نه شرایط خارجی بلکه وضعیت سیاسی و اقتصادی ایران مانع اجرای برجام است.
با گذشت یک سال از امضای توافق هستهای میان ایران و غرب که به «برجام» معروف شد، به نظر میرسد این توافق نتیجه و برآیندی را که دولتمردان جمهوری اسلامی ایران در روزهای نخست مدعی و منتظر آن بودند به دنبال نداشته است.
پس از امضای توافق هستهای تا هفتهها حجتالاسلام حسن روحانی رییس دولت یازدهم و اعضای کابینهاش در مصاحبههایی از برجام به عنوان یک پیروزی بزرگ و پرافتخار یاد میکردند و برداشته شدن تحریمها و ایجاد رونق و عبور از بحران اقتصادی در مدت زمانی کوتاه را از تأثیرات قلمداد میکردند. اما پس از گذشت چندین ماه، در هفتههای گذشته با شفاف شدن بیثمر بودن برجام برای ایران، اظهار نظرها تغییر جهت داده و در مسیر دیگری افتاده است. به طوری که ولیالله سیف، رییس بانک مرکزی که سال گذشته در چنین روزهایی تبلیغات گستردهای در مورد گشایشهای پس از برجام میکرد اکنون میگوید: «توافق هستهای ایران و گروه ۱+۵ موسوم به برجام، تا کنون تقریباً هیچ دستاورد اقتصادی برای ایران در برنداشته است».
نام ایران همچنان در لیست سیاه
یکی از چالشهایی که در ماههای گذشته مورد بحث قرار گرفته تبادلات مالی بانکهای اروپایی با ایران است. هر چند پیشبینی میشد در دوران پسابرجام بانکهای ایرانی بتوانند با بانکهای جهان مراودات مالی داشته باشند اما این اتفاق هنوز رخ نداده و بانکهای اروپایی از انجام هر گونه همکاری با بانکهای ایرانی سر باز میزنند.
علی اکبر صالحی اسفندماه ۹۴ گفته بود: «تا الان برخی بانکهای بزرگ اروپایی تحریمهایشان را به طور کامل پایان ندادهاند و ما هنوز منتظر هستیم که وزارت خارجه ایران با اتحادیه اروپا تماس بگیرد و این بحران را حل کند». علی لاریجانی هم با گذشت چند ماه از آن روزی که در عرض ۲۰ دقیقه برجام را به تصویب مجلس شورای اسلامی رسانده بود، در هفتههای پایانی سال ۹۴ و در دیدار با وزیر امور خارجه رومانی پیرامون اجرایی شدن برجام گفته بود: «مدتی است که از امضای توافقنامه هستهای میگذرد و در این مدت ایران به تمام تعهدات خود عمل کرده است، اما متأسفانه هنوز از طرف مقابل این تعهدات به طور کامل اجرایی نشده است».
مجید تخت روانچی، معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه نیز که در اسفندماه ۹۴ با اشاره به احتیاط بیش از حد بانکهای اروپایی در معامله با ایران گفته بود این احتیاط بیپایه است و محافظهکاری بیش از حد سبب میشود در بهرهگیری از این وضعیت عقب بمانند، در روز ششم مردادماه در گفتگویی با خبرگزاری ایسنا از مواجه شدن برجام با مشکلاتی خبر داد و گفت بانکهای اروپایی میترسند دوباره مورد تنبیه امریکا قرار گرفته و مجبور به پرداخت جریمههای سنگین شوند. اما نکته مهم دیگری که تخت روانچی به آن اشاره کرده تحریمهایی غیر از موضوع هستهای و مشکلات داخلی بانکهای ایران است. او در اینباره توضیح داده: «مقداری از این مشکلات بر میگردد به اینکه تحریمهای دیگری هم به جز تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای (تحریمهای اولیه آمریکا) وجود دارد که باعث نگرانی برخی موسسات مالی اروپایی میشود که ما هم به آن منتقد هستیم و به آمریکاییها هم این را گفتهایم که آنها بر اساس برجام باید فضای لازم را ایجاد کنند تا این نگرانی رفع شود و از دید ما این کار را انجام نمیدهند.»
هر چند دولتمردان جمهوری اسلامی تلاش میکنند عدم همکاری بانکهای اروپایی با ایران را به دلیل ترس از امریکا توجیه کنند اما مدیر اداره فدرال نظارت مالی آلمان هفته گذشته در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا گفت که مانع اصلی بر سر همکاریهای تجاری اروپا با ایران شفاف نبودن فعالیتهای مالی خود ایران است. او اضافه کرده نام ایران همچنان در لیست سیاه پولشویی قرار دارد.
