احمد رأفت (+عکس) تور بریتانیایی شاهنامه روز ۲۹ سپتامبر در بیرمنگام آغاز شد و تا ۱۲ نوامبر ادامه خواهد داشت.
این برنامه که در آن داستانگوی بریتانیایی زانته گرشام نایت نقالی شاهنامه را عهدهدار است و هنرمند ایرانی آرش مریدی با سازهای مختلف او را همراهی میکند، بعد از شرکت در جشنواره فولک در دربی و ادبیات در ایلکلی به لندن خواهد آمد و روز ۱۹ اکتبر در Hounslow Artsd Centre اجرا خواهد شد. این تور بریتانیایی که دو هنرمند یادشده را به ۱۱ شهر مختلف خواهد برد توسط آدونس کامبر که نهادی با تخصص در هنر داستانگویی است سازماندهی شده است.
آرش مردای در گفتگو با کیهان لندن میگوید همکاریاش با زانته گرشام به ده سال پیش باز میگردد. آرش میگوید : «حدود ده سال پیش بود که من در موزه بریتانیای لندن کنسرتی داشتم و همزمان خانم گرشام هم یک برنامه نقالی داشت. بعد از این اولین دیدار بود که تصمیم گرفتیم روی برخی از داستانهای شاهنامه و برخی از اشعار نظامی، کار مشترکی را آغاز کنیم». آرش یادآوری میکند که داستانگویی در بریتانیا سنتی کهن است و در این کشور چندین جشنواره در این رابطه برگزار میشود.
شاهنامهخوانی به زبان انگلیسی
قبل از این تور در بریتانیا، آرش و زانته برنامههای مشترک بسیاری را در ۸ سال اخیر در همین کشور و در دیگر کشورهای اروپایی و همچنین آمریکا برگزار کردهاند. آرش میافزاید: «در واشنگتن هر سال به مناسبت نوروز در مجموعه موزهای اسمیتسونیان برنامههایی برگزار میشود که در سالهای اخیر ما نیز با نقالی در آن حضور داشتیم». سازماندهی تور کنونی در بریتانیا یک سال پیش آغاز شد. آرش در ادامه گفتگو با کیهان لندن میگوید: «کار این نهاد پیش بردن طرحهایی در رابطه با داستانخوانی است و در برنامههایی که آدونس کامبر برای ما برگزار میکند ما ۹۰ دقیقه روی صحنه هستیم، در دو بخش ۴۵ دقیقهای، و نقالی با داستان سیمرغ و زال آغاز میشود تا تولد رستم، جنگ رستم و سهراب و بالاخره با بخشهایی از داستان بیژن و منیژه پایان مییابد».
بینندگان نمایش نقالی زانته و آرش اکثرا غیر ایرانی هستند. آرش در اشاره به استقبال غیر ایرانیها از نقالی میگوید: «خانم زانته گرشام یک قصهگوی حرفهای است که سالها در این زمینه سابقه دارد و نحقیقات گستردهای نیز در رابطه با نقالی شاهنامه انجام داده است. بیننده اگرچه با شاهنامه آشنایی چندانی ندارد ولی به خاطر برخی تشابهات مشکلی در درک آن ندارد. مثلا اگر ما سیمرغ داریم در فرهنگ غربی فونیکس (ققنوس) دارند و البته هر فرهنگی قهرمانانی دارد که در نهایت نقاط مشترک آنها کم نیستند».
سنت و نوآوری
آرش در این برنامه شاهنامهخوانی با چندین ساز نقال را همراهی میکند. آرش میگوید: «من در این برنامه از سازهای مختلفی چون دف، تنبور، سهتار، شورانگیز، دایره و ابزار دیگری که صداهای ویژه تولید میکنند استفاده میکنم».
آرش فرزند علی اکبر مرادی از نوازندگان با سابقه کرمانشاه است. او در این باره میگوید: «پدرم مرا با تنبور که رابطهای بسیار قوی با شاهنامه دارد بزرگ کرده است، البته من در این ۱۶ سالی که در بریتانیا هستم تلاش کردم شخصیت هنری مستقلی نسبت به پدرم داشته باشم، هرچند نمیدانم تا چه حد موفق بودهام». در اشاره به رابطه پدر و پسر در هنر، آرش به کیهان لندن میگوید: «پدرم و دیگر استادان بزرگ موسیقی سنتی چون استاد علیزاده، استاد لطفی و یا استاد شجریان، همگی در زمانی که آغاز کردند یک سری نوآوریهایی در موسیقی سنتی به وجود آوردند. من هم در حد توان نوآوریهایی کردم که البته به نظر پدرم که در نگهبانی از سنتهای موسیقی حساسیت بسیاری دارد، کمی زیادهروی هستند، اگرچه من موسیقیام را در چارچوب سنت تعریف میکنم».
تنبور، سازی عرفانی
تنبور سازی است که در آیین یارسان جایگاه ویژهای دارد. آرش در مورد تنبور میگوید: «من با تنبور بزرگ شدم و در آن فضا با موسیقی آشنا شدم. تنبور برای من تنها موسیقی نیست، بخشی از زندگی روزمرّه است». وی در اشاره به جایگاه تنبور در آیین یاری میافزاید: «روایت است که وقتی خدا انسان را از خاک آفرید، هر تلاشی برای حلول روح در این بدن بی نتیجه ماند تا اینکه خالق از فرشتگان خواست تنبور بنوازند و در آن لحظه بود که این بدن روح را پذیرفت». آرش مریدی در خاتمه گفتگو با کیهان لندن، در اشاره به رابطه این ساز آیینی با شاهنامه میافزاید: «روایت دیگری هست که بر مبنای آن وقتی رستم کشته شد، پدرش، زال، تنبوری به دست گرفت و مقامی را با این ساز زد و خواند».