سالهاست که شهروندان ایرانی برای گرفتن ویزا از برخی کشورهای غربی از جمله آلمان و ایتالیا و فرانسه و انگلیس، مجبور به تحمل شرایطی هستند که در مناسبات عادی بین کشورها قابل قبول نیست. اگرچه رفتار کارمندان این سفارتخانهها گاهی به طرز تحملناپذیری توهینآمیز است ولی مراجعهکنندگان که به قول معروف دستشان زیر ساطور این سفارتخانهها و کارمندانشان است، لب از لب نمیگشایند تا مبادا کارشان با مشکل روبرو شود.
در این میان، اگرچه جوامع ایرانی در مراجعه به نهادهای مسوول این کشورها، این رفتار کارمندان سفارتخانهها را پیگیری کردهاند، ولی آن روی قضیه تا کنون مسکوت مانده بود: نقش حکومت ایران در توهین و بیاحترامی به ایرانیان توسط دیگران و همچنین مسوولیت دولت جمهوری اسلامی در پیگیری رفتار زشت مأموران سفارتخانهها و کنسولگریها با مراجعهکنندگان در ایران.
هفته گذشته اما نه به صورت رسمی بلکه از سوی «یک مقام آگاه در وزارت امور خارجه» که اسمش برده نشد اعلام گشت: «وزارت امور خارجه بدرفتاری برخی مأموران کنسولی، همچنین طولانی شدن فرایند صدور و هزینه بالای روادید در برخی سفارتخانههای اروپایی در تهران را با جدیت در گفتوگوهای کنسولی با دولتهای این کشورها مورد توجه مستمر قرار داده است.»
این «مقام» به گرفتن رشوه و فروش وقت مصاحبه در بازار سیاه و برخوردهای توهینآمیز نیز اشاره کرده و آنها را «ناهنجاری» نامیده است. وی با اشاره به اینکه دولت این موضوع را پیگیری میکند، از شهروندان درخواست کرده سفرهای تفریحی و تجاری غیرضروری خود را لغو کنند (به گزارش کیهان لندن مراجعه کنید).
در میان گذاشتن این مناسبات از سوی دولت ایران با مقامات مسوول کشورهایی که سفارتخانههایشان رفتارهای توهینآمیز و روند پیچیده و پرهزینه برای صدور ویزا دارند، تنها یک سوی قضیه است. سوی مهمتر چنین رفتارها و «ناهنجاری»هایی همانا در رفتار توهینآمیز و زشت مقامات حکومت اسلامی ایران با شهروندان و جامعه ایران است که با حرمتشکنی نسبت به مردم ایران، این اجازه را به کارمندان سفارتخانههای خارجی نیز داده تا همان رفتار را با متقاضیان ویزا در ایران در پیش بگیرند.
سالها پیش یکی از آشنایان که به این سوی جهان مسافرت کرده بود تعریف میکرد که یک بار در ازدحام «ویزا» در هوای گرم و دمکرده و کثیف تهران، یکی از کارمندان همین سفارتخانههای غربی در اعتراض به بیتابی مراجعهکنندگان در برابر جمعیت ظاهر شد و با لحنی تحقیرآمیز بر سر آنها فریاد زد و گفت: احمقها، چرا نظم را رعایت نمیکنید؟! این مسافر ادامه داد: من که بسیار آشفته شده بودم، نمیتوانستم در آن شلوغی چیزی بگویم ولی وقتی نوبتم رسید و اتفاقا در برابر همان کارمند قرار گرفتم به او گفتم، شما به چه حقی این طور به مردم ما توهین کردید؟ وی خونسرد پاسخ داد: اگر احمق نبودند، یکی از آنها، مانند شما، اعتراض میکرد! ولی کسی صدایش در نیامد!
این همان ملتی است که تحقیر و توهین و بیحرمتیهای شبانهروزی حکومت را نیز تحمل میکند.
برای چه بایست دولتهای خارجی به ایرانیان احترام بزارند ، در حالیکه حکومت خود ایرانیها به مردمش احترام نمی گذارد و از سوی دیگه این مردم یک دسته گل تاریخی بزرگ احمقانه ائی به آب دادند . حماقت آنان برای همه دونیا زبانزد شده است . این مردم همانند حکومتشان به بی شرفی عادت کردند وگرنه اشتباه خودشان را جبران و از حق آزادی هم وطنانشان دفاع میکردند . ادبیات اسلامی در زبان محاوره این مردم ، از افکار اسلامی این مردم نادان است . با اینکه خودشان را دیگر مسلمان نمی خوانند ولی از افکار پوسیده خودشان دست بردار نیستند . هیچ گسفندی و هیچ حیوانی به حیوان دیگر نمی گوید ” فربان شما بروم ” ولی این مردم بسیار بسیار احمق هنگامیکه بهم میرسند این کلمه زشت و خود تحقیری را بکار میبرند . خوب چرا دیگران تحقیرشان نکنند ؟