احمد رافت – علیرضا زاهدان، معاون مرکز آمار ایران در روزهای گذشته از تغییر سبک زندگی در سراسر کشور به پیروی از سبکی که در تهران و سایر شهرهای بزرگ رایج است خبر داد و ابراز نگرانی کرد که اگر تغییری در این سبک زندگی ایجاد نشود، علاوه بر دیگر مخاطرات با رشد جمعیتی منفی روبرو خواهیم شد. نگرانی مقامهای جمهوری اسلامی به رشد منفی جمعیتی خلاصه نمیشود. روزی نیست که رسانهها و سامانههای حکومتی در رابطه با «نفوذ فرهنگی دشمن» و تغییر سبک زندگی مردم از اسلامی به غربی گزارش یا تفسیری منتشر نکنند.
در ماههای اخیر شخص علی خامنهای بارها و بارها سبک زندگی رایج در کشور را مورد انتقاد قرار داده و از مسئولان خواسته است تصمیمهای لازم را برای مقابله با آنچه او «جنگ نرم» و «نفوذ فرهنگی» میخواند، اتخاذ کنند. از توجه مردم به آموزش زبان انگلیسی تا رواج برندهای خارجی، از سفر به آنتالیا تا گسترش حضور مردم به ویژه جوانان در شبکههای اجتماعی همه و همه مواردی هستند که علی خامنهای در صحبتهایش به آنها اشاره مستقیم میکند.
البته حساسیت علی خامنهای به ترویج فرهنگی که با برداشت حکومتی از اسلام مغایر است، امر تازهای نیست. او زمانی که مسئولیت ریاستجمهوری و همزمان ریاست شورای انقلاب فرهنگی را عهدهدار بود بارها در این رابطه صحبت کرده و بر ضرورت حذف رفتارهای غیر اسلامی از زندگی روزمره مردم تاکید کرده بود. در سال ۱۳۹۱ علی خامنهای طرح کمیسیونی را با عنوان «کمیسیون تدوین برنامه جامع سبک زندگی اسلامی- ایرانی» ارائه داد که این کمیسیون هنوز هم وجود داد، اگرچه هرگز نتوانسته مردم را وادار به پذیرفتن نظرهای رهبر جمهوری اسلامی در رابطه با سبک زندگیشان کند.
حساسیت خامنهای به سبک زندگی
حساسیت علی خامنهای حتی به قبل از انقلاب باز میگردد. رهبر کنونی جمهوری اسلامس در سال ۱۳۴۹ یکی از کتابهای سید قطب، بنیانگذار اخوان المسلمین را با عنوان «ادعانامه علیه تمدن غرب» به فارسی برگرداند و در مشهد منتشر کرد. علی خامنهای در مقدمه این کتاب با الهام از نظرهای رهبر اخوان المسلمین مینویسد «باید مردم را آنچنان تربیت کرد که در ظاهر و رفتار روزمره به احکام و آداب شریعت عمل کنند و با جامعهای که تحت تاثیر فرهنگ غربی است فاصله بگیرند».
خامنهای معتقد است ما امروز در جاهلیتی همانند جاهلیت زمان ظهور اسلام زندگی میکنیم و همه چیز، حتی بسیاری از آنچه ما فرهنگ اسلامی رایج میدانیم، از فرآوردههای این جاهلیت هستند. این نظرات امروز با عنوان «حیات طیبه» از سوی نهادهای نزدیک به بیت رهبری در سطحهای مختلف ترویج میشوند، اگرچه بر مبنای واقعیتها و حتی آمار رسمی خود جمهوری اسلامی مورد توجه اکثریت مطلق مردم قرار نمیگیرند. نفوذ فرهنگی که خامنهای در این ماههای اخیر از آن صحبت میکند همان جاهلیت مطرح شده در نوشتههای گذشته او است که به زبانی دیگر بیان میشوند؛ جاهلیتی که به گفته علی خامنهای سرکردگیاش با آمریکا است و باید با آن مقابله و مبارزه کرد.
بدون شک سبک زندگی رایج در ایران نقطه مقابل آن سبکی است که رهبر جمهوری اسلامی خواهان پذیرش آن از سوی مردم است. البته حتی در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز طراحی سبک زندگی مردم در حوزه اختیارات دولت، مجلس و ولی فقیه نیست. آنچه خامنهای از دولت و دیگر نهادهای جمهوری اسلامی میخواهد، بنا بر تجربه در دیگر کشورها و ۳۷ سال عمر همین جمهوری، امری ناممکن است. هیچ جامعهای تعیین و طراحی سبک زندگی خود را بدون سرکوب به حکومت واگذار نمیکند و در ایران مردم نشان دادهاند که با وجود سرکوب هم حاضر نیستند سبک زندگی خود را تغییر دهند، اگرچه در مواردی خارج از چهاردیواری خانه مجبورند به نوعی با این قوانین کنار بیایند.
البته تلاشهای نظام برای تغییر سبک زندگی مردم ادامه دارد. در روزهای آخر خرداد ماه امسال شهر قم میزبان اولین «کنفرانس ملی سبک زندگی ایرانی – اسلامی» بود که توسط «موسسه مدیریت کنفرانسهای علمی اندیشوران هزاره سوم» برگزار شد. کنفرانس بعدی قرار است در آبان ماه آینده برگزار شود. از جمله محورهای این کنفرانس که در نظر داشت با دیدی علمی سبک زندگی کنونی را مورد بررسی قرار دهد و برای اجرای خواستهای علی حامنهای نقشه راهی را تنظیم کند، موضوعهایی همچون بررسی سبکهای مختلف زندگی در ایران، مطالعه تطبیقی آن با دیگر کشورها، سبک زندگی جوانان و جنسیت در سبک زندگی رایج بودند که مورد گفتگو و تبادل نظر شرکتکنندگان قرار گرفتند ولی هیچ راهحلی ارائه نشد.
