روشنک آسترکی – آخرین روزهای خرداد و پایان بهار در ایران همواره یادآور پایان سال تحصیلی برای دانش آموزان بوده. روزهایی که ۹ ماه سال تحصیلی که از اول مهر آغاز میشود، به پایان میرسد و تعطیلات سه ماهه تابستان جای خود را به درس و مدرسه میدهد. این روند اما چند سالی است در مقاطع دبستان ایران دستخوش تغییراتی شده به طوری که دانشآموزان دبستانی با آغاز اردیبهشت ماه مشغول آزمونهای ارزشیابی میشوند و در انتظار شروع تعطیلات تابستانی در نخستین روزهای خرداد هستند.
افزایش تعطیلات تابستان از سه ماه به چهار ماه باعث واکنش منفی فعالان حوزه آموزش شده و ادامه این روند را برای دانش آموزان مخرب ارزیابی میکنند. تعطیلاتی که از سال ۹۲ به بهانه انتخابات ریاست جمهوری و سال ۹۳ به بهانه مسابقات جام جهانی، به طور رسمی اعلام شد و تعطیلات تابستانی مدارس را به میانگین ۱۲۰ روز در این سالها افزایش داده است. هرچند برای بیشتر دانشآموزان داشتن تعطیلات طولانیتر دلنشین و خوشایند است اما منتقدان افزایش تعطیلات معتقدند ۱۲۰ روز تعطیلات تابستانی در کنار حدود ۴۰ روز تعطیلات میان سال تحصیلی باعث وارد شدن زیانهای جبرانناپذیر به روند آموزش در کشور خواهد شد.
مرتضی شکوهی، معاون دفتر آموزش ابتدایی وزارت آموزش و سال گذشته درباره تعطیلی زودهنگام مدارس ابتدایی گفته بود: «طبق مقررات موجود و بر اساس مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش، دانشآموزان باید حداقل ۸۰۰ جلسه آموزشی را در یک سال تحصیلی بگذرانند».
اگر مسئولان مخالفتی داشتند، اقدام میکردند
خانم بهرامی یکی از معلمان مقطع دبستان است که از مخالفان افزایش تعطیلات تابستانی در مدارس دوره ابتدایی در ایران است. او در مورد اشکالات زودهنگام تعطیلات تابستانی به کیهان لندن میگوید: «چهار ماه تعطیلات بی وقفه برای دانش آموزان دبستانی باعث میشود آنها به خاطر سن کمی که دارند کامل از فضا و جو آموزشی فاصله بگیرند و چون در طول تابستان خانوادهها درسها را با کودکان مرور نمیکنند در نتیجه دانشآموز وقتی وارد پایه جدید میشود باید مدتی معلم درسهای سال پیش را مرور کند و حداقل سه چهار هفته طول میکشد تا دانشآموزان دوباره در چهارچوب درس و کلاس قرار بگیرند».
او در مورد نظر معلمان و مسئولان آموزش و پرورش میگوید: «اگر مسئولان مخالفتی با این روند داشتند که حتماً اقدامی میکردند و دستورالعملی صادر میکردند که مثلاً دانشآموزان موظف هستند تا آخر خرداد به مدرسه بیایند اما سکوتشان و عدم مخالفتشان با تعطیل شدن کلاسها در اول خرداد لابد نشانه رضایتشان است. معلمان هم برخی مخالفند و صادقانه بگویم برخی هم به دلیل نارضایتی که از سیستم درآمدی و مدیریتی در آموزش پرورش دارند انگیزهای برای مخالفت ندارند و تعداد اندکی هم دیدهام که موافقند».
این آموزگار مقطع دبستان معتقد است، در این روند آموزگاران دلسوز و با وجدان هم کاری از دستشان بر نمیآید. وی میافزاید: «من خودم امسال پایه چهارم دبستان را تدریس میکردم. بر اساس هماهنگی مدرسه، آزمونهای ارزشیابی پایان سال را در نیمه دوم اردیبهشت برگزار کردیم اما من به دانشآموزان گفتم تا دو هفته دیگر در مدرسه هستم و میتوانید بیایید و با هم درسها را دوباره مرور کنیم، چون بقیه کلاسها نیامدند، دانشآموزان من هم نیامدند و عملاً کلاس من هم تعطیل شد».
