ایران برای مقابله با بیابان‌زایی با مشکل بودجه روبروست

شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ برابر با ۱۸ ژوئن ۲۰۱۶


روز ۱۷ ژوئن٬ در حالی به عنوان روز جهانی مقابله با بیابان زایی نامگذاری شده است که هر ساله  پیشروی و توسعه بیابان‌ها زندگی بیش از ۲۵۰ میلیون نفر را در سراسر جهان به طور مستقیم تحت تاثیر قرار داده و در عین حال زندگی نزدیک به یک میلیون نفر را در بیش از صد کشور به مخاطره می‌اندازد، مردمی که اکثرا در فقیرترین و محرومترین کشورها به لحاظ مسایل اقتصادی و سیاسی به سر می برند.

تبدیل جنگل و بیشه به بیابان‌های بی آب و علف
تبدیل جنگل و بیشه به بیابان‌های بی آب و علف

در روزهای پایانی بهار و باران‌های موسمی٬ در شرایطی که بسیاری از انسان‌ها مراتع و دشت‌های سرسبز٬ محیط زندگیشان را فرا گرفته و با صدای باران به خواب می‌روند و با صدای باران از خواب بیدار می‌شوند، پدیده خشکسالی در کوتاه مدت برای زندگی آنها مفهومی ندارد٬ نامگذاری یک روز در سال به این پدیده، بهانه‌ای است برای تحکیم و گسترش همکاری‌ها در مبارزه با پدیده‌ی ویرانگر زایش بیابان و تاکید بر این نکته که با همکاری کشورهای مختلف، می‌توان راه‌حلی برای این مشکل اساسی یافت.

بر اساس مطالعات جهانی در زمینه بیابان‌زدایی و پژوهش‌های ناسا درباره شرایط جوی زمین٬ پیش‌بینی می‌شود در ۳۰ سال آینده ۴۵ کشور جهان دچار خشکسالی شدید شده و در صورت ذخیره نشدن منابع آبی دچار بحران در تولید کشاورزی و همچنین دامداری خود شوند.

۱۹۱ کشور در جهان عضو کنوانسیون بین‌المللی مبارزه با بیابان‌زایی هستند. این کنوانسیون در کنار مهار بیابان‌زایی، به دنبال ریشه‌کن کردن فقر و رسیدن به توسعه پایدار در کشورهای دچار خشکسالی است. امسال غنا نیز از جمله کشور‌هایی است که به این کنوانسیون پیوسته است.

در سال ۱۹۹۴ کنوانسیون بین‌المللی مقابله با بیابان‌زایی (UNCCD) به منظور جلب مشارکت جهانی در جهت معکوس نمودن این بحران، تصویب قوانین الزام‌آور و توافقات بین‌المللی و تشویق دولت‌ها و مردم در راستای کاهش اثرات خشکسالی، ریشه‌کن نمودن فقر و انجام فعالیت‌های توسعه‌ای سازگار با محیط زیست٬ تاسیس شد.

پس از دو مشکل بزرگ تغییرات جوی و کمبود آب شیرین، پدیده بیابان‌زایی سومین معضل بزرگ جامعه جهانی در قرن ۲۱ به شمار می‌رود.

بر‌ اساس گزارش‌های سازمان‌های بین‌المللی، ۵‌میلیارد هکتار از اراضی جهان در ۱۱۰ کشور، با پدیده بیابان‌زایی روبرو هستند.

پیشروی بیابان‌ها، فرسایش زمین در نواحی خشک، نیمه خشک و مناطق نیمه مرطوب را در بر می گیرد و عوامل دخیل در پیدایش آن در گام  اول به دلیل  فعالیت‌های انسانی و تغییرات آب و هوایی است. این فرآیند در حقیقت به این دلیل رخ می دهد که اکوسیستم‌های نواحی خشک که بیش از یک سوم کره زمین را در بر می گیرند شدیدا در معرض استفاده بیش از حد و عدم بهره‌برداری صحیح از زمین قرار دارند. فقر، عدم ثبات سیاسی، جنگل‌زدایی و تخریب جنگل‌ها، چرای بیش از حد دام‌ها و روش‌های نامناسب و نادرست آبیاری همگی می‌تواند به کاهش میزان حاصلخیزی زمین و در نتیجه کم‌ابی و خشکسالی بیانجامد.