همچنین قرار بود ۲۳ تیرماه نشستی با حضور بانک مرکزی ایران، وزارت خزانهداری امریکا و بانکهای بینالمللی در انگلیس برگزار شود که سخنگوی وزارت خارجۀ دولت بریتانیا بدون ارائه هیچ دلیلی از به تعویق افتادن این نشست خبر داد و به زمان برگزاری این نشست در آینده هم اشارهای نکرد.
این در حالیست که در هفتههای پایانی مذاکرات و پس ازامضای برجام، حسن روحانی و تیم مذاکرهکننده وعده برداشته شدن همه تحریمها را میدادند و در آن زمان که فضای تبلیغات و ایجاد پایگاه اجتماعی برای دولت یازدهم فراهم بود، از تحریمهای غیر هستهای شامل تحریمهای مربوط به حمایت از تروریسم در منطقه و جهان، و نقض حقوق بشر در ایران، سخنی به میان نمیآوردند.
برای نمونه حسن روحانی در تاریخ ۲۰ فروردین ۹۴ در مراسم روز فناوری هستهای با صراحت اعلام کرده بود هیچ توافقی امضا نمیشود مگر با لغو همه تحریمها در همان روز!
نکتهای که شاید در این بین چندان به آن توجه نمیشود این است که با وجود امضای توافق هستهای و همه تبلیغات و رویانماییهای صورت گرفته از سوی دولت یازدهم، ضرر و زیانها به اقتصاد ایران همچنان ادامه دارد و بحران اقتصادی در حال رشد است. اکبر ترکان، مشاور ارشد حسن روحانی در همین زمینه گفته است هر روز تأخیر در اجرای برجام ١٠٠ میلیون دلار ضرر برای ایران به همراه دارد.
ادامه انزوای جهانی ایران
اگر چه پس از امضای برجام دولت یازدهم از چند هیئت دیپلماتیک و اقتصادی اروپایی دعوت به عمل آورد تا به ایران سفر کنند و خود روحانی و برخی مقامات بلندپایه به چند کشور غربی سفر کردند اما این سفرهای نمایشی تا کنون نقش عینی و عملی در مناسبات سیاسی و اقتصادی بازی نکرده و روابط ایران با دیگر کشورها همچنان در فراز و فرود است و از جهات مختلف انگشتهای اتهام به سوی جمهوری اسلامی نشانه میرود.
سالها بیکفایتی رژیم اسلامی ایران در حوزه سیاست خارجی در کنار تحریمهای گسترده اقتصادی، ایران را در انزوای سیاسی گسترده قرار داد. کشوری که چه از نظر منابع و وسعت اقتصادی و چه موقعیت جغرافیایی پتانسیل تبدیل شدن به یکی از کشورهای محوری در اقتصاد منطقه را دارد، به یکی از کشورهای مسالهدار، بیثبات و تنشآفرین تبدیل شده است.
در دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد و همزمان با شدت پیدا کردن بحران هستهای، این انزوا شدت بسیار پیدا کرد و هر چند پس از امضای برجام دولتمردان یازدهم در کنار وعدههای اقتصادی، وعدههای ویژهای هم پیرامون وضعیت ایران در منطقه میدادند اما واقعیتها نشان میدهد برجام نتیجه موثری در بهبود وضعیت ایران در منطقه و جهان نداشته است.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت کنونی و عضو ارشد تیم مذاکره کننده هستهای پس از امضای برجام در صحن علنی مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه رژیم ایران نشان داد که با شش کشور به ظاهر قدرتمند دنیا مذاکره میکند اما باج نمیدهد خطاب به مردم ایران و نمایندگان مجلس مدعی شد: «برجام جایگاه ایران را به عنوان بزرگترین قدرت منطقه تثبیت کرد». اما حال با گذشت یک سال از امضای توافقی که به گفته محمدجواد ظریف میرفت تا ایران را به عنوان قدرت منطقه ثبیت کند، کشور هنوز با بحرانها و فشارهای متعدد بینالمللی به ویژه از سوی کشورهای منطقه روبروست.
