سارا دماوندان (+عکس) نامش را گذاشت دیوار مهربانی و مردم را به سوی عشق و دوست داشتن تشویق کرد.
از یک خیابان در جنوبیترین نقطه تهران آغاز و به مدت کوتاهی مهربانیاش فراگیر شد. از یک محله به محله دیگر و از یک شهر به شهر دیگر.
مهربانی از مرزها گذشت و به ایتالیا و ترکیه هم رسید. اما اینکه ایده مهربانی کجا و چگونه به ذهنش رسید، قصهاش به یک ماه رمضان برمیگردد. ۲۱ ماه رمضان سال پیش. ماشینش را روشن کرد و به اتفاق همسر و فرزندش راهی میدان شوش تهران شد. به گفته خودش جمعیت چنان به طرف ماشین هجوم آوردند که فقط توانست شیشههای ماشین را به اندازه اینکه غذا از آن عبور کند پایین بیاورد. خودش بعدها تعریف کرد: این صحنه چنان آزرده خاطرم کرد که به خودم گفتم مقصر اصلی برای این بی خانمانی و کارتنخوابی این افراد من هستم. هر بار که بدون اینکه به همسایهام فکر کنم که لباس دارد یا نه بهترین لباسم را پوشیدم و از خانه بیرون رفتم. هر گاه که فکر کنم که چند خانه آنطرفتر کسی شکمش خالی است یا نه، سفرههای رنگین انداختم. تقصیر تمامی اینها بر گردن من است.
علی حیدری نامی ناآشنا برای مردم و چهرهای آشنا برای کارتنخوابها و افراد بسیار کم درآمد است. پای صحبتهای او مینشینم و از او میخواهم از فعالیتهایش و «مرکز پایان کارتنخوابی» که این روزها برپا کرده است بگوید. از نیکوکاران و مردم عادی که به کمکش شتافتند و او را در این مسیر انساندوستانه یاری کردند.
-کار مرکز پایان کارتنخوابی چیست؟
-ما در اینجا تمام تلاشمان این است که بتوانیم ابتداییترین نیاز بشر یعنی تهیه خوراک و پوشاک افراد نیازمند را تأمین کنیم. در این مرکز کارها به دو گروه تقسیم شده است. عدهای که یک زمانی معتاد و کارتن خواب بودند اما در حال حاضر کاملا سالم هستند و دیگران کسانی که در شرایط رفاهی و مالی کامل قرار دارند و تنها برای کمک به ما و این افراد در هفته یک یا دو روزشان را برای ارائه خدمات به مردم نیازمند به این مرکز میآیند.
-آمار مشخصی از تعداد افرادی که به شما کمک میکنند در دست دارید؟
-در تهران در حدود ۲هزار فرد نیکوکار در این راه ما را یاری میکنند. در ۳۱ شهر ما گروه داریم. و جدای از آن خارج از کشور نیز در ۴ کشور گروه تشکیل دادهایم که بتوانیم همه با هم این وظیفهای را که بر دوشمان است انجام دهیم.
-مرکز پایان کارتنخوابی از چه بخشهایی تشکیل شده؟
-ما یک بخش داریم که کارهای اولیه آشپزی مثل سبزی و برنج پاک کردن و غیره در آن توسط افرادی که خودشان تمایل دارند انجام میشود. البته همان طور که قبلا هم گفتم خیلی از این افراد کسانی هستند که پیش از این گرفتار اعتیاد بودند و در حال حاضر سالم و پاک هستند. بخش دیگر مربوط به توزیع لباس است. پیش از این ما لباسها را از همین جا به در خانههای نیازمندان میفرستادیم. در واقع آنها با ما تماس میگرفتند و آدرس میدادند و ما هم برایشان میبردیم بعد احساس کردم که شأن و منزلت افراد این گونه حفظ نمیشود برای همین یک بخشی از این ساختمان را به اتاق لباس اختصاص دادیم. هر خانواده نیازمندی که به اینجا میآید به او اعتماد میکنیم که هر لباسی که میخواهد با هر تعدادی از اینجا بردارد. بخش دیگر بخش آشپزی سازمان است . کسانی که مسئول پخت غذا هستند از افراد تحصیلکرده یا موقعیت اجتماعی بسیار بالا نیز در میان آنها میتوان دید که به ما در پختن غذا کمک میکنند.
-آیا لباسها قبل از استفاده مورد بازرسی قرار گرفتهاند؟
-یک تیم قبل از اینکه ما بخواهیم لباسها را در اختیار مردم قرار بدهیم به طور کامل آنها را نگاه میکنند که لباس پارگی نداشته باشد یا کهنه نباشد. بعد آنها را در اختیار نیازمندان قرار میدهیم. خیلی از لباسها از خارج کشور وارد میشوند. به عنوان نمونه چند ماه پیش بود که ۳۱ کارتن لباس از کشور بلژیک به موسسه ما ارسال شد. خوشبختانه ما نگرانی از کمبود اجناس نداریم. این قدر مردم در این زمینه به ما کمک کرده و میکنند که هیچ دغدغهای در این رابطه وجود ندارد.
-در حال حاضر هفتهای چند وعده غذایی برای کارتنخوابها در نظر گرفته شده است؟
-برنامهای که در دست داریم یک روز در هفته است که در حدود ۴۵۰ پرس غذا برای کارتنخوابها پخته میشود. در نظر داریم هفتهای یک روز هم برای کودکان کار غذا پخته شود. یک روز را برای مادران محروم در نظر گرفتهایم. یک روز را برای خانوادههای نیازمند و مراکز بهزیستی. در نظر داریم که اگر توانش را داشته باشیم روزانه ۶۰۰ پرس غذا را به دست افراد نیازمند برسانیم.
-هزینه تهیه و پخت این غذاها توسط چه کسانی تأمین میشود؟
-خوشبختانه در این راه افراد نیکوکار ما را تنها نگذاشتند و به ما کمک کرده و میکنند. بخشی از هزینه توسط نیکوکاران تأمین میشود و بخشی از آن را
هم خودمان. تمام تلاشمان این است که مواد غذایی خوب و درجه یک استفاده کنیم.
-شما پیش از آنکه «مرکز پایان کارتنخوابی» را بر پا کنید چند ایده مهربانی دیگر را هم اجرا کردید، از آنها بگویید…
-ما دیوار مهربانی را راه اندازی کردیم، یخچال میدان شوش را راه انداختیم که برای کمک به افراد کارتنخواب و معتاد بود که به غذا دسترسی داشته باشند. در حال حاضر این دفتر پایان کارتنخوابی را راه اندازی کردیم و یک ماشین به نام ماشین مهربانی که من شماره تلفن همراهم را پشت ماشین نوشتم تا اگر کسی یا خانواده ای برای تهیه غذا یا پوشاک با مشکل روبروست با ما تماس بگیرد که بتوانیم به آنها کمک کنیم. تمامی این اقدامات یک بهانه است برای این که مردم قدر مهربانی را بدانند، به یکدیگر لبخند بزنند و شادیها و داراییهایشان را با هم قسمت کنند.