گفته می‌شود٬  ایران در رتبه چهارم در زمینه خشکسالی  قرار دارد و ۸۰  درصد دشت‌های ایران رو به نابودی است، به طوری که پیش‌بینی شده است که ادامه خشکسالی، ایران را طی یکی دو دهه‌ی آینده به بیابان کامل تبدیل می‌کند. این تحقیقات حاصل مطالعات علمی و داده‌های عینی است و از همین رو باید آن را به عنوان یک هشدار جدی تلقی نمود.

ایران از جمله کشور‌هایی است که در اولین سال‌ها‌ی تاسیس کنوانسیون بین‌المللی مقابله با بیابان‌زدایی به این کنوانسیون پیوست. این کشور با یک میلیون و ششصد و چهل و هشت هزار کیلومتر مربع مساحت و هشتاد میلیون نفر جمعیت ضمن برخورداری از تنوع جغرافیایی و اقلیمی برروی کمربند خشک جهان‌ واقع شده است.

یک کارشناس منابع طبیعی از سازمان جنگل‌ها٬ مراتع و آبخیزداری ایران٬ که نخواست نامش ذکر شود در گفت‌وگو با کیهان لندن در زمینه  اقدامات اخیر  در حل بحران بیابان‌زدایی در ایران می‌گوید: «در طول پنج دهه گذشته فعالیت‌ها و اقدامات وسیع و گسترده‌ای در زمینه بیابان‌زدایی به ویژه کنترل فرسایش بادی و حرکت ماسه‌های روان به‌عنوان یکی از مهمترین مصادیق بیابان‌زایی٬ انجام گرفته است اما با وجود  همه اقدامات انجام شده  و به دلیل تشدید اثر عوامل انسانی موثر در بیابان‌زایی هنوز سطح وسیعی از مساحت ایران تحت تأثیرفرسایش آبی و بادی و سایر مظاهر تخریب شیمیایی است».

وی ایجاد پایداری نسبی اکولوژیک در مناطق بیابانی به‌ویژه از طریق کنترل فرسایش بادی و کاهش خسارات ناشی از آنها را ا از اهداف مهمی ذکر کرد که از حدود چهار دهه قبل در اولویت مدیریتی و اجرایی مدیران و برنامه ریزان منابع طبیعی  قرار گرفته و به این  منظور از سال‌  ۱۳۸۴ پنج طرح تحت عناوین طرح کمربند سبز ، قرارگاه‌های بیابان‌زدایی، طرح جامع مدیریت بیابان و نیز طرح کنترل فرسایش بادی و تثبیت ماسه‌های روان اجرا شده است.

این برنامه در راستای تحقق سیاست‌ها و اهداف برنامه چهارم توسعه و سند چشم‌انداز ۲۰ ساله در ایران طراحی وتدوین شده است. اعتبار سال اول اجرای  این برنامه ۳۰۳ میلیارد ریال است که با رشدی معادل ۲۰ درصد در سال برای سال‌های بعدی برنامه تا پایان ۲۰ سال در نظر گرفته شده است.

به گفته این کارشناس منابع طبیعی٬ بهبود نسبی شرایط زیست محیطی برای ساکنان مناطق بیابانی در ۹۷ شهرستان،  ۵۰۰۰ روستا و ۱۶ استان واقع در مناطق بیابانی  و خروج پنج استان بیابانی ایران از لیست استان‌های تحت تهدید پدیده فرسایش بادی (شامل استان‌های تهران، قزوین، مرکزی، قم و خراسان شمالی) از عمده اهداف این برنامه است.