نبود برنامه در آموزش و پرورش، گره کور ماجرا
علیرضا که در یکی از مدارس تهران دبیر و کارشناس ارشد مدیریت آموزشی است نیز از مخالفان افزایش تعطیلات تابستانی در مدارس است. او در گفتگو با کیهان لندن بزرگترین اشکال این طرح را رها شدن دانشآموزان در این تعطیلات طولانی میداند. او معتقد است: «نفس تعطیلات طولانی خودش باید به طور جدی مورد بحث قرار بگیرد. اینکه دانشآموزان در حالی که از تعطیلات دو سه هفتهای نوروز استفاده میکنند و تعطیلات رسمی در طول سال تحصیلی هم کم نیستند و چرا باید دانشآموز ۱۲۰ روز از فضای درس و دانشاندوزی دور باشد یک سوی ماجراست و سوی دیگر ماجرا این پرسش است که دانشآموزان در طول این تعطیلات چه میکنند؟ واقعیت این است که کودکان دبستانی چه در تهران به عنوان پایتخت و چه در شهرستانها از هیچ برنامه مشخص آموزشی بهره نمیبرند. هر چند شرکت در کلاسهای به اصطلاح «فوق برنامه» تابستانی مانند کلاس زبان و نقاشی و شنا از جمله پاسخهایی است که در موضوع انشای «تابستان خود را چگونه گذراندید» تکرار میشود، اما واقعیت این است که همین کلاسهای فوق برنامه یا تابستانی هم هیچ مسیر مشخصی را نمیروند و در واقع خانوادهها به طور بی برنامه کودکان را در کلاسهایی ثبت نام میکنند که مشخص نیست ۱۰ سال بعد چه مهارت ویژهای به اکثر این کودکان افزوده شده است. بدتر اینکه خانوادهها با توجه به بحرانهای اقتصادی چند سال اخیر در بیشتر موارد توانایی پرداخت شهریه همین کلاسها را هم ندارند. در آموزش و پرورش کشور، هیچ برنامه و تلاشی برای سامان دادن به مساله آموزش وجود ندارد و این گره کور ماجراست. یعنی وزارت آموزش و پرورش تنها خود را در قبال سال تحصیلیای که ۹ ماهه بود و الان به مرحمت سوء مدیریتها در مقطع تابستان به هفت ماه کاهش پیدا کرده، مسئول میداند و در چهار– پنج ماه دیگر دانشآموز به حال خود رها میشود. با بیان همین نکات و در نظر گرفتن مشکلات محتوایی کتابها و عدم مهارتهای لازم آموزشی در برخی معلمان و امکانات اندک این وزارتخانه، میتوان به میزان بهرهوری نظام آموزشی در ایران پی برد».
شناور شدن تعطیلات در طول سال
هر چند مسئولان آموزش و پرورش در سالهای گذشته صدای مخالفان با تعطیلات طولانی تابستانی در مدارس را نشنیده و اقدامی برای سامان دادن به مدت تعطیلات نکردهاند، اما سازمان گردشگری ایران درخواست انجام طرح شناور شدن تعطیلات مدارس را پیگیری میکند.
سازمان گردشگری در مورد شناور شدن تعطیلات معتقد است زمانی که حجم زیادی از مسافرت در یک زمان خاص ایجاد شود مراکز گردشگری و هتلها، امکان کمتری برای اسکان دارند و مردم مجبور میشوند از مراکز اقامتی دیگر استفاده کنند که برای این کار طراحی نشدهاند. بعضیها در عید نوروز امسال در فضای مجازی به ستادهای اسکان آموزش و پرورش ایراد میگرفتند اما اگر این مدارس نبودند این حجم از مسافران کجا باید میماندند؟ اگر تعطیلات مدارس در طول سال توزیع شود هر خانوادهای میتواند برای تعطیلات خود برنامه و زمان مشخصی انتخاب کند، اقتصاد گردشگری در کل مناطق کشور توزیع شود و اشتغال شکل بگیرد.
بنا بر گزارشها دی ماه سال گذشته علیاصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش به طور تلویحی با شناور شدن تعطیلات در طول سال مخالفت کرده بود اما علی زرافشان، معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش، سوم خردادماه در اظهاراتی با کم کردن تعطیلات تابستانی و توزیع آن در روزهای سال موافقت کرده و گفته است: «ساماندهی زمان آموزش و تقویم آموزشی وزارت آموزش و پرورش کشور باید طوری تنظیم شود که آموزش در طول ١٢ ماه سال باشد و تعطیلات هم در طول سال توزیع شود. تعطیلات زمستانی و تابستانی باعث میشود توزیع زمان صورت گیرد».
اما هنوز مشخص نیست اگر آموزش و پرورش بخواهد طرح شناور شدن تعطیلات را به طور جدی دنبال کند، آیا باز هم دانشآموزان، به ویژه دانشآموزان مقطع دبستان از فرصتهای آموزش بیشتری در طول سال بهرهمند خواهند شد یا دوباره نزدیک به چهار ماه در سال را بدون برنامه آموزشی و پرورشی منظم به بطالت خواهند گذراند.