از حسن روحانی حمایت میکند اما صرف نگارش این نامه و تقاضا برای برگزاری یک دادگاه علنی جهت رسیدگی به اتهام و «جرم» وی، برخلاف آن سیاستی است که از یک سو همه را به بهانههای مختلف به سکوت دعوت میکند و از سوی دیگر با کسانی همکاسه شده است که دستشان به جنایت آلوده است. این سیاست معاملهگرانه از سوی «اصلاحطلبان» بسیاری از مدافعان اصلاحات و «جنبش سبز» را درگیر خود کرده است. کروبی اما در این نامه تأکید میکند: «هیچکس نباید به بهانه مصلحت با ظلم همراه شود و یا در مقابل آن سکوت کند».
حزبالله و سنت خمینی
نامه مهدی کروبی پس از انتشار در رسانههای اینترنتی به تابلوی اعلانات دانشکدههای دانشگاه تهران نیز راه یافت. نیروهای نزدیک به بسیج دانشجویی با انتشار تصویر نامه کروبی در رسانههای مجازی خود به «مسوولان مربوطه» انتقاد کردهاند که چرا در برابر پخش این نامه در دانشگاه سکوت کردهاند.
سایتی به نام «حزبالله پرس» نیز با اشاره به نامه کروبی نوشته است: «فتنه گران اگر بخواهند در کشور فتنه جدیدی راه بیاندازند حزبالله با راهاندازی کمیتههای مجازات مردمی برای همیشه چشم فتنه را کور خواهد کرد».
محمدرضا کائینی نیز زیر عنوان «حصر ارزش، حصر ضد ارزش! آقای کروبی!» در روزنامه جوان (از رسانههای سپاه پاسداران) نوشته است: «باز خدا پدر این «سید» را بیامرزد که نجیبانه تنها شما را «نانجیب» میخواند، اگر در آن دوران طلایی [اشاره به دوران خمینی] بودید، با چند کلمه فرمان همهتان را آویزان میکردند».
این اعترافی است مکرر به خشونت خونین آن «دوران طلایی» که بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز آن را نه تنها پنهان نمیکرد بلکه موجب رشد و قدرت «اسلام» و نظام میدانست.