اختر قاسمی (+عکس) – یکشنبه گذشته به دعوت کانون فرهنگی کلوز آپ در شهر کلن رونمایی رمان «پرندهی شب» با حضور مترجم این اثر، گلناز غبرایی، برگزار شد.
«پرندهی شب» چهارمین ترجمهی گلناز غبرایی ست که در خارج از کشور توسط نشر مهری در لندن منتشر شده است.
گلناز غبرایی با انتشار چهارمین کتاب ترجمهی خود جایگاه خود را به عنوان یکی از مترجمین جدی و پرکار آلمانی به فارسی تثبیت کرد. پیش از این ترجمهی رمان «موزهی بیگناهی» اورهان پاموک از همین مترجم با استقبال بسیار روبرو شد.
در ابتدای برنامه، حسامالدین توکلی هنرمند جوانی که به تازگی به آلمان آمده، قطعهای با دو تار نواخت و سپس گلناز غبرایی سه قسمت از کتابش را برای شرکت کنندگان خواند که ترجمهی روان او بسیار مورد استقبال شرکت کنندگان قرار گرفت.
بعد از استراحت گلناز غبرایی به پرسش های حضار پاسخ داد.
گلناز غبرایی نه تنها در عرصهی تبادل ادبیات آلمانی و فارسی فعال است بلکه سالیانیست که با عرضهی فرهنگ خوراکی ایرانی بخصوص گیلان، جامعهی میزبان را با آن آشنا میکند. او در برنامه رونمایی کتابش نیز با ابتکاری زیبا و ارائه نمونههایی از دستپخت خود، نه تنها شرکت کنندگان را به گیلان و شمال سرزمینشان برد بلکه آنها را به فکر وا داشت که میتوان داستان نوشت و نویسنده شد، ترجمه کرد و مترجم شد و در کنار همه اینها برای گذران زندگی کار دیگری کرد.
گلناز غبرایی با ترجمه رمان «پرندهی شب» ما را به شهری که در آن زندگی میکنیم، به کلن هفتصد سال پیش میبرد. به گفتهی او، با خواندن این کتاب ما حتی رابطهی حسی با دیوارهای کهنهی شهر برقرار میکنیم و میتوانیم به گذشتهی زندگی مردمی پی ببریم که امروز به عنوان یکی از موفقترین ملتهای جهان شهره هستند.
بعد از برنامه فرصتی یافتم تا با گلناز گفتگوی کوتاهی داشته باشم. از او پرسیدم چگونه به کار ترجمه روی آورد و چند سال است که ترجمه میکند؟
-من از دوازده سال پیش به کار ترجمه میپردازم. اولش فقط یک تصادف بود. دوستی که در کار نشر کتابهای موسیقاییست کتابی به نام «پیانوی گمشده» را از نمایشگاه کتاب خریده بود و میل داشت آن را برای نوجوانان به فارسی برگرداند. با بی میلی این کار را قبول کردم. ولی وقتی کار ترجمه تمام شد، از آن به بعد احساس کردم چیزی کم است. جای خالی این کار را مرتب در زندگیم میدیدم تا دوباره از طریق همان دوست با کتاب برگزیده نمایشگاه کتاب فرانکفورت به نام «نداری» اثر کاترینا هاکر آشنا شدم. این کتاب بعد از ترجمه به ایران فرستاده و عملا سرنوشت نامعلومی پیدا کرد. یعنی پس از گذشت شش هفت ماه به نام مترجمی دیگر و با سانسوری شدید منتشر شد. پس از آن مدتی نمیدانستم چهکار کنم. به شدت از ادامهی کار سرخورده شده بودم تا اینکه کتاب «موزهی بیگناهی» اثر اورهان پاموک مرا دوباره به دنیای ترجمه برگرداند. این کتاب شانس انتشار در خارج از کشور را به همت نشر فروغ پیدا کرد و بعد توسط نشر مهری به شکل آنلاین در اختیار مخاطبان قرار گرفت. در این فاصله کتاب «فرستنده، جولیت» را در ایران با همکاری نشر «هم آواز» به بازار عرضه کردم و همزمان با آن دو کتاب به نامهای «طعم دانهی سیب» اثر کاترینا هاگنا و «زنی در ماه» اثر ملینا آگوس نویسندهی ایتالیایی را ترجمه کردم که با همکاری نشر مهری «طعم دانهی سیب» هم به شکل آنلاین در اختیار عموم قرار گرفت.
سرنوشت «زنی در ماه» هنوز معلوم نیست. در دو سال اخیر وقتم را برای «پرندهی شب» گذاشتم که در مارس امسال توسط نشر مهری به چاپ رسید و امیدوارم تا پایان سال «آلتس لند» به قلم دورته هانسن را به پایان برسانم.
-چگونه کتابی را برای ترجمه انتخاب میکنی؟
-جنبههای بسیار متفاوتی دارد. کتابها را که حتما باید خیلی دوست داشته باشم ولی هر کدام را از یک جنبه. من زیاد هم از سلیقهی مردم فاصله ندارم و فکر میکنم اگر کتابی را دوست داشته باشم و از پس ترجمهاش بر آیم حتما مخاطبین زیادی پیدا خواهد کرد، البته اگر امکان پخشش وجود داشته باشد.
-در بارهی حمایت مالی ارگان یا جمعیتهای فرهنگی چی؟
– راستش من بر اساس علاقهام این کار را انجام میدهم و تا حال هم به این موضوع فکر نکردم. اما یاد ندارم که نویسنده یا مترجمی در خارج از کشور از جانب شخص یا ارگانی ساپورت مالی شده باشد!
هادی خوجینیان مدیر انتشارات مهری در لندن در باره ی نشر خارج از کشور و مشکلات آن در مقایسه با داخل ایران میگوید: تفاوت این است که در داخل به سد سانسور و یا خودسانسوری مترجم میخوریم و در خارج از ایران به خصوص در غرب ما به این مشکل بر نمیخوریم چون نه اداره سانسور داریم و نه احتیاج به کسب مجوز داریم. در مقابل گاه مترجمهایی داریم در داخل که خود را متعهد به امانتداری در متن نمیدانند. شاهدش کتابهایی است که ناشر و مترجم و اداره سانسور خود را متعهد به نویسنده نمیدانند.
خوجینیان میافزاید: این خطاى بزرگی است که خوانندهی نا آشنا به زبان اصلی ترجمهای را بخواند که در آن رعایت امانتداری نشده و یا دچار خودسانسوری مترجم و یا سانسور دولتی است.
هادی خوجینیان در پایان این گفتگو به علاقمندان و کتابخوانان میگوید: برای گذر از سانسور و خودسانسوری، حمایت از ناشران خارج از کشور یک وظیفه ملی است.