شبکههای اجتماعی و سبک زندگی
در حالی که دولت تدبیر و امید تلاش دارد درگیر تغییر سبک زندگی رایج در ایران نشود و از اظهار نظر در این رابطه خودداری میکند، سپاه پاسداران و جناحهای موسوم به محافظهکار به صورت روزمره در این رابطه سخنپراکنی میکنند. حبیبالله سیاری، فرمانده نیروی دریائی ارتش در روزهای گذشته ترویج سبک زندگی غیر اسلامی در جامعه را به دشمن نسبت داد. دریادار سیاری گفت: «در جنگ نرم دشمن به دنبال تسلط بر مغزها است، زیرا با تسلط بر مغزها بر باورها و ارزشهای ما تاثیرگذار خواهد بود و هرگاه بر افکار ما تاثیر بگذارند بر عمل ما نیز تاثیر خواهند گذاشت». به گفته این مقام ارشد نظامی «جنگ نرم مثل موریانه ریشههای فرهنگ اسلامی ما را هدف قرار داده است». دریادار سیاری هم مثل رهبر جمهوری اسلامی اینترنت و به ویژه شبکههای اجتماعی را نشانه رفت و افزود: «دشمن با بهرهگیری از امکانات فضای مجازی بر افکار جوانان ما تاثیر میگذارد و امروز نمیتوان نادیده گرفت که این نوع سبک زندگی به بزرگترین آسیب اجتماعی تبدیل شده است».
بدون شک میتوان از نوع پوشش به عنوان یکی از بارزترین نمادهای سبک زندگی نام برد که با نظرات علی خامنهای تفاوت دارد. برای مبارزه با لباسهائی که از دید رهبران جمهوری اسلامی با «شئون مذهبی» در تضاد هستند، مدتی است که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کارگروهی با عنوان «کار گروه سارماندهی مد و لباس» تشکیل شده است. حمید قبادی، دبیر این کارگروه، ضمن اذعان به عدم موفقیت در تغییر سبک لباش پوشیدن بیشتر مردم، باز پای «دشمن» را به میان کشید. قبادی گفت: «ابزار شماره یک دشمن جهت تاثیرگذاری بر سبک زندگی مردم، تقویت بازار کثیف قاچاق لباس است. ما برای جلوگیری از نفوذ فرهنگی دشمن از طریق وارد ساختن لباسهای ناهنجار، باید این مسیر را سنگلاخ و نابود کنیم».
جنگ چادر با مانتو
باشگاه خبرنگاران جوان که گفته میشود وابسته به سپاه پاسداران است، گزارشی مفصل در رابطه با بازار لباس در تهران در تابستان امسال منتشر کرده است. این گزارش نیز به شکست طرح تغییر سبک انتخابی مردم اشاره میکند و مینویسد: «فرقی نمیکند دختر باشی یا پسر، واقعیت این است که برای یافتن مانتوئی مناسب در فروشگاهها باید ساعاتی از وقت خویش را هزینه کنی تا شاید، فقط شاید بتوانی آنچه که در شان یک مسلمان ایرانی است را بیابی، که آن هم باید بخت و اقبال با تو یار باشد، در غیر اینصورت آنچه میبینی مانتوهای بدننما، کوتاه و یا بدون دکمه است که به فروش میرسند».
تابستان امسال، علاوه بر تورهای تابستانی گشت ارشاد که هر سال با آغاز گرما به خیابانها سرازیر میشوند، رسانههای «دلواپس» به مانتوهائی با نوشتههایی در پشت آن گیر داده اند. باشگاه خبرنگاران جوان در این رابطه در گزارش خود مینویسد: «این مانتوها به معضلی نوظهور تبدیل شدهاند که مسئولان را نگران کرده است و ظاهرا قرار است برخوردهای قانونی برای جمعآوری آنها عملیاتی شود». تصویرهائی که از خیابانهای تهران و دیگر شهرهای بزرگ منتشر میشوند حکایت از این واقعیت دارند که با وجود کارزارهای رسانهای، این مانتوها برای زنان و تیشرتهائی با نوشتههای مشابه برای مردان، طرفداران بسیاری دارند.
با توجه به کارزارهای نهادهای حکومتی برای ترویج حجاب، از جمله راهپیمائیهایی که به تازگی در چند شهر با عنوان «روز عفاف و حجاب» برگزار شدند و واکنش مردم که با مانتوهای دلخواه و انتخابی خود به خیابان میروند، میتوان گفت همانقدر که برای نظام حجاب اهمیت دارد، آنچه بدحجابی خوانده میشود نیز برای مردم مهم است. این مساله جنگی است بین دو سبک زندگی که پوشاک زنان به عنوان نماد آن برگزیده شده است. چادر یا حجاب برتر نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای اسلامی به نماد اسلام سیاسی تبدیل شده است و مبارزه با حجاب هم به نوعی به مبارزه برای آزادیهای فردی گره خورده است.