درست یکصد سال قبل، مارک سایکس و ژرژ پیکو، نمایندگان دولتین انگلیس و فرانسه در پشت میز مذاکره منطقه خاورمیانه را بین خود تقسیم کرده و سهمی هم برای روسیه تزاری آن روز درنظر گرفتند.
از آن هنگام تا هم اکنون سرزمینهای نفت خیز و بازارهای جذاب این منطقه درگیر رقابتها و منازعات آشکار و پنهان قدرتهای جهانی بوده است. چه کودتاها و چه انقلابات و چه جنگها و خونریزیها که در نتیجه مناقشات بین قدرتهای استعماری در این منطقه روی داده است. اما از زمان توافقنامه سایکس- پیکو بین انگلیس و فرانسه، صحنه سیاسی جهان تغییرات عمدهای را شاهد بوده است. بعد از سال ۱۹۱۷ به جای روسیه تزاری، کشور « اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی» پا به عرصه وجود گذاشت که تخاصم این کشور با غرب و جهان سرمایهداری، رقابتها وکشمکشهای فزایندهای را در جهان و این منطقه در پی داشته است. از پایان جنگ جهانی دوم آمریکا، به صورت قدرت فائقه و اثرگذار و فاتح اصلی جنگ پدیدار گردید. و در دهههای اخیر کشور چین هم به صورت یک نیروی جهانی قابل محاسبه اظهار وجود میکند. بدیهی است که هر یک از این قدرتها در جستجوی نفوذ بیشتر و کسب منافع افزونتری در منطقه حیاتی خاورمیانه باشند. و تضاد منافع این بازیگران است که خاورمیانه را شخم میزند و این منطقه را به عرصه نبرد ویرانگر آنان مبدل کرده است. رویدادهای این منطقه چه بهار عربی باشد و چه بیداری اسلامی نامیده شود و چه به صورت جنگ بین اعراب و اسرائیل تجلی نماید و چه نزاع بین شیعه و سنی قلمداد گردد، همهاش تخریب کشورهای منطقه و باز پس گرفتن دلارهای نفتی و ریخته شدن ثروت به حلقوم غارتگرانی است که این درگیریها را طراحی و برنامهریزی کردهاند.
زمانی که اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در رقابتهای جهانی تاب مقاومت نیاورد و از هم پاشید، این جمله پر مفهوم گفته شد که درست است که اتحاد جماهیر شوروی وفات یافته و پیکرش هم به خاک سپرده شده ولی باید بدانیم که شبح آن هم چنان در آن محدوده قدم میزند و امروز شاهدیم که روسیه به عنوان شبح اتحاد جماهیر شوروی سابق برپا شده و همه جا جولان میدهد. کریمه را به خاک خود ضمیمه میکند، درشرق اوکراین جنگ و جدائیطلبی راه میاندازد و اصرار دارد سوریه را به عنوان پایگاه و همپیمان قدیمی خود در خاورمیانه حفظ کند. روسیه برای حمایت از رژیم دیکتاتوری بشار اسد به سوریه لشکرکشی میکند، رژیمی که ظرف ۵ سال گذشته، صدها هزار نفر از شهروندان خود را کشته و میلیونها نفر را آواره کرده و سوریه را به تلی از خاک مبدل نموده و عامل اصلی پیدایش آدمخوارانی به نام داعش بوده است.
در چنین اوضاع و شرایطی حضور فعال ایران در مناقشات منطقه چگونه قابل توجیه است؟ آیا این حضور پر رنگ با منافع ملی ایران تطبیق میکند؟ یا ممکن است حوادث نا خوشایند و غیر قابل تصوری را بر گرده این کشور بار نماید؟ حافظه تاریخی ملت ایران از یاد نبرده است که چگونه نگاه مثبت رضاشاه به هیتلر و تنها آوردن تعدادی مهندس و کارشناس آلمانی برای انجام عملیات عمرانی به ایران بهانهای گردید تا در شهریور۱۳۲۰ به طور ناگهانی این سرزمین مورد تجاوز و اشغال قوای روس و انگلیس و آمریکا قرار بگیرد و پس از پایان جنگ دوم چگونه قوای روسیه بر خلاف قراری که با متحدانش داشت، از تخلیه خاک ایران به انحاء و ترفندهای مختلف مانند ساختن فرقه دموکرات آذربایجان طفره میرفت و اگر اخطار شدیداللحن ترومن به استالین نمیبود شاید آذربایجان از ایران جدا و به پشت پرده آهنین کشیده میشد.
روسیه در موارد مکرر سابقه ضربه زدن بر منافع ملی ایران را در کارنامه خود دارد. از تحمیل قراردادهای خفتبار گلستان و ترکمنچای و بلعیدن سرزمینهای وسیعی از ایران گرفته تا هواداری از مرتجعین در انقلاب مشروطیت و به توپ بستن مجلس، و کوشش در تجزیه ایران بعد از جنگ دوم، و خصومت با دولت ملی مصدق چه مستقیم و چه توسط حزب توده دستآموزش، تایید و همراهی با کودتای ننگین ۲۸ مرداد، ندادن یازده تن طلای بدهی خود به دولت ملی مصدق و دادن آن به کودتاچیان جانشین مصدق و در همین اواخر پایمال کردن حقوق ایران در دریای مازندران و رای دادن به تحریمهای بینالمللی علیه ایران شمهای از برخوردهای روسیه با ایران است. با این اوصاف چگونه ایران میتواند با روسیه اتحاد استراتژیک داشته و پایگاه نظامی خود را در اختیار آن دولت بگذارد؟ این حرکت نه تنها کاملا مغایر با شعار « نه شرقی، نه غربی» جمهوری اسلامی است بلکه با منافع و حاکمیت ملی ایران ناهمخوان و با نص صریح قانون اساسی جمهوری اسلامی در تضاد میباشد.
ملت رنجدیده ایران پس از انقلاب، یک جنگ ۸ ساله را با آن همه خسارات جانی و مالی پشت سر گذاشته و سپس در نتیجه سوء سیاستها گرفتار تحریمهای ویرانگر گردیده و اکنون با توافقنامه برجام امیدوار گشته که از نابسامانیهای اقتصادی، فقر و بیکاری و گرانی و فضای به شدت بسته سیاسی رهایی یابد و در صلح و آرامش به ساختن جامعه خود بپردازد.
سوء سیاستهای تازه با عواقب نا معلوم را بر گرده این ملت بار نکنید.
نهم شهریور ماه ۱۳۹۵
تهـران – جبـهه ملـی ایـران