در این روزها ویدیو و متن صحبتهای محمدعلی کام فیروزی، دانشجوی مقطع دکترا در رشتهی حقوق قضائی دانشگاه تهران، در دیداری که علی خامنهای شنبه ۱۲ تیر با حدود هزار نفر از دانشجویان برخی تشکلهای دانشجوئی داشت، در فضای مجازی دست به دست میگردد.
کام فیروزی که پدرش در جنگ ۸ ساله با عراق در جبهه کشته شده است، در سخنانش قوه قضائیه و برخی نهادهای تحت رهبری خامنهای را مورد انتقاد قرار داده و به قانونشکنی متهم میسازد.
کام فیروزی از جمله میگوید: «دفاع از حقوق افراد، لزوما دفاع از گفتمان و رفتار ایشان نیست، اما ضرورتی انکارناشدنی است». این دانشجو در ادامه صحبتهایش و در اشاره به عملکرد قوه قضائیه میافزاید: «برخی مقامات قضائی اختیار خود را آنچنان بالا میبینند که بر خلاف اصل ۲۴ قانون اساسی، عملا در جایگاه قانونگزار نشسته و حقوق عمومی را تحدید و تضییق میکنند، و یا به عنوان نمونهای دیگراعمال محدودیتهای روزافزون بر روند تاسیس و یا فعالیت برخی تشکلهای دانشجوئی با سلایق سیاسی- اجتماعی متفاوت و یا منتقد، شوراهای صنفی و کانونهای فرهنگی و هنری در دانشگاهها با برچسبزنیهای ناصواب، مخل حقوق اجتماعی دانشجویان و مانعی در مسیر اعتلای فرهنگی دانشگاهها شده است. همین مساله باعث شده که حتی جلسه حاضر نیز بازنمای همه تفکرات و سلایق حاضر در دانشگاه نباشد».
خامنهای به حصر حساسیت دارد
این دانشجوی مقطع دکترای حقوق جزائی بدون استفاده از کلمه حصر و بدون نامبردن به وضعیت میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی در صحبتهایش اشاره میکند و میگوید: «محدودسازی حق انتخاب آزادانه ملت و هتک حرمت و حیثیت اشخاص در برخی تریبونهای رسمی و یا رسانه ملی و دیگر رسانهها، بدون ارائه فرصت پاسخگوئی، مانند انتساب اکاذیب و اهانت به برخی چهرههای سیاسی- اجتماعی و خصوصا پارهای مسئولین سابق نظام که به دلیل محدودیتهای غیرقانونی مستندا به اصلهای ۲۹،۳۶،۳۷ و ۳۹ قانون اساسی حتی امکان پاسخگوئی ندارند، از دیگر مصادیق قابل بیان میباشد».
انتقادهائی که این دانشجو در دیدار با خامنهای مطرح میکند، هیچ کدام جدید و ناشناخته نیستند. بارها و بارها دانشجویان، فعالان حقوق بشری، و حتی سخنگویان برخی از جناحهای درون نظام این انتقادها را مطرح کردهاند و در پیامد آن راهی دادگاه و دادسرا یا زندان و تبعید شدهاند. محمدعلی کام فیروزی نیز در خاتمه صحبتهایش از علی خامنهای میخواهد «شیوه برخورد با منتقدان» را تعیین کند. البته رهبر جمهوری اسلامی که در هنگام سخنرانی این دانشجو، آنچنان که در ویدیوی مربوطه دیده میشود، گاهی نکاتی را یادداشت میکرد، تنها به بخشی که مربوط به حصر میشود پاسخ داد.
علی خامنهای پس از اینکه مانند تمام سخنرانیهایش در ابتدا حملاتی را متوجه غرب و به ویژه آمریکا کرد و گفت «نباید فریب آمریکا را خورد»، مستقیم به مساله حصر اشاره کرد و افزود: «مواضع من درباره فتنه ۸۸ کاملا صریح است و بر روی این موضوع بسیار حساس هستم و ملاک هم، عدم حمایت از کسانی است که سردمدار فتنه بودند و یا از آن سوء استفاده کردند و تا کنون نیز اعلام برائت نکردهاند».