به گفته وی٬ طرح‌های فوق هر چند که از موفقیت نسبی برخوردار بوده‌اند لیکن به‌دلایل مختلف٬ اجرای آنها با موفقیت کامل همراه نبوده است. اگرچه برنامه‌ها و سیاست‌گذاری‌های این طرح در ایران  با اغلب کنوانسیون‌های بین‌المللی و طرح‌های ملی نظیر «کنوانسیون تنوع زیستی (C.B.D)، توسعه پایدار (S.D)، کنوانسیون تغییر اقلیم (C.C.C)، برنامه  اقدام ملی مقابله با بیابان‌زایی و کاهش اثرات خشکسالی در زمینه برنامه‌ریزی مطابقت داشته است، لیکن به نظر می‌رسد با کسری شدید بودجه وعدم تخصیص اعتبارات لازم، بخش عمده‌ای از پروژه‌ها و برنامه‌های این طرح از سال ۱۳۸۴ تاکنون اجرایی نشده و نتوانسته است بخش زیادی ازاهداف خود را محقق سازد.

وی در پاسخ به این سوال که  با توجه به خشکسالی‌های اخیر در ایران٬ و خشک شدن بستر دریاچه‌هایی مانند دریاچه اورمیه  چه برنامه‌ریزی و راهکارهایی در این زمینه  اجرا شده است، توضیح می‌دهد: از عمده پروژه‌های مقابله با بیابان‌زایی دفتر امور بیابان در ایران می‌توان به  تثبیت ماسه‌های روان به کمک مالچ پاشی و نهالکاری بر روی آنها اشاره کرد که پروژه بسیار موفقی بود و توانست  بخش زیادی از حومه شهرهای مناطق بیابانی را از نظر هجوم ماسه های روان ایمن نماید. ولی از آنجایی  که تهیه مالچ نفتی پرهزینه است و صرفه اقتصادی ندارد، از حدود سال ۸۷  از مالچ نفتی استفاده نشد چرا که شرکت نفت قبلا این مالچ رو به طور رایگان به دفتر امور بیابان تحویل می‌داد.

وی در مورد اینکه آیا ایران در این زمینه جزو کشورهای موفق هست یا نه می‌افزاید: سازمان جنگل‌ها، بخش زیادی از مناطق مسکونی، حاشیه شهرها و آبادی‌هایی که مورد هجوم ماسه های روان بودند را در استان های مرکزی و در استان‌های ساحلی مهار کرده و از این نظر جزو کشورهای موفق محسوب می‌شود. اما مشکل این است که در کشور ما مدت‌های  مدیدی وضعیت آب خوب نبوده٬ چه آبهای زیر زمینی و چه آب‌های سطحی. برداشت بی رویه از منابع آب برای استفاده های مختلف و خشک شدن دریاچه‌ها و منابع آب‌های سطحی که بستر آنها را در معرض فرسایش بادی قرار داده است از جمله مواردی بوده که این معضل را بحرانی کرده است.  از سوی دیگر با کم شدن آب، بخشی از زمین های زراعی نیز متروکه شده‌اند که خود به عنوان مناطق برداشت رسوب بادی عمل می‌کردند که این رسوبات بر خلاف تپه‌های ماسه‌ای، چون ریزدانه‌ هستند به صورت معلق در هوا پراکنده شده و باعث آلوده شدن شهرها در مسیر باد شده‌اند.

چنین به نظر می‌رسد که مقابله با  مسایل و مشکلات در زمینه بیابان‌زایی و خشکسالی، امری نیست که صرفا از عهده‌ی سازمان جنگل‌ها و دفتر امور بیابان بر آید بلکه معضلی است ملی و منطقه‌ای که باید با کارشناسی و برنامه‌ریزی کلان و استفاده از تجارب جهانی صورت بگیرد.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=45227