(+ عکس) برنامه یادبود و گرامیداشت پرویز اصفهانی روزنامهنگار قدیمی و مؤسس و سردبیر «نیمروز» که بیش از بیست سال در لندن منتشر میشد، عصر روز یکشنبه ۱۵ فوریه در هتل DoubleTree Hotel by Hilton برگزار شد.
شمار زیادی از فعالان رسانهای و فرهنگی و نیز ایرانیان مقیم لندن به دعوتِ خانوادۀ زندهیاد پرویز اصفهانی برای ادای احترام به پرویز اصفهانی و یک عمر تلاش پیگیر او در عرصۀ مطبوعاتی دراین مراسم شرکت کردند.
دوستان نزدیک و همکاران پرویز اصفهانی ازجمله دکتر رضا فاسمی، دکتر علیرضا نوری زاده، مسعود بهنود، سیاوش اوستا، امیر طاهری و هادی خرسندی یکی پس از دیگری پشت تریبون قرار گرفتند و هریک منش و خصوصیات حرفهای پرویز اصفهانی را بر شمردند.
دکتر رضا قاسمی گفت که پرویز اصفهانی تمامی زندگی خود را بی قید و شرط وقف کار مطبوعاتی و نیمروزش کرد. نیمروز مانند فرزند پنجم او بود و توقف انتشار آن ضربۀ شدیدی برای پرویز اصفهانی بود.
علیرضا نوری زاده یادآوری کرد که پرویز اصفهانی مظلومترین روزنامهنگار ایرانی بود، چه در رفتار و عملکردش و چه در تمامی زندگیاش. او سنتی را بنا نهاد که در نهایت باورمندی به دموکراسی مشخص میشود.
مسعود بهنود نیز بر همین منش اصفهانی تاکید داشت و گفت او تحمل آن را داشت که در داخل نشریۀ او کسانی بنویسند که با او به هیچ وجه همفکر نباشند. دیگر آنکه هیچ اصراری بر قرار گرفتن در جلوی صحنه نداشت.
سیاوش اوستا از همکاران نزدیک «نیمروز» گفت که با «نیمروز» سیاوش اوستا شد ولی پرویز اصفهانی تنها کسی بود که او قبول میکرد همان حسن عباسی صدایش کند.
امیر طاهری از ضعف فرهنگ تکثر در فرهنگ مطبوعاتی ایران با وجود تلاشهایی که اینجا و آنجا در این زمینه در ایران شده بود سخن گفت و افزود که پرویز اصفهانی در نیمروزش استعداد مربیگری خود را کشف کرد و نخواست که خود را جلوی صحنه بیندازد. به این ترتیب موفق شد این تریبون را در اختیار آدمهایی با جهتگیریهای بسیار متفاوت سیاسی بگذارد.
هادی خرسندی بر همه اینها افزود: هردفعه که جمع میشویم یک نفر همیشه کم میشود. او ادامه داد که پرویز اصفهانی هم ناشر بود و هم سردبیر و با یک دیسیپلین آهنین که هیچ چیز نمیتوانست خللی در آن وارد کند و به همین دلیل توانست نیمروزش را هر هفته منتشر کند.
آنگاه هادی خرسندی سید کریم، کمدین قدیمی را، به پشت میکروفن دعوت کرد و او نیز چند شعر که یکی از آنها در وصف میهندوستی که یکی از باورهای عمیق پرویز اصفهانی بود، خواند.
در پایان مراسم، افشین اصفهانی فرزند پرویز اصفهانی از دوستان خانواده مانند دکتر رضا قاسمی، سیمین و رضا سرکوب، فرنگیس محبی و معزز اثنی عشری که در روزهای سخت در کنار خانواده بودند و سخنرانان آن شب تشکر کرد. افشین از مهمانان و شرکت کنندگان در این مراسم نیز از سوی مادرش بانو لادن اصفهانی، و خواهرانش نوشین، نسرین و آزاده تشکر نمود. سپاس ویژه او از شوهر خواهرش، بابک تزرکش، بود که در غیبت او و در روزهای سخت بیماری پدرش نهایت از خودگذشتگی را نشان داد.
یادبود پرویز اصفهانی با سرود جاودانه “ای ایران” به پایان رسید.