نگاهی به سابقه محمدعلی کام فیروزی که به گفته کسانی که با او در دانشکده حقوق همدوره بودهاند از بسیجیهای فعال بوده است، این شک و تردید را به وجود میاورد که صحبتهای او در دیدار ۱۲ تیر با علی خامنهای از قبل با بیت رهبری هماهنگ شده باشد به ویژ آنکه افراد برای حضور و سخن گفتن در حضور خامنهای از کانالهای امنیتی رده شده و دستچین میشوند. این اولین بار نیست که در هماهنگی با عوامل تصمیمگیرنده نظام به کسانی اجازه داده میشود در حضور رهبر جمهوری اسلامی و یا در دیگر مراسم رسمی انتقادهائی را مطرح سازند که از سوی افراد دیگر در موارد مشابه با واکنش سخت سپاه یا قوه قضائیه روبرو میشود. بسیاری از دانشجویانی که در مراسمی مثلا به محمود احمدی نژاد اعتراض کردند، چند روز بعد سر از اوین و رجائیشهر درآوردند، در صورتی که خامنهای از سخنان این دانشجو یادداشت هم بر میدارد و به او دست کم در مورد حصر، توضیح هم میدهد.
سوپاپ اطمینان در نظامی بحرانزده
هر نظام اقتدارگرا در دورانی از زندگیش، به ویژه زمانی که نارضائی مردم از شرایط موجود در تلاطم است، فضا را برای انتقادهای از قبل هماهنگ شده باز میکنند تا از این طریق از التهاب بکاهند و این تصور را به وجود آورند که از یک سو امکان انتقاد وجود دارد و از سوی دیگر تغییری در جریان است و این انتقادها به نوعی پیش درآمد آن هستند. در جمهوری اسلامی نیز در این ۳۷ سال بارها و بارها شاهد بودیم که سوپاپهای اطمینان به کار افتادند تا به نوعی دل پر مردم با شنیدن صدائی که «جسورانه» نظام را به چالش میکشد خنک و همچنین امیدوار شود. امروز بدون شک جمهوری اسلامی دورانی بحرانی را از سر میگذراند. وضعیت اقتصادی با وجود امضای توافقنامه هستهای و تعلیق بسیاری از تحریمها بهبود ملموسی برای مردم نیافته است. وعدههای مربوط به بهتر شدن وضعیت معیشتی مردم در پیامد دستیابی به برجام تا کنون دروغ از آب درآمدهاند.
وضعیت سیاسی نیز در موقعیت بهتری نیست. ایران امروز بیش از دیروز در منطقه منزوی است. روابط ایران با تمامی همسایگانش در وضعیت بحرانی قرار دارد. حتی متحد سابق جمهوری اسلامی، یعنی روسیه ولادیمیر پوتین نیز حساب خود را هر روز بیش از گذشته از ایران جدا میکند و به ترکیه رجب طیب اردوغان نزدیک میشود. کشورهای عربی بدون استثنا در مقابل ایران و در کنار پادشاهی سعودی و دولت ریاض قرار گرفتهاند. در کشورهای «دوست» چون عراق و یا لبنان نیز متحدین جمهوری اسلامی، خودشان با بحرانهای بیسابقه داخلی مواجهند.
در صحنه سیاست داخلی نیز جنجالهای مالی و نزاعهای جناحی در حال گسترش است و مردم احساس امنیت حداقلی را نیز از دست دادهاند. در چنین شرایطی که بسیاری از مردم دل پری از جمهوری اسلامی و رهبرانش، چه اصولگرا و چه اعتدالگرا دارند، صدای هر انتقادی، حتی اگر از قبل هماهنگ شده باشد، خاصیت مرهمی را دارد که اگرچه درد را درمان نمیکند ولی برای مدت کوتاهی آن را التیام میبخشد. جمهوری اسلامی که نسخهای پایدار برای درمان بیماریها و مشکلات ریز و درشت کشور ندارد، تلاش دارد با مسکنهای بی خطر، عمر نظام را طولانیتر سازد.