عربستان، قطر، بحرین، عمان، امارات در حال حاضر بحرانیترین روابط خود با ایران را سپری میکنند. در دی ماه سال ۹۴ وزیر امور خارجه عربستان سعودی در کنفرانس خبری اعلام کرد که این کشور روابط دیپلماتیک خود با ایران را قطع کرده و این تصمیم را در راستای منافع خود گرفته است. تنها پس از ۲۴ ساعت از انتشار این خبر برخی از کشورهای عربی از جمله بحرین، سودان و همچنین جیبوتی رابطه دیپلماتیک خود با ایران را قطع کردند. مقامات بحرین ۴۸ ساعت به اعضای هیات دیپلماتیک ایران در این کشور مهلت دادند تا این کشور را ترک کنند. امارات نیز سطح نمایندگی دیپلماتیک خود با ایران را کاهش داد. رئیس جمهور سودان هم در تماس تلفنی با محمد بن سلمان بن عبدالعزیز از اخراج سفیر ایران از کشورش خبر داد. این اتفاقات یکی از هماهنگترین اقدامات عربستان سعودی و متحدانش علیه ایران بود؛ اقدامی که پیامدهایش ادامه دارد. برای نمونه هفته گذشته کمیتهای چهارجانبه با حضور وزاری خارجه عربستان سعودی، امارات، بحرین و مصر بیانیه ای علیه ایران صادر کرد و مدعی مداخله ایران در امور کشورهای عربی شده و آن را محکوم و خواهان توقف آن شدند.
شیرین هانتر، استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه جورج تاون در مورد روابط خارجی ایران پس از برجام در گفتگو با ایلنا و پیش از آن با کیهان لندن، گفته است بعد از برجام هنوز روابط ایران با بازیگران مهم بینالمللی بهبود نیافته و حتی به اصطلاح دوستان ایران نظیر روسیه و چین نیز اعتماد کامل به ایران ندارند. این عدم اعتماد در نپذیرفتن ایران در سازمان همکاریهای شانگهای روشن شد در حالی که پاکستان قرار است امسال عضو کامل این سازمان منطقهای شود. این استاد دانشگاه معتقد است کشورهای عربی سعی میکنند تنشها را با ایران زنده نگه دارند تا بعد از انتخابات آمریکا شاید بتوانند راهی را که اوباما نسبت به ایران در پیش گرفت، با رییس جمهوری جدید آمریکا عوض کنند.
گفتنی است نکتهای که در دو بعد اقتصادی و روابط خارجی در ایران همواره مورد بحث کارشناسان بوده است، ریشهدار بودن این دو بحران به درازای عمر جمهوری اسلامی است. دولت حسن روحانی پس از روی کار آمدن، بحران اقتصادی حاکم بر ایران و همچنین انزوای ایران از نظر بین المللی را از یک سو به تحریمهای غرب علیه ایران، و از سوی دیگر به عملکرد نادرست دولت محمود احمدینژاد نسبت داد. با جدی شدن احتمال امضای توافق هستهای نیز دولت کنونی با ایجاد موجی از تبلیغات این امیدواری را در افکار عمومی ایجاد کرد که همه مشکلات کشور در دوران پسابرجام یک به یک برطرف خواهد شد. اما واقعیت اینست که وضعیت ایران نه تنها تغییر چندانی نکرد بلکه در برخی عرصهها از جمله تعطیلی کارخانجات و وضعیت معیشتی کارمندان و کارگران، بدتر هم شد.
امروز جمهوری اسلامی که به عنوان حکومتی انقلابی- اسلامی- شیعی در منطقه روی کار آمد در پیامدهای اصرار بر صدور انقلاب و اسلام و شیعهگری دست و پا میزند. پیامدهایی که سبب شد کشورهایی چون ترکیه و عربستان سعودی و اسرائیل به عنوان جدی ترین رقبای منطقهای، همواره در مسیر انزوای بیشتر ایران تلاش کنند.
در عین حال، سرسختی واقعیات در برابر وعدههای واهی و تبدیل امیدها به ناامیدی، میبایست دست کم بخشی از مسوولان نظام و دولتمردان را به این فکر وا دارد که مشکل اصلی نه در رقبای منطقهای و یا «دشمنان» جهانی، بلکه درون خود ایران و ساختار سیاسی و اقتصادی نظام جا خوش کرده است. موقعیت نامطلوب ایران در منطقه و جهان، پیامد و معلولِ ساختار معیوب و بیثبات جمهوری اسلامی است که سرکوب سیاسی واقتصاد انگلی و روابط مافیایی مبتنی بر پیوندهای سببی و نسبی خانوادههای خودی را حاکم بر سرنوشت ایران کرده است. توافق هستهای میتوانست روابط جمهوری اسلامی با غرب را بهبود ببخشد، اما قادر به معجزه و حل مشکلات بنیادی در داخل کشور که خود نظام باعث و بانی آنهاست، نیست. به این ترتیب برجام شرایط خارجی را برای خروج از تحریمها فراهم کرد بدون آنکه شرایط داخلی را برای اجرای خود فراهم کرده باشد.