نزدیک به ۴۳ میلیون نفر در سراسر جهان بر اثر جنگ مجبور به مهاجرت از خانه و سرزمینهای خود شدهاند. بیش از نیمی از این جمعیت را کودکان تشکیل میدهند، یک سوم از تمام آنها در اردوگاههای پناهندگی زندگی میکنند و به نظر میرسد که سالهای طولانی دیگری هم باید در آنجا باقی بمانند.
شرایط زندگی در این کمپها امروزه مورد چالشهای بسیاری قرار گرفته است. ناامنی، سوء تغذیه، دسترسی محدود به آموزش، مهیا نبودن شرایط کار برای والدین، وضعیت بهداشتی نامناسب و قرار گرفتن در برابر خشونت و تعرض از جمله نابسامانیها و مشکلاتی است که در این اردوگاهها وجود دارد. این مشکلات و به ویژه خشونت و آزار کودکانی که مجبور به ترک خانههای خود شده و حالا در کمپهای پناهندگی نیز با چنین وضعیتی روبرو میشوند نابسامانی را دوچندان میکند.
مشکلات روحی کودکان پناهنده
مطالعات انجام شده بر روی جوانان پناهجو ضربات روحی شدیدی را نشان می دهد که پیامدهای روانی منفی بسیار عمیق، مشکلات رفتاری، اختلالات خلقی و ایجاد اضطراب، استرس و افسردگی را به دنبال دارد. در مقایسه با دیگر کودکان در مناطق شهری، کودکانی که در کمپهای پناهندگی حضور دارند به میزان قابل توجهی پریشانی روحی از خود نشان میدهند. به تمام اینها باید مواردی همچون مشکلات ارتباط اجتماعی، استرسهای فرهنگی، مشکلات فراگیری و مهارتهای علمی را نیز اضافه کرد.
تجربه دوران پسا مهاجرت نیز نشان میدهد که سازگاری فرهنگی- اجتماعی با مشکلات بسیاری روبرو شده است و تلاش جوانان پناهنده برای نزدیکی به ارزشها، هنجارها و شیوههای جدید زندگی با مسایل فرهنگی جدی روبرو میشود. از سوی دیگر قرارگرفتن ناگهانی آنها در یک سیستم آموزشی جدید میتواند با تبعیض نژادی و تمسخر همراه باشد.
تجربه پناهندگی برای یک جوان به طور مستقیم به مسیر پیشرفت او مرتبط است. پیشرفتهای اجتماعی، شکلگیری هویت، پیوندیهای اجتماعی و توسعهی مناسبات فرهنگی- اجتماعی، عزت نفس، امید به آینده، مهارتهای مدارا و خویشتنداری و شکل دادن به جهانبینی فردی از مواردی است که زندگی یک پناهجو را به طور مستقیم تحت تاثیر قرار میدهند. عدم توجه به این موارد امکان بالارفتن مرگ و میر، مشکلات بهداشتی و در بلندمدت کاهش بهرهروی را به همراه خواهد داشت.
چه میتوان کرد؟
«پناهندگان از خانههای خود محروم شدهاند اما نباید از آینده محروم شوند» این گفتههای بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد است. این سوال مهم مطرح است که چگونه رشد و سلامت کودکان در کمپهای پناهندگی میتواند به بهترین راه برای مقابله با شرایط ناپایدار آنها که تاثیر زیادی به روی رفاه خانواده دارد بیانجامد.
متاسفانه تحقیقات کمی در مورد سلامت روانی کودکان در این کمپها انجام شده است. این در حالیست که سرمایهگذاری و توجه به آن بسیار ضروری است. در سال ۲۰۱۴ ربکا تیرر و مینا فاضل، ۲۱ تحقیق در هفت کمپ پناهندگی در کشورهای با درآمد پایین و یا متوسط رو به پایین انجام دادند. آنها دو مورد را برای مقابله با اختلالهای کودکان مشخص کردهاند: گفتاردرمانی و ایجاد خلاقیت هنری.
گفتاردرمانی و استفاده از رفتاردرمانی شناختی (CBT) و شیوههای تمرکز بر اختلال مانند شیوهی درمانِ روایی (NET) از جمله روشهایی است که میتواند اثرات مثبتی به همراه داشته باشد. به بیانی عام میتوان گفت که کمک به کودکان برای مواجهه با گذشته آنها میتواند به حل مشکلات پیش روی آنها در آینده و حتی امروز کمک کند و این کودکان را از گذشته به امروز بیاورد.
روشهای خلاقانه مانند موسیقیدرمانی، بازی، نقاشی و تئاتر میتواند مکملی برای این گونه درمانها باشد تا این کودکان در فضایی امن به بیان احساسات خود بپردازند. در چنین شرایطی است که آنها میتوانند از درگیریهای روحی که در مدرسه، جامعه یا کمپهای پناهندگی به آنها وارد میشود فاصله بگیرند.
در سطح جامعه همچنین آنها نیز نیاز به محیطی وسیعتر برای دستیابی به نیازهای اولیه همچون بهداشت، تغدیه مناسب، مسکن، ترویج مهارتهای زبانی، بهبود روشهای اداری دوران مهاجرت، تحصیل و اشتغال دارند. بازسازی یک شبکه حمایتی از جوانان و البته خانوادهها کلید اصلی ثبات و سلامت روانی خواهد بود که به مسیر رشد این افراد منتهی میشود. اهمیت بهرهبرداری از منابع فرهنگی و سنتی در این میان بسیار اهمیت دارد تا در یک رویکرد چند وجهی تامین تمامی نیازهای مشخص جوانان و در دیدی عام خانوادهها را به صورتی یکپارچه تضمین کند.
نیازهای فوری
قطعنامه سازمان ملل برای جهانی مناسب کودکان تاکید دارد که «هر کودک حق پیشرفت تا بالاترین سطح ممکن برای رسیدن به سلامت جسمی، هوشیاری ذهنی، اجتماعی مناسب و فضایی آماده برای آموختن را دارد».
میلیونها کودک پناهنده از این حقوق اساسی محروم هستند. جامعه جهانی نیازمند بسیج سریع منابع خود برای حل مشکلات ناشی از تروریسم و عفریت جنگ است. این در حالیست که ما امروز خطرهای ناشی از نادیده گرفته شدن سلامتی ذهنی نسلی از کودکانی را که مجبور به مهاجرت شدهاند در نظر نمیگیریم.
ارتقاء سلامت ذهنی این کودکان یک کارزار جهانی است. تحقیقات نشان میدهد که ناهنجاریهای زودهنگام میتوانند اثرات بلندمدتی بر سلامت و روابط اجتماعی افراد داشته باشند که این خود آغاز مشکلات روحی و روانی مزمن در آینده خواهد بود. اتفاقی که برای کودکان در کمپهای پناهندگی در حال وقوع است را میتوان در کلام گابریلا میسترال، برنده جایزه نوبل ادبیات جستجو کرد:
«ما به خاطر بسیاری از اشتباهات و خطاها مجرم هستیم اما بدترین جنایت ما این است که کودکان را ترک کردیم و این غفلت از چشمهی زندگی است. بسیاری از ما میتوانیم صبور باشیم، اما کودکان نمیتوانند. در حال حاضر استخوانهای آنها در حال شکل گرفتن هستند، خون آنها در حال ساخته شدن و احساساتشان در حال پیشرفت؛ ما نمیتوانیم آن را به «فردا» موکول کنیم چرا که همین امروز باید کاری کرد.»
*منبع: مجمع جهانی اقتصاد
*نویسندگان: کیت داوسون فوق دکترای دانشگاه New South در ولز، عاطف رحمان استاد روانشناسی کودک در دانشگاه روانشناسی لیورپول
*مترجم: کامیار بهرنگ