چندی پیش در نشستی که از طرف کانون کلوز اپ به مدیریت بانو اختر قاسمی در شهر کلن ترتیب داده شده بود، آقای حمید شوکت از کتاب «پرواز در ظلمت» که دومین کتاب ایشان است، به قول خانم قاسمی رونمایی کردند. گزارشی از این نشست را شخص خانم قاسمی در سایت کیهان لندن منتشر کردهاند که مورد بررسی کوتاهی قرار میگیرد.
خانم قاسمی در ۷ سطر اول نوشته خود گزارش بسیار کوتاهی از نشست نامبرده می دهد. سپس ایشان به گونه شگفت انگیزی نظرات و پیشداوری های زیر را به خوانندگان ارزانی میدارد:
«چیزی که توجه مرا در جمع حاضران جلب کرد عدم حضور نیروهای جبهه ملی در این رونمایی بود در حالی که در کلن همکاران و هواداران جبهه ملی کم نیستند. به نظر میرسد سیاست تحریم و بایکوت سیاستی است که متاسفانه بیشتر نیروهای سیاسی ایرانی در مقابل هر آن کسی در پیش میگیرند که کوچکترین انتقادی به آنها وارد کند و احتمالا چون حمید شوکت نویسنده این کتاب نیز برای بررسی زندگی سیاسی بختیار نیاز به بررسی سیاستهای جبهه ملی نیز داشت و وی در این کتاب به سیاستهای خطاکارانه جبهه ملی و «بیعت» آنها با خمینی و اتحاد این جبهه با مرتجعین مذهبی و اخراج بختیار از جبهه ملی و بخصوص تاثیر بازرگان و سنجابی و یزدی و امیر انتظام و دیگران در پذیرش خمینی پرداخته است، آنها نیز به جای بازنگری در خطاهای خود، سیاست تحریم را در پیش گرفته و هیچ کدام حاضر به شرکت در این نشست نشدند.»
البته آنچه «به نظر» خانم محترم میرسد، نباید واقعی باشد. در آن روز اعضا و هواداران جبهه ملی ایران در شهر کلن می توانستند، برای مثال، جهت شرکت در نشست ویژه ای به هلند رفته بوده باشند.
نتایجی که خانم قاسمی از این « نظر»شان میگیرند، شگفتانگیزتر است، حتی در دنیای احتمالات: «چون حمید شوکت …».
ما نمیخواهیم وارد جزییات پیشداوریها و اتهامات بالای ایشان به جبههایها بشویم. تنها به این موضوع اشاره میکنیم که در باره نقش جبهه ملی ایران در انقلاب ۵۷ و در دولت بازرگان سالهاست که بحث میشود. البته سهم جبهه ملی ایران در داخل به دلیل فضای حاکم در آنجا بسیار کم است. ولی در خارج، با وجود ملاحظاتی که نسبت به داخل وجود دارد، گهگاهی نتایج بحثها منتشر میشود و از طرف گوشها و چشمهای هشیار پنهان نمیماند. برای مثال به مقاله زیر به قلم آقای جواد طالعی (خبرنگار نشریه شهروند) توجه کنید:
جبهه ملی اروپا از شاپور بختیار اعاده حیثیت کرد
جبهه ملی اروپا در تحلیلی به مناسبت بیست و نهمین سالگرد انقلاب بهمن ۵۷ ضمن بررسی نقش پیچیده جبهه ملی ایران، نوشت که دکتر شاپور بختیار در میان رهبران آن زمان این تشکیلات، خطر استبداد مذهبی را بیش از دیگران احساس می کرد و به همین دلیل نه تنها حاضر به همراهی با جریان مذهبی نشد، بلکه پیشنهاد سمت نخست وزیری را از شاه پذیرفت.
به این ترتیب، برای نخستین بار، یک شاخه جبهه ملی، به صراحت از شادروان شاپور بختیار اعاده حیثیت می کند. واکنش جبهه ملی داخل کشور و سایر شاخه های آن در خارج از کشور، در برابر این تحلیل، هنوز روشن نیست. اما این واکنش هرچه باشد، در حقیقتی که در بیانیه شاخه اروپا نهفته است، تغییری ایجاد نمی کند.
ویا در نوشته زیر به قلم آقای کاووس ارجمند که عضو شورای عالی جبهه ملی ایران- اروپا میباشد:
«…همان شاپور بختیارى که یکى از سه نفر اول در ایجاد نهضت مقاومت ملى یک روز پس از کودتاى ٢٨ مرداد سال ١٣٣٢ بود. همان شاپور بختیارى که بخاطر آرمان هاى انسانى جبهه ملى و رهبر سیاسى آن دکتر مصدق بهترین سال هاى عمر خود را یا در زندان بود و یا بدون کار گذراند و دیدیم که یاران پیشین او را تنها در میانه میدان رها کردند و به او اتهام تک روى و کار سازمانى نکردن، زدند و به خطرهاى ناشى از یک حکومت آخوندى که او با شجاعت بیان کرد توجه نکردند و کشور را همراه با نهضت آزادى مسلمان دو دستى به روحانیون هدیه کردند و امروز ما شاهد بیچارگى ملت بزرگ ایران هستیم که ثمره کار همان رجال سیاسى است که اتفاقآ سازمانى عمل کردند و لى منافع ملى، دموکراسى و قانون اساسى مشروطه را که خون بهاى آزادى خواهانى چون میرزا جهانگیرخان شیرازى ” صور اسرافیل” بود به هدر دادند.»
افزون بر اینها شما میتوانید با مراجعه به سایت جبهه ملی ایران- اروپا ودادن نام «شاپور بختیار» به جستجوگر این سایت، بیانیههایی را بخوانید، که تا کنون «نهضت مقاومت ملی ایران» درباره دکتر شاپور بختیار منتشر کرده است.
بانوی محترم، در نشستی که شما گزارش آن را میدهید آقای مزدک عبدی پور، جوانی ملی مصدقی و آقای مهدی فتاپور، که تصویر وی را هم به هنگام صحبت منتشر کردهاید، در انتقاد به گفتههای آقای حمید شوکت مطالبی را بیان کردهاند، که در گزارش شما منعکس نشده است.
درباره آقای حمید شوکت و کتاب اول ایشان «حضرت اشرف» جبهه ملی ایران- اروپا تا کنون نیازی احساس نکرده که موضع رسمی بگیرد. ما امیدواریم که در این باره به زودی کتاب زندهیاد خسرو شاکری (زند) منتشر گشته و در اختیار عموم قرار گیرد. درباره کتاب دوم آقای شوکت، که تازه منتشر شده، ما در صورت لزوم نظر خواهیم داد.
در خاتمه با اجازه شما به نکته زیر اشاره میشود:
تاریخنگاری وهمچنین گزارشگری معتبر معمولاً یک رخدادنگاری، بدون تحلیل و دیگر محدودیتهای، برای مثال، سیاسی است. زیرا هر تحلیلی عملاً از یک دید معینی انجام میگیرد. مانند تاریخنگاری مورخین شوروی سابق یا آن تاریخنگاران ایرانی که هنوز هم حسرت دوران پهلوی را میخورند.
با تشکر از زحمات شما در امور فرهنگی و سیاسی در شهر کلن، به ویژه در دوران حمایت از جنبش سبز در ایران.
سخنگوی جبهه ملی ایران- اروپا
کمال ارس
کلن ۱۶ ماه مه ۲۰